گنجور

بخش ۲۲۶ - مهمانی کردن حضرت سلیمان حیوانات را

آن شنیدی که سلیمان نبی
خواست دستوری ز یزدان غنی
تا صلای عام سلطانی کند
هرچه جاندار است مهمانی کند
گفت یا رب جمله را روزی ز توست
فرخی و فر و فیروزی ز توست
روزی و روزی‌خور و روز از تو اَست
شام قدر و صبح نوروز از تو اَست
خوشه از تو خرمن از تو نان ز تو
دستِ گیرا از تو و دندان ز تو
چشمهٔ آب از تو، سیرابی ز تو
خرمیها از تو شادابی ز تو
من که باشم تا کسی را نان دهم
قطرهٔ آبی به یک عطشان دهم
لطفها را چونکه باید واسطه
شاید از روزی شوم من رابطه
واسطه اندر میان انداختی
کار عالم از وسایط ساختی
واسطه نز راه عجز و حاجت است
واسطه از کبریا و عزت است
حسن تکلیف این وسایط را سبب
شد وگرنه بید می‌دادت رطب
این سببها جمله آمد ابتلا
ابتلا از بهر ما آمد بلا
ورنه شه را با سببها کار نیست
بی سبب کاری به او دشوار نیست
صد سبب را گر کند بی فایده
بی سبب گاهی دهد صد عایده
صد سبب را گاه سوزد بال و پر
بی سبب گه می‌رساند صد اثر
هم سبب از او سبب سازی ازو
بر سبب تأثیر پردازی ازو
سوزد و سازد کسی را کار نیست
هیچکس را زَهرهٔ گفتار نیست
می‌دهد می‌گیرد این طرار کیست
کار خود پنداری این پندار چیست
چون سلیمان کرد دستوری طلب
آمدش دستور از دربار رب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن شنیدی که سلیمان نبی
خواست دستوری ز یزدان غنی
هوش مصنوعی: شنیدی که سلیمان نبی از پروردگار بی‌نیاز درخواست راهنمایی کرد.
تا صلای عام سلطانی کند
هرچه جاندار است مهمانی کند
هوش مصنوعی: برای شنیدن صدای عمومی فرمانروایی، هر موجود زنده ای مهمانی برپا می‌کند.
گفت یا رب جمله را روزی ز توست
فرخی و فر و فیروزی ز توست
هوش مصنوعی: ای خداوند، همه موجودات روزی‌شان از توست و خوشی و سعادت نیز به تو وابسته است.
روزی و روزی‌خور و روز از تو اَست
شام قدر و صبح نوروز از تو اَست
هوش مصنوعی: روزی که به تو تعلق دارد، در واقع از آنِ توست و روزهای مهم و با ارزش نیز به تو مربوط می‌شود؛ چه شب قدر که فرصتی مهم برای عبادت و معنویت است و چه صبح نوروز که نمادی از شروعی تازه و امیدواری است.
خوشه از تو خرمن از تو نان ز تو
دستِ گیرا از تو و دندان ز تو
هوش مصنوعی: تو منبع زندگی و روزی ما هستی؛ خوشه‌ها و خرمن‌ها از تو هستند، و نان و نعمت‌های ما نیز به تو وابسته‌اند. دستان ما و دندان‌های ما هم از تو بهره‌مندند.
چشمهٔ آب از تو، سیرابی ز تو
خرمیها از تو شادابی ز تو
هوش مصنوعی: آب زلال و زندگی‌بخش از تو می‌جوشد و شادی‌ها و سرزندگی‌ها نیز از تو ناشی می‌شوند.
من که باشم تا کسی را نان دهم
قطرهٔ آبی به یک عطشان دهم
هوش مصنوعی: من کیستم که بخواهم به کسی نان بدهم یا حتی یک قطره آب به کسی که تشنه است.
لطفها را چونکه باید واسطه
شاید از روزی شوم من رابطه
هوش مصنوعی: شاید بر اثر لطف‌ها و محبت‌هایی که دریافت می‌کنم، بتوانم به یک ارتباط خوب و معنادار دست پیدا کنم.
واسطه اندر میان انداختی
کار عالم از وسایط ساختی
هوش مصنوعی: تو با میانجیگری خود، کارهای دنیا را سامان داده‌ای و به وسیله‌های مختلف، امور عالم را شکل داده‌ای.
واسطه نز راه عجز و حاجت است
واسطه از کبریا و عزت است
هوش مصنوعی: در مسیر نیاز و ناتوانی، واسطه‌ای وجود دارد که از عظمت و بزرگی برمی‌خیزد.
حسن تکلیف این وسایط را سبب
شد وگرنه بید می‌دادت رطب
هوش مصنوعی: زیبایی و حسن موقعیت این عوامل سبب شده است که به تو به جای بید، خرما داده شود.
این سببها جمله آمد ابتلا
ابتلا از بهر ما آمد بلا
هوش مصنوعی: این مسائل و چالش‌ها همه برای آزمون ما آمده‌اند و این بلاها نیز به‌خاطر ما به وجود آمده‌اند.
ورنه شه را با سببها کار نیست
بی سبب کاری به او دشوار نیست
هوش مصنوعی: اگر نیازی به وسایل و اسباب نباشد، کار کردن برای پادشاه آسان است و او به راحتی می‌تواند بدون هیچ زمینه‌ای عمل کند.
صد سبب را گر کند بی فایده
بی سبب گاهی دهد صد عایده
هوش مصنوعی: گاهی اوقات برای رسیدن به نتایج مثبت و سودمند، می‌توان از دلایل و عوامل بسیاری عبور کرد و آن‌ها را کنار گذاشت. اما بعضی اوقات، بدون هیچ دلیلی و فقط با اتکا به شانس یا تقدیر، می‌توان به دستاوردهای بزرگ و مفیدی رسید.
صد سبب را گاه سوزد بال و پر
بی سبب گه می‌رساند صد اثر
هوش مصنوعی: گاهی اوقات، به خاطر دلایل مختلف، چیزی ممکن است به ما آسیب بزند یا مانع پیشرفت ما شود. اما در مواقع دیگر، بدون هیچ دلیل خاصی، به ما تأثیرات مثبت زیادی می‌بخشد.
هم سبب از او سبب سازی ازو
بر سبب تأثیر پردازی ازو
هوش مصنوعی: هر چیزی که باعث ایجاد چیز دیگری می‌شود، خود از او ناشی می‌شود و تأثیراتی که بر روی این علت‌ها داریم نیز از همان منبع ناشی می‌شود.
سوزد و سازد کسی را کار نیست
هیچکس را زَهرهٔ گفتار نیست
هوش مصنوعی: کسی در کار دیگری دخالت نمی‌کند و هیچ‌کس جرات ابراز نظر ندارد.
می‌دهد می‌گیرد این طرار کیست
کار خود پنداری این پندار چیست
هوش مصنوعی: کیست که خود را درگیر کارهای دیگران می‌داند؟ این تصور از کجا می‌آید؟
چون سلیمان کرد دستوری طلب
آمدش دستور از دربار رب
هوش مصنوعی: زمانی که سلیمان فرمانی صادر کرد، درخواست او به خداوند رسید و دستوراتی از سوی پروردگارش به او داده شد.