گنجور

بخش ۲۱۵ - در بیان اینکه اسماعیل گفت ستجدنی ان شاءالله من الصابرین

صبر از آثار جسم ظاهر است
دیده‌های ظاهر آن را ناظر است
شکر و شوق و شادی و میل و نشاط
هست آنها را به باطن ارتباط
صبر کار دست و پایست و زبان
شُکر شغل خاطر و جان جنان
صبر در آرام و اعضای تو است
گرچه باشد در دل از غم صد شکست
دل ولی منزلگه شوق و رضاست
از رضا جان را شکفتن اقتضاست
زین سبب گفت آن ذبیح باوفا
گر خدا خواهد تجدنی صابرا
لیک جای شوق و وجد اندر دل است
داند آنکو این دل آن را منزل است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صبر از آثار جسم ظاهر است
دیده‌های ظاهر آن را ناظر است
هوش مصنوعی: صبر یکی از ویژگی‌های ظاهری بدن است و چشمان ظاهر این ویژگی را می‌بینند و مورد توجه قرار می‌دهند.
شکر و شوق و شادی و میل و نشاط
هست آنها را به باطن ارتباط
هوش مصنوعی: شکرگزاری، شادی، میل و نشاط، همگی نشانه‌هایی از ارتباط با درون انسان هستند.
صبر کار دست و پایست و زبان
شُکر شغل خاطر و جان جنان
هوش مصنوعی: صبر باعث آرامش و تسلط بر اعضای بدن و همچنین زبان می‌شود، و شکرگزاری ذهن را شاداب و روح را متعالی می‌کند.
صبر در آرام و اعضای تو است
گرچه باشد در دل از غم صد شکست
هوش مصنوعی: بردباری و آرامش تو در ظاهر و حرکاتت نمایان است، هرچند در دل تجربه‌های تلخ و شکست‌های زیادی را تحمل کرده‌ای.
دل ولی منزلگه شوق و رضاست
از رضا جان را شکفتن اقتضاست
هوش مصنوعی: دل محل عشق و خرسندی است و برای اینکه جان به زندگی و شکوفایی برسد، نیاز به پذیرش و رضایت دارد.
زین سبب گفت آن ذبیح باوفا
گر خدا خواهد تجدنی صابرا
هوش مصنوعی: به خاطر این موضوع، آن قربانی وفادار گفت: اگر خدا بخواهد، مرا صبور خواهد ساخت.
لیک جای شوق و وجد اندر دل است
داند آنکو این دل آن را منزل است
هوش مصنوعی: اما در دل جایگاه شوق و عشق وجود دارد و تنها کسی که این دل را می‌شناسد، می‌داند که اینجا سرای آن احساسات است.