بخش ۱۹۷ - توجیه دیگر از برای حدیث لاجبر ولا تفویض
فعل را خواهی کنی و خواه نه
جز تو را در فعل و ترکش راه نه
کس نبتواند بپیچد پنجهات
یا ز منع فعل سازد رنجهات
با تو باشد اختیار و اختیار
اختیارت را بود بیخ استوار
ورنه آن قدرت نباشد جان من
با چنین قدرت دم از قدرت مزن
اختیارت چون به دست دیگریست
اختیارت اختیار ای دوست نیست
باشد او از تو بگیرد اختیار
هم نماید از تو سلب اقتدار
عاجز و زار و زبون گرداندت
از فرازی سرنگون گرداندت
یا فرستد مانعی در کار تو
سست سازد همت ستوار تو
یا بگرداند از آن میل دلت
یا بیارد پیش شغل شاغلت
این نباشد اختیار و جبر نیز
هست امر بین امرین ای عزیز
گر کنی فعل از تو باشد ای عمو
با شعور و با اراده مو به مو
دست تو بگرفته شاه دستگیر
آن نباشد جبر ای مرد خبیر
بخش ۱۹۶ - حدیث لاجبر ولا تفویض بل امر بین الامرین: هست امر بین امرین ای پسربخش ۱۹۸ - وجه سوم در بیان جبر و اختیار: آنچه فرمودیم در کیفیت است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فعل را خواهی کنی و خواه نه
جز تو را در فعل و ترکش راه نه
هوش مصنوعی: هرگونه که بخواهی عمل کنی یا از آن دوری جویی، در نهایت تو را در همان عمل و ترک آن، راهی نیست.
کس نبتواند بپیچد پنجهات
یا ز منع فعل سازد رنجهات
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند به چنگال تو آسیب بزند یا از جلوگیری به عمل تو، درد و رنجی به تو برساند.
با تو باشد اختیار و اختیار
اختیارت را بود بیخ استوار
هوش مصنوعی: با تو است که اختیار من و تواناییام در دست تو قرار دارد و این ارتباط، ریشهای محکم دارد.
ورنه آن قدرت نباشد جان من
با چنین قدرت دم از قدرت مزن
هوش مصنوعی: اگر آن نیرویی که در اختیار دارم وجود نداشت، جان من با این همه توانایی نمیتوانست به خود ببالد. پس در مورد قدرت، سخن نگویید.
اختیارت چون به دست دیگریست
اختیارت اختیار ای دوست نیست
هوش مصنوعی: وقتی که اختیار و تصمیمگیری تو به دست دیگران باشد، در واقع تو اختیار واقعی نداری، ای دوست.
باشد او از تو بگیرد اختیار
هم نماید از تو سلب اقتدار
هوش مصنوعی: اگر او از تو خواستهای بگیرد، ممکن است قدرت و اختیار تو را نیز از تو بگیرد.
عاجز و زار و زبون گرداندت
از فرازی سرنگون گرداندت
هوش مصنوعی: تو را از بلندای مقام و عظمت به جایی میرساند که ضعیف و بیچاره و ناتوان میشوی.
یا فرستد مانعی در کار تو
سست سازد همت ستوار تو
هوش مصنوعی: ممکن است که مانع یا مشکلی در مسیر تو به وجود بیاید که باعث تضعیف عزمی که برای انجام کارهایت داری، شود.
یا بگرداند از آن میل دلت
یا بیارد پیش شغل شاغلت
هوش مصنوعی: یا دلخواهت را به چیزی دیگر مشغول کند یا آنچه را که به آن مشغولی، به جلو بیاورد.
این نباشد اختیار و جبر نیز
هست امر بین امرین ای عزیز
هوش مصنوعی: این نوعی از وضعیت است که نه تنها ما اختیار داریم، بلکه جبر نیز وجود دارد. در واقع، ما در شرایطی هستیم که بین اختیار و جبر در حال حرکتیم.
گر کنی فعل از تو باشد ای عمو
با شعور و با اراده مو به مو
هوش مصنوعی: اگر تو اقدام کنی، همه چیز به تو بستگی دارد ای عمو، که با هوش و اراده هستی.
دست تو بگرفته شاه دستگیر
آن نباشد جبر ای مرد خبیر
هوش مصنوعی: اگر شاه دست تو را گرفته باشد، دیگر مجبور نیستی که فرمانبردار باشی ای مرد باخبر.