بخش ۱۹۴ - خدای تعالی فرموده ما غرک بربک الکریم
آن یکی کرد این سؤال از آن امام
کی تو در فهم و کتاب حق تمام
از چه فرمود آن خدای بی همال
در مقام مهر و توبیخ و جلال
چون شدی مغرور بر رب کریم
از چه کردی این گناهان عظیم
مقتضای حال این بود ای خلیل
که بگوید رب قهار جلیل
گفت رو رو پس تو نادان بودهای
عقدهای از نکتهای نگشودهای
خواست تا حق رحمت اندوزی کند
مجرمان را عذرآموزی کند
تا کند تعلیمشان عذر گناه
عذر مغروری و آن فعل تباه
تا بیاموزد سؤالش را جواب
یادشان آرد ز وصل مستطاب
تا بگویند این امید و این غرور
بر کرمهای تومان بود ای غفور
عذر ما اینست در جرم و خطا
هرچه دیگر عذر میآرم هبا
عذر بدتر از گنه میآورم
پردهٔ ناموس خود را میدرم
آن یکی گوید گنه از نفس بود
وان دگر گوید ز شیطان عنود
آن هوس را عذر آرد آن هوا
آن گنه سازد حوالت بر شقا
این جواب عذر باشد سر به سر
چون جواب خصم و قاضی ای پسر
آمد آن یک با دو گوش خون چکان
نزد قاضی ایهاالقاضی فغان
بخش ۱۹۳ - مناجات به درگاه قاضی الحاجات: ای خدا ای بی پناهان را پناهبخش ۱۹۵ - حکایت آن شخص که خصم گوش او را به دندان مجروح کرده بود: آن فلان بی رحم با دندان گزید
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن یکی کرد این سؤال از آن امام
کی تو در فهم و کتاب حق تمام
هوش مصنوعی: سوالی از امام کرد که تو در درک و فهم کتاب حق چقدر کامل هستی؟
از چه فرمود آن خدای بی همال
در مقام مهر و توبیخ و جلال
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ و بینظیر، در زمانی که خشم و تنبیه و عظمت خود را ابراز میکند، چه چیزی را بیان کرده است؟
چون شدی مغرور بر رب کریم
از چه کردی این گناهان عظیم
هوش مصنوعی: وقتی که بر نعمتهای خداوند بزرگ و بخشنده مغرور شدی، چرا این کارهای بزرگ و ناپسند را انجام دادی؟
مقتضای حال این بود ای خلیل
که بگوید رب قهار جلیل
هوش مصنوعی: شرایط و نیاز زمانه ایجاب میکرد که ای خلیل، پروردگار بزرگ و توانمند سخن بگوید.
گفت رو رو پس تو نادان بودهای
عقدهای از نکتهای نگشودهای
هوش مصنوعی: گفتی که تو نادانی و از چیزی که نمیدانی، در درون خودت مشکل و کینهای داری که نتوانستهای آن را حل کنی.
خواست تا حق رحمت اندوزی کند
مجرمان را عذرآموزی کند
هوش مصنوعی: خواست که خداوند رحمتش را بر مجرمان نازل کند و به آنها فرصتی برای عذرخواهی بدهد.
تا کند تعلیمشان عذر گناه
عذر مغروری و آن فعل تباه
تا به آنها عذر خواهی از گناه، مغرور بودن و کار زشت بیاموزد.
تا بیاموزد سؤالش را جواب
یادشان آرد ز وصل مستطاب
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که سوالی که مطرح میشود، دارای آموزهای است که میتواند یادآوری از تجربهای شیرین و خاص باشد. در واقع، پرسش میتواند یادآور ارتباطات ارزشمند و لذتبخش باشد.
تا بگویند این امید و این غرور
بر کرمهای تومان بود ای غفور
هوش مصنوعی: تا بگویند این امید و این خود بزرگبینی به خاطر رحمتهای زیادی است که خداوند به انسانها عطا کرده است.
عذر ما اینست در جرم و خطا
هرچه دیگر عذر میآرم هبا
هوش مصنوعی: بهانه ما در مورد اشتباهات و خطاها تنها همین است و هر دلیل دیگری که بیاورم بیهوده خواهد بود.
عذر بدتر از گنه میآورم
پردهٔ ناموس خود را میدرم
هوش مصنوعی: من بهانهای بدتر از گناه میآورم و حیا و ناموس خود را نادیده میگیرم.
آن یکی گوید گنه از نفس بود
وان دگر گوید ز شیطان عنود
هوش مصنوعی: یکی میگوید که گناه از نفس وخواستههای درونی خود انسان ناشی میشود، در حالی که دیگری عقیده دارد که این گناه منشا شیطانی دارد و ناشی از وسوسههای شیطان است.
آن هوس را عذر آرد آن هوا
آن گنه سازد حوالت بر شقا
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره میشود که اگر هوس و خواستهای وجود داشته باشد، آن خواسته میتواند بهانهای برای انجام گناه و رسیدن به بدبختیها باشد. به عبارت دیگر، تمایلات و آرزوها گاهی میتوانند ما را به سمت اشتباهات و مشکلات هدایت کنند.
این جواب عذر باشد سر به سر
چون جواب خصم و قاضی ای پسر
هوش مصنوعی: این پاسخ توجیهی است که به طور کامل مانند پاسخی که یک دشمن به قاضی میدهد، ارائه شده است، ای پسر.
آمد آن یک با دو گوش خون چکان
نزد قاضی ایهاالقاضی فغان
هوش مصنوعی: مردی با حالتی نزار و گوشهای خونین به قاضی مراجعه کرده و از درد و رنج خود شكایت میکند. او به قاضی میگوید که به دادش برسد و از وضعیتی که در آن قرار دارد، فریاد میزند.
حاشیه ها
1404/04/06 20:07
احمد خرمآبادیزاد
مصرع دوم بیت 7 به شکل «عذر معزولی آن عذر گناه» کاملا نامفهوم است. به استناد نسخۀ خطی مجلس به شماره ثبت 5379، شکل درست آن عبارت است از «عذر مغروری و آن فعل تباه».