گنجور

بخش ۱۶۹ - حدیث لولا ان الشیاطین یحومون حول قلوب بنی آدم نظروا الی ملکوت السموات والارض

گفت آن سالار اقلیم شهود
بر روانش باد صد عالم درود
گرد دلهای بنی آدم اگر
حزب شیطان را نبودی کر و فر
دیده شان دیدی ملایک را عیان
سیر کردندی زمین و آسمان
آسمان و خاک دیدندی اسیر
پیش تقدیر خداوند قدیر
ذره ذره خاک و قطره قطره آب
جمله در فرمان آن والا جناب
هم نوای بلبل و هم بانگ زاغ
نغمه ی طوطی و غوغای کلاغ
جمله را تسبیح و تقدیس خدا
فهمد او گرچه نمی فهمیم ما
راویه بر دوش ابر از امر او
رعد غران یک نهیب قهر او
بحر را از او بود موج و قرار
بختی گردون ز حکمش در مهار
آسمان را غاشیه بر دوش از او
اختوران را حلقه اندر گوش ازو
بهر مشعل دار شیلان گاه او
انجم هندو بچه درگاه او
آسمان با قد خم از کهکشان
بهر خدمتکاریش بسته میان
باد را جاروب فراشی بکف
می دود از بهر خدمت هر طرف
آب محو است و زند سر بر زمین
می رود گاه از یسار و گه یمین
کوهها ایستاده با هم روبرو
واله و حیران شیدایی او
سرو و شمشاد و صنوبر نارون
صف زده در حضرتش در انجمن
ای خوشا چشمی که آن بینای اوست
وی مبارک دل که آن دانای اوست
دیده ی دور از جمالش کور باد
سینه ی بی یاد او در گور باد
سینه ای کز یاد آن شه خالی است
مرده باشد مرده را گودالی است
زنده آن باشد که از خود رسته شد
در وجود زنده ای پیوسته شد
چیست پیوستن به او دل باختن
خویش را در پای او انداختن
دست از تدبیر خود برداشتن
اختیار خود به او بگذاشتن
گر همی خواهی حیات خوشگوار
اختیار خود برو با او گذار
آسمان از این امانت تن کشید
کوهها از هستیش بر خود تپید
بود انسان چون ظلوم و چون جهول
لاجرم کرد این امانت را قبول
این امانت چیست ای یار رفیق
بار تکلیف است در پای عمیق
و این نتیجه اختیار قدرت است
اندرین قدرت هزاران آفت است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفت آن سالار اقلیم شهود
بر روانش باد صد عالم درود
هوش مصنوعی: سالار عالم شهود گفت: بر روح او رحمت باد! او برای صد عالم دعا کرد.
گرد دلهای بنی آدم اگر
حزب شیطان را نبودی کر و فر
هوش مصنوعی: اگر گروهی از شیطان نبودند و دل‌های انسان‌ها را آشفته نمی‌کردند، زندگی به‌خودی‌خود آرامتر و خوشایندتر بود.
دیده شان دیدی ملایک را عیان
سیر کردندی زمین و آسمان
هوش مصنوعی: چشم‌های آن‌ها ملائکه را به وضوح می‌دیدند و در زمین و آسمان در حال گشت و گذار بودند.
آسمان و خاک دیدندی اسیر
پیش تقدیر خداوند قدیر
هوش مصنوعی: آسمان و زمین را دیدند که در برابر اراده خداوند قدرتمند، تسلیم هستند.
ذره ذره خاک و قطره قطره آب
جمله در فرمان آن والا جناب
هوش مصنوعی: هر ذره خاک و هر قطره آب تماماً تحت فرمان و کنترل آن شخصیت بزرگ و برجسته قرار دارند.
هم نوای بلبل و هم بانگ زاغ
نغمه ی طوطی و غوغای کلاغ
هوش مصنوعی: در اینجا، زیبایی و تنوع صداها و نغمه‌های مختلف در طبیعت توصیف شده است. بلبل و زاغ هر کدام آهنگ خاص خود را دارند و طوطی و کلاغ هم صدای خاص خود را به گوش می‌رسانند. این تنوع، نشان‌دهنده‌ی زیبایی و زندگی پر از صداهایی است که در اطراف ما وجود دارد.
جمله را تسبیح و تقدیس خدا
فهمد او گرچه نمی فهمیم ما
هوش مصنوعی: تمام موجودات عالم به ستایش و بزرگداشت خداوند مشغولند، هرچند که شاید ما انسان‌ها نتوانیم این زبان را درک کنیم.
راویه بر دوش ابر از امر او
رعد غران یک نهیب قهر او
هوش مصنوعی: ابر به فرمان او باران می‌بارد و رعد و برق به مثل صدای خشم او به گوش می‌رسد.
بحر را از او بود موج و قرار
بختی گردون ز حکمش در مهار
هوش مصنوعی: امواج دریا به فرمان او هستند و سرنوشت دنیا تحت کنترل او به آرامش می‌رسد.
آسمان را غاشیه بر دوش از او
اختوران را حلقه اندر گوش ازو
هوش مصنوعی: آسمان بر دوش او مانند پوششی است و اسبان را به گردن او زین کرده‌اند.
بهر مشعل دار شیلان گاه او
انجم هندو بچه درگاه او
هوش مصنوعی: به خاطر روشنایی و روشنی که شیلان دارد، گاهی ستاره‌های هندو در درگاه او دیده می‌شوند.
آسمان با قد خم از کهکشان
بهر خدمتکاریش بسته میان
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر خدمت به او، با قامت خمیده‌اش از کهکشان‌ها بسته شده است.
باد را جاروب فراشی بکف
می دود از بهر خدمت هر طرف
هوش مصنوعی: باد همانند یک کارگر پاکبان با جارو در حال حرکت است و به هر سو می‌رود تا خدمت کند و فضا را تمیز کند.
آب محو است و زند سر بر زمین
می رود گاه از یسار و گه یمین
هوش مصنوعی: آب به آرامی جریان دارد و گاهی به سمت چپ و گاهی به سمت راست می‌رود، در حالی که سرش به زمین نزدیک می‌شود.
کوهها ایستاده با هم روبرو
واله و حیران شیدایی او
هوش مصنوعی: کوه‌ها به هم مقابل ایستاده‌اند و در حالت شگفتی و سرگشتگی از زیبایی او هستند.
سرو و شمشاد و صنوبر نارون
صف زده در حضرتش در انجمن
هوش مصنوعی: در محفل او، سروها، شمشادها و صنوبرها به صف ایستاده‌اند.
ای خوشا چشمی که آن بینای اوست
وی مبارک دل که آن دانای اوست
هوش مصنوعی: خوش به حال کسی که چشمی دارد که می‌تواند حقیقت‌ها را ببیند و خوشا به حال قلبی که توانایی درک و دانش را دارد.
دیده ی دور از جمالش کور باد
سینه ی بی یاد او در گور باد
هوش مصنوعی: چشم‌هایی که از زیبایی او بی‌بهره‌اند، مانند چشمی که نمی‌تواند ببیند، بی‌فایده‌اند و قلب‌هایی که یاد او را فراموش کرده‌اند، به مانند جنازه‌ای در خاک بی‌روح خواهند بود.
سینه ای کز یاد آن شه خالی است
مرده باشد مرده را گودالی است
هوش مصنوعی: اگر کسی در دلش یاد آن پادشاه نباشد، مانند این است که دلش مرده است؛ و برای مرده هم گودالی وجود دارد.
زنده آن باشد که از خود رسته شد
در وجود زنده ای پیوسته شد
هوش مصنوعی: زنده واقعی کسی است که از خودخواهی و نفس‌پرستی رسته و در وجودی دیگر، به طور مداوم و پیوسته متصل شده است.
چیست پیوستن به او دل باختن
خویش را در پای او انداختن
هوش مصنوعی: پیوستن به محبوب یعنی تسلیم کردن دل و جان خود و فدای او کردن.
دست از تدبیر خود برداشتن
اختیار خود به او بگذاشتن
هوش مصنوعی: به معنای این است که فردی از تلاش و برنامه‌ریزی شخصی خود دست برداشته و مسئولیت و کنترل امور را به خداوند سپرده است.
گر همی خواهی حیات خوشگوار
اختیار خود برو با او گذار
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی زندگی خوش و دلپذیری داشته باشی، باید با او همراهی کنی و در کنار او بگذرانید.
آسمان از این امانت تن کشید
کوهها از هستیش بر خود تپید
هوش مصنوعی: آسمان از این امانت خسته شد و کوه‌ها از وجود خود به شدت لرزیدند.
بود انسان چون ظلوم و چون جهول
لاجرم کرد این امانت را قبول
هوش مصنوعی: انسان به خاطر ناتوانی و ناآگاهی، در نهایت این امانت بزرگ را پذیرفت.
این امانت چیست ای یار رفیق
بار تکلیف است در پای عمیق
هوش مصنوعی: این امانتی که در دست داریم، چیست؟ ای دوستان عزیز، این بار سنگینی است که بر دوش ما قرار دارد و ما باید به خوبی از آن نگهداری کنیم.
و این نتیجه اختیار قدرت است
اندرین قدرت هزاران آفت است
هوش مصنوعی: نتیجه این آزادی عمل و اختیار، وجود مشکلات و خطرات زیادی است.