بخش ۱۵۷ - در مناجات با حضرت قاضی الحاجات
مر محبین را فنای ثالث است
دوستی هم این فنا را باعث است
این فنا گشتن بود از بهر دوست
سر نهادن پیش لطف و مهر دوست
ذات و وصف فعل خود کردن فدا
بهر ذات و وصف فعل کبریا
هر دو عالم در ره او باختن
سوختن در راه او و ساختن
سینه پیش تیر او کردن هدف
تیغ او بر سر خریدن با شعف
جام بر یادش کشیدن گرچه زهر
شاد بود از آنچه خواهد گرچه قهر
در رضای او فنا گشتن چنان
که نه سر داند نه تن داند نه جان
خار کویش را شکستن بر جگر
در ره او خون خود کردن هدر
هرکجا سیلی قفا بردن به پیش
هر کجا تیغی زدن بر فرق خویش
بخش ۱۵۶ - داستان خیک که بر روی آب دریا افتاده بود: دید خیکی پر فتاده روی آببخش ۱۵۸ - عشق و جان بازی پروانه در پای شمع: همچو آن پروانه شمع افروختن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مر محبین را فنای ثالث است
دوستی هم این فنا را باعث است
هوش مصنوعی: محبت در دل عاشقان به گونهای است که به ناپدید شدن و ذوب شدن در معشوق میانجامد و خود دوست داشتن هم عامل این نابودی است.
این فنا گشتن بود از بهر دوست
سر نهادن پیش لطف و مهر دوست
هوش مصنوعی: این گم شدن و از میان رفتن، به خاطر عشق و محبت معشوق است که سر به زیر لطف و محبت او گذاشته شده است.
ذات و وصف فعل خود کردن فدا
بهر ذات و وصف فعل کبریا
هوش مصنوعی: خود را فدای صفات و اعمال بزرگ خداوند کردن، یعنی آنچه از خود داریم و هستیم را به پای عظمت و صفات بینظیر خداوند نثار کنیم.
هر دو عالم در ره او باختن
سوختن در راه او و ساختن
هوش مصنوعی: در این جهان و آن جهان، همه چیز را در راه او از دست میدهند و در این مسیر، جان میدهند و ساخته میشوند.
سینه پیش تیر او کردن هدف
تیغ او بر سر خریدن با شعف
هوش مصنوعی: دل را در برابر عشق او سپر کرده و خود را آماده خطرات کردهایم، هرچند با این حال با شوق و خوشحالی به استقبال آن میرویم.
جام بر یادش کشیدن گرچه زهر
شاد بود از آنچه خواهد گرچه قهر
هوش مصنوعی: با یاد او جام را سر کشیدیم، حتی اگر آن جام زهر باشد، ولی شادیام از آنچه آینده خواهد آورد، هرچند که در حال حاضر ناراحت باشم.
در رضای او فنا گشتن چنان
که نه سر داند نه تن داند نه جان
هوش مصنوعی: در خوشنودی او به گونهای قرار گرفتن که نه سر را بشناسد، نه بدن را و نه جان را.
خار کویش را شکستن بر جگر
در ره او خون خود کردن هدر
هوش مصنوعی: برای رسیدن به محبوب، باید سختیها و مشکلات را تحمل کرد و حتی گاهی از جان خود مایه گذاشت. در این مسیر، گاهی احساسات و جان آدمی در خطر قرار میگیرد و ممکن است دچار زخم و درد شود.
هرکجا سیلی قفا بردن به پیش
هر کجا تیغی زدن بر فرق خویش
هوش مصنوعی: هر جا که مردم به عقب سیلی میزنند و به جلو ضربه میزنند، به هر کجا که تیغی به سر خود میزنند.