گنجور

غضب و اسباب آن

صفت نهم غضب است و آن عبارت است از: حالت نفسانیه که باعث حرکت روح حیوانی و از داخل به جانب خارج از برای غلبه و انتقام می شود و هرگاه شدت نمود باعث حرکت شدیدی می شود که از آن حرکت، حرارتی مفرط حاصل، و از آن حرارت دود تیره ای برمی خیزد و دماغ و رگها را ممتلی می سازد، و نور عقل را می پوشاند، و اثر قوه عاقله را ضعیف می کند.

و به این جهت در صاحب غضب، موعظه و نصیحت اثری نمی بخشد بلکه پند و موعظه، درشتی و شدت را زیاد می کند و حرکت قوه غضبیه به این جهت امری است که هنوز واقع نشده است بلکه محتمل الوقوع است و به جوش آمدن شعله غضب، به جهت دفع آن است، یا به سبب امری است که واقع شده، و حرکت آن به جهت انتقام است.

پس اگر انتقام ممکن باشد و قدرت بر آن داشته باشد، چون غضب به حرکت آمد خون از باطن به ظاهر میل می کند و رنگ آدمی سرخ می شود و اگر انتقام ممکن نباشد و از آن مأیوس باشد خون میل به باطن می کند و به آن جهت رنگ آدمی زرد می شود و اگر غضب بر کسی باشد که نداند خواهد توانست انتقام از او بکشد یا نه، گاهی خون میل به باطن و گاهی میل به ظاهر می کند، و به این جهت رنگ آدمی گاهی سرخ و گاهی زرد می شود.

و مخفی نماند که مردمان در قوه غضبیه بر سه قسم اند: بعضی در طرف افراط هستند، که در وقت غضب فکر و هوشی از برای ایشان باقی نمی ماند و از اطاعت عقل و شرع بیرون می روند.

و طایفه ای در طرف تفریطند، و مطلقا قوه غضبیه ندارند و در جائی که عقلا و یا شرعا غضب لازم است مطلقا از جا برنمی آیند.

و گروهی بر جاده اعتدال مستقیم اند، که غضب ایشان به موقع، و غلظت ایشان به جاست و در هنگام غضب از حد شرع و عقل تجاوز نمی کنند.

و شکی نیست که حد اعتدال آن، مرغوب و مطلوب است بلکه آن فی الحقیقه غضب نیست، بلکه شجاعت و قوت نفس است و طرف تفریط آن نیز اگر چه غضب نباشد اما مذموم و قبیح، و نتیجه جبن و خواری است و بسا باشد که از غضب بدتر بوده باشد، زیرا که کسی را که هیچ قوه غضبیه نباشد بی غیرت و خالی از حمیت است.

و از این جهت گفته اند: «کسی که در موضع غضب به غضب نیاید خر است» و از حضرت امیرالمومنین علیه السلام مروی است که «حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم از برای دنیا هرگز به غضب نمی آمد اما هرگاه از برای حق، غضبناک می شد احدی را نمی شناخت، و غضب او تسکین نمی یافت تا یاری حق را نمی کرد» و از آنچه گفتیم معلوم شد که غضب مذموم، آن است که در حد افراط باشد، زیرا که اعتدال آن، ممدوح است و تفریط آن غضب نیست، اگر چه از صفات ذمیمه است.

اطلاعات

منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صفت نهم غضب است و آن عبارت است از: حالت نفسانیه که باعث حرکت روح حیوانی و از داخل به جانب خارج از برای غلبه و انتقام می شود و هرگاه شدت نمود باعث حرکت شدیدی می شود که از آن حرکت، حرارتی مفرط حاصل، و از آن حرارت دود تیره ای برمی خیزد و دماغ و رگها را ممتلی می سازد، و نور عقل را می پوشاند، و اثر قوه عاقله را ضعیف می کند.
هوش مصنوعی: غضب یک حالت نفسانی است که باعث می‌شود روح حیوانی از درون به سمت بیرون حرکت کند تا تسلط پیدا کند یا انتقام بگیرد. وقتی این حالت شدت می‌گیرد، حرکتی شدید به وجود می‌آورد که منجر به تولید حرارت زیاد می‌شود و این حرارت دود تیره‌ای را ایجاد می‌کند. این دود می‌تواند باعث پر شدن بینی و رگ‌ها شود و همچنین نور عقل را پنهان کرده و تأثیر قوه عاقله را کاهش دهد.
و به این جهت در صاحب غضب، موعظه و نصیحت اثری نمی بخشد بلکه پند و موعظه، درشتی و شدت را زیاد می کند و حرکت قوه غضبیه به این جهت امری است که هنوز واقع نشده است بلکه محتمل الوقوع است و به جوش آمدن شعله غضب، به جهت دفع آن است، یا به سبب امری است که واقع شده، و حرکت آن به جهت انتقام است.
هوش مصنوعی: به همین دلیل، در افرادی که خشمگین هستند، نصیحت و موعظه تأثیری ندارند و در واقع، این نصیحت‌ها تنها خشم و شدت آن‌ها را بیشتر می‌کند. تحریک خشم یک امر پیش‌بینی‌شده است و به وقوع نپیوسته، به عبارت دیگر، شعله‌های خشم معمولاً به خاطر تلاش برای دفع یک تهدید یا به دلایل خاصی که قبلاً رخ داده، به وجود می‌آید و این حرکات خشم به دنبال احساس انتقام است.
پس اگر انتقام ممکن باشد و قدرت بر آن داشته باشد، چون غضب به حرکت آمد خون از باطن به ظاهر میل می کند و رنگ آدمی سرخ می شود و اگر انتقام ممکن نباشد و از آن مأیوس باشد خون میل به باطن می کند و به آن جهت رنگ آدمی زرد می شود و اگر غضب بر کسی باشد که نداند خواهد توانست انتقام از او بکشد یا نه، گاهی خون میل به باطن و گاهی میل به ظاهر می کند، و به این جهت رنگ آدمی گاهی سرخ و گاهی زرد می شود.
هوش مصنوعی: اگر انسان بخواهد انتقام بگیرد و بتواند این کار را انجام دهد، در حالت غضب، خون از درون بدن به سمت سطح می‌آید و رنگ چهره فرد به سرخی می‌نشیند. اما اگر امیدی به انتقام وجود نداشته باشد، خون به سمت درون می‌رود و در نتیجه رنگ چهره زرد می‌شود. در مواردی که فرد بر کسی خشمگین است اما نمی‌داند آیا قادر به انتقام گرفتن خواهد بود یا نه، گاهی خون به سمت باطن و گاهی به سمت بیرون حرکت می‌کند، بنابراین رنگ چهره گاهی سرخ و گاهی زرد می‌شود.
و مخفی نماند که مردمان در قوه غضبیه بر سه قسم اند: بعضی در طرف افراط هستند، که در وقت غضب فکر و هوشی از برای ایشان باقی نمی ماند و از اطاعت عقل و شرع بیرون می روند.
هوش مصنوعی: مردم از نظر خشم به سه دسته تقسیم می‌شوند: برخی در حالت افراط قرار دارند، به طوری که هنگام خشم، توانایی تفکر و هوشیاری را از دست داده و از دستورهای عقل و موازین شرعی پیروی نمی‌کنند.
و طایفه ای در طرف تفریطند، و مطلقا قوه غضبیه ندارند و در جائی که عقلا و یا شرعا غضب لازم است مطلقا از جا برنمی آیند.
هوش مصنوعی: این گروه به قدری از کنترل خشم خود فاصله دارند که اصلاً احساس خشم نمی‌کنند و در مواقعی که عقل یا شرع ایجاب می‌کند که باید خشمگین شوند، هیچ‌گاه واکنش نشان نمی‌دهند.
و گروهی بر جاده اعتدال مستقیم اند، که غضب ایشان به موقع، و غلظت ایشان به جاست و در هنگام غضب از حد شرع و عقل تجاوز نمی کنند.
هوش مصنوعی: یک دسته از افراد هستند که در مسیر اعتدال قرار دارند. آن‌ها در زمان غضب، خشم خود را به جای مناسب و معقول نشان می‌دهند و هرگز در هنگام عصبانیت از حدود شرع و عقل فراتر نمی‌روند.
و شکی نیست که حد اعتدال آن، مرغوب و مطلوب است بلکه آن فی الحقیقه غضب نیست، بلکه شجاعت و قوت نفس است و طرف تفریط آن نیز اگر چه غضب نباشد اما مذموم و قبیح، و نتیجه جبن و خواری است و بسا باشد که از غضب بدتر بوده باشد، زیرا که کسی را که هیچ قوه غضبیه نباشد بی غیرت و خالی از حمیت است.
هوش مصنوعی: بدون تردید حد اعتدال در احساسات، مطلوب و پسندیده است. این احساسات در واقع خشم نیستند، بلکه نمایانگر شجاعت و قدرت نفس هستند. از طرف دیگر، اگر چه حالت کمبود این احساسات به معنای خشم نیست، اما همچنان ناپسند و نادرست است و نشانه‌ای از ترس و ضعف به شمار می‌آید. حتی ممکن است این حالت بدتر از خشم باشد، زیرا فردی که هیچ ابراز غضبی ندارد، بی‌غیرت و فاقد غیرت است.
و از این جهت گفته اند: «کسی که در موضع غضب به غضب نیاید خر است» و از حضرت امیرالمومنین علیه السلام مروی است که «حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم از برای دنیا هرگز به غضب نمی آمد اما هرگاه از برای حق، غضبناک می شد احدی را نمی شناخت، و غضب او تسکین نمی یافت تا یاری حق را نمی کرد» و از آنچه گفتیم معلوم شد که غضب مذموم، آن است که در حد افراط باشد، زیرا که اعتدال آن، ممدوح است و تفریط آن غضب نیست، اگر چه از صفات ذمیمه است.
هوش مصنوعی: به همین خاطر گفته‌اند: «کسی که در حال عصبانیت قرار بگیرد، احمق است.» همچنین از حضرت علی علیه السلام نقل شده که «پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به خاطر دنیا هرگز عصبانی نمی‌شد، اما زمانی که به خاطر حق غضب می‌کرد، کسی را نمی‌شناخت و تا زمانی که از حق دفاع نمی‌کرد، غضبش خواب نمی‌رفت.» از این مطالب مشخص می‌شود که غضب ناپسند زمانی است که به شدت زیاد شود، چون اعتدال در آن ستوده شده است، و اگر غضب به حدی کم باشد که به آن غضب اطلاق نشود، ناپسند نیست، هرچند به طور کلی این صفت نیز صفتی نیکو نیست.