گنجور

تفکر در اعمال و رفتار خود

و اما تفکر در اعمال خود که از آن به مراقبت و محاسبت تعبیر می شود و اگر چه در بیان توبه ذکر خواهد شد ولیکن در اینجا نیز خلاصه آن مذکور می شود.

و کیفیت آن، آن است که آدمی در هر شبانه روزی ساعتی به تفکر کار خود بیفتد و اخلاق باطنیه و اعمال ظاهریه خود را تفحص کند و احوال دل و جوارح خود را تجسس نماید، لوح دل را در مقابل خود نهاده آن را ملاحظه کند و دفتر شبانه خود را گشوده سر تا پای آن را مطالعه فرماید.

پس اگر دل خود را بر طریق راستی و درستی مستقیم، و متصف به اخلاق جمیله و خالی از اوصاف رذیله دید، و اعضا و جوارح خود را مشغول طاعات و عباداتی که به آنها متعلق است و مجتنب از معاصی و سیئاتی که به آنها مرتبط است یافت شکر الهی به جا آورد، و اگر مخالف این را ملاحظه نمود در صدد علاج آن برآید و اگر برخورد که معصیتی از او سر زده به توبه و انابه قضا و تدارک آن کند.

و شکی نیست که این قسم از تفکر، مجالی واسع دارد، و قدر ضروری آن مستغرق شبانه روز می گردد و ماه و سال، کفایت استقصاء آن را نمی کند، زیرا که قدر لازم بر هر کس آن است که در هر شبانه روز فکر کند در هر یک از صفات مهلکه از بخل و کبر و عجب و ریا و حقد و حسد و جبن و غضب و حرص و طمع، و غیر اینها از صفات و نظر بصیرت را گشاده چراغ فکر به دست گیرد و زوایای دل خود را بگردد و از همه این صفات تفحص کند.

پس اگر چنان فهمید که دل او را از همه اینها خالی است در مقام امتحان خود برآید و ببیند که شیطان و نفس، امر را مشتبه نکرده باشند.

مثلا اگر چنان گمان کند که ناخوشی تکبر را ندارد، امتحان کند خود را به دوش کشیدن خیک آبی از کوچه، یا پشته ای هیمه از بازار به خانه.

و اگر چنان فهمید که از غضب خالی است، خود را در معرض اهانت سفیهی درآورد و همچنین در غیر اینها از صفات، به امتحاناتی که گذشتگان از نیکان، خود را آزمایش کرده اند آزمایش کند تا مطمئن گردد که از ریشه جمیع این صفات و شاخ و برگ آنها در مزرع دلش اثری نیست آری نفس، مکار، و شیطان، حیله گر و غدار است.

گر نماز و روزه می فرمایدت
نفس مکار است، فکری بایدت
نفس را هفتصد سر است و هر سری
از سرا بگذشته تا تحت الثری

و اگر یافت که چیزی از این صفات در دل او هست سعی کند در خلاصی از آن به موعظه و نصیحت و سرزنش و ملامت و مصاحبت نیکان و مجالست خوبان و ریاضت و مجاهده تا سلب آن صفت بشود و اگر به آسانی سلب نشود معالجه را مکرر نماید.

و بعد از آن تفکر کند در صفات حسنه، اگر به گمان خود خود را متصف به آنها یافت در صدد آزمایش خود برآید تا از مکر نفس و تلبیس آن مطمئن شود و اگر خود را از یکی از آنها خالی یافت تأمل نماید در طریق تحصیل آن.

بعد از آن متوجه هر یک از اعضای خود شود و فکر کند در معاصی متعلقه به آن، مثلا نگاه به زبان کند که آیا در آن روز غیبتی یا دروغی یا لغوی یا فحشی یا خودستائی یا سخن چینی از آن صادر شده یا نه و همچنین گوش و دست و پا و شکم و غیر اینها از اعضا.

آنگاه تفکر کند در طاعاتی که متعلق به هر یک از این اعضاء هست از واجبات و مستحبات، پس اگر بعد از فحص یافت که از آنها معصیتی سر نزده و طاعات را به جا آورده اند حمد خدا را کند و اگر به صدور معصیتی یا ترک طاعتی برخورد اول سبب و باعث آن را بجوید و در صدد قطع آن برآید سپس تدارک آن را به توبه و ندامت کند تا فردای آن مانند امروز نباشد.

و این قدر از تفکر در احوال خود در هر شبانه روزی لازم است از برای هر دینداری که معتقد نشئه آخرت باشد و نیکان سلف و اهل تقوی و ورع از گذشتگان را در صبح هر روز یا شام هر شب همین طریقه و عادت بوده بلکه از ایشان طوماری بوده که در آنجا نیک و بد صفات و افعال را ثبت کرده و هر روز و شب حال خود را به آنجا مقابله می نمودند، و چون از زوال صفت رذیله یا اتصاف به فضیلتی مطمئن می شدند در آن طومار قلم می کشیدند و دست از فکر در آن برداشته به بقیه می پرداختند و چنین می نمودند تا همه را قلم کشند و بعضی که مرتبه ایشان پست تر و گاهی معصیتی که از ایشان سر می زد معاصی ای که باید خود را از آن باز دارند در طومار می نوشتند چون اکل حرام یا شبهه یا کذب یا غیبت یا مراء یا مسامحه در امر به معروف و نهی از منکر و امثال اینها، و سعی در خلاصی از هر یک می نمودند.

و بالجمله صالحین سلف را این طریقه و رویه بوده و این را از لوازم ایمان به محاسبه روز قیامت می شمردند.

پس وای بر ما که دست از پیروی و متابعت نیکان برداشته و پرده غفلت را بر دیده خود فروگذاشته، فکر محاسبه روز قیامت را فراموش، و از شراب غفلت و بطالت مست و بیهوش گشته ایم و چنانچه ایشان رفتار ما را مشاهده می نمودند حکم می کردند به کفر ما و عدم اعتقاد ما به روز حساب.

آری چگونه چنین نباشد و حال اینکه اعمال ما به عمل کسی که ایمان به بهشت و دوزخ داشته باشد مشابهتی ندارد و رفتار ما به رفتار اهل ایمان نمی ماند، زیرا کسی که از چیزی ترسید از آن می گریزد و شوق به چیزی که داشته باشد در طلب آن بر می آید و ما ادعای ترس از جهنم می کنیم و می دانیم که فرار از آن به ترک معاصی است و غرق لجه معاصی هستیم و دعوای شوق به بهشت را می نمائیم و می دانیم که رسیدن به آن به اطاعت و فرمانبرداری است و در آن تقصیر و کوتاهی می کنیم، عمر را به هوا و هوس می گذرانیم و هوای دخول بهشت داریم و روزگار را به هرزه صرف می کنیم، و طمع وصال حوران پاک سرشت می نمائیم.

وصال دولت بیدار ترسمت ندهند
که خفته ای تو در آغوش بخت خواب زده

و مخفی نماند که این نوع از تفکر علماء و صالحین است، و اما فکر مقربین و صدیقین از این بالا، و شأن ایشان ازین والاتر است بلکه ایشان مستغرق دریای محبت، و انس به پرودگار، و به جان و دل متوجه عظمت و جلال آفریدگارند در فکر جمال و جلال ایزد متعال مدهوش، و از خود و صفات و اعمال خود بالمره فراموش کرده اند.

مانند عاشقی که در حال لقای معشوق واله و حیران ماند و حصول این حالت بلکه ادنی مرتبه از تلذذ به یاد عظمت و جلال خدا ممکن نمی شود تا ساحت نفس را از جمیع رذایل پاک نسازی، زیرا که حال کسی که با وجود اتصاف به اخلاق بد خواهد از تفکر در جلال و جمال جمیل مطلق ملتذ شود، حال عاشقی است که با محبوب خود خلوت کند و خواهد از مشاهده جمال او التذاذ یابد و زیر پیراهن او از مار و عقرب مملو باشد و آن را بگزند زیرا که هر یک از این صفات، حکم مار یا عقربی دارند که فرورفتگان علایق طبیعت را گزیدن آنها معلوم نشود تا وقتی که این عالم را بدرود کنند، در آن وقت مشاهده خواهند کرد که الم هر یک از اینها از مار و کژدم به «مراتب شتی بالاتر است.

پس ای جان برادر از خواب غفلت برخیز و فکری کن از برای روز رستاخیز، پیش از آنکه چاره امر از دست بیرون رود و چنگال مرگ به کالبد نحیف بند شود و بر سبیل قطع و یقین بدان که هر صفتی از صفات و هر عملی از اعمال تو را در وقت رفتن جزائی است، همچنان که صریح قرآن و نص حدیث پیغمبر آخرالزمان است که فرمود: «هر چه را خواهی دوست دار که از آن مفارقت خواهی کرد و هر چه خواهی زندگانی کن عاقبت خواهی مرد و هر کاری که خواهی بکن که جزای آن به تو خواهد رسید».

پس ساعتی از اوقات خود را صرف فکر اعمال خود کن، و زمانی در عجایب صنع خداوند تأمل نمای، و سعی کن که دل خود را از وساوس خالی کنی، و تفکر آن را به اقسام ششگانه محموده مقصور سازی، زیرا که چنانکه گذشت غیر از اینها آنچه باشد از افکار متعلقه به دنیای دنیه و از وساوس شیطانیه است پس فکر تو باید منحصر باشد در استنباط مسائل علمیه، یا انجام دادن یکی از اعمال حسنه، یا در عبرت یکی از دیگران و هنگام رحلت از جهان، یا در تسبیح و تقدیس پروردگار، یا در صنایع عجایب آفریدگار، یا در صفات و اعمال خود.

و اما تفکر کردن در ذات خدا، بلکه بعضی از صفات او، در شریعت مقدسه غیر جایز و کسی که این خیال را کند از حد خود متجاوز است «و ما للتراب و رب الارباب»، مشتی خاک را با خداوند پاک چه کار، ذات او از آن بالاتر که کمند اندیشه به کنگره جلال او تواند رسید یا طایر فکر در حوالی او گذر تواند کرد، «تعالی شأنه عن ذلک علوا کبیرا».

وهم تهی پای بسی ره نوشت
هم ز درش دست تهی بازگشت
راه بسی رفت ضمیرش نیافت
دیده بسی جست نظیرش نیافت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و اما تفکر در اعمال خود که از آن به مراقبت و محاسبت تعبیر می شود و اگر چه در بیان توبه ذکر خواهد شد ولیکن در اینجا نیز خلاصه آن مذکور می شود.
هوش مصنوعی: تفکر در اعمال شخصی، که به آن مراقبت و محاسبت گفته می‌شود، موضوعی مهم است. اگرچه در بحث توبه به آن پرداخته خواهد شد، اما در اینجا نیز به طور مختصر به این موضوع اشاره می‌شود.
و کیفیت آن، آن است که آدمی در هر شبانه روزی ساعتی به تفکر کار خود بیفتد و اخلاق باطنیه و اعمال ظاهریه خود را تفحص کند و احوال دل و جوارح خود را تجسس نماید، لوح دل را در مقابل خود نهاده آن را ملاحظه کند و دفتر شبانه خود را گشوده سر تا پای آن را مطالعه فرماید.
هوش مصنوعی: کیفیت این کار به این صورت است که هر فرد باید روزانه ساعتی را به تفکر و بررسی کارهای خود اختصاص دهد. او باید به بررسی اخلاق داخلی و رفتارهای ظاهری خود بپردازد و به حال دل و اعضای بدن خود توجه کند. باید درون خود را نظاره کرده و به دقت به تمامی جوانب زندگی‌اش فکر کند، مانند اینکه یک دفتر شبانه را باز کرده و تمامی آن را مطالعه کند.
پس اگر دل خود را بر طریق راستی و درستی مستقیم، و متصف به اخلاق جمیله و خالی از اوصاف رذیله دید، و اعضا و جوارح خود را مشغول طاعات و عباداتی که به آنها متعلق است و مجتنب از معاصی و سیئاتی که به آنها مرتبط است یافت شکر الهی به جا آورد، و اگر مخالف این را ملاحظه نمود در صدد علاج آن برآید و اگر برخورد که معصیتی از او سر زده به توبه و انابه قضا و تدارک آن کند.
هوش مصنوعی: اگر در درون خود مسیر حقیقت و درستکاری را مشاهده کردید و از ویژگی‌های نیک برخوردار شدید و خالی از صفات زشت بودید، و اعضای بدن‌تان مشغول انجام عبادت‌ها و کارهای خوب بود و از گناهان و کارهای ناپسند دوری کردید، باید شکر خدا را به جای آورید. اما اگر برعکس این وضعیت را دیدید، باید در پی درمان آن باشید و در صورتی که گناهی از شما سر زده، باید به توبه و بازگشت به سوی خدا اقدام کنید و آن را جبران کنید.
و شکی نیست که این قسم از تفکر، مجالی واسع دارد، و قدر ضروری آن مستغرق شبانه روز می گردد و ماه و سال، کفایت استقصاء آن را نمی کند، زیرا که قدر لازم بر هر کس آن است که در هر شبانه روز فکر کند در هر یک از صفات مهلکه از بخل و کبر و عجب و ریا و حقد و حسد و جبن و غضب و حرص و طمع، و غیر اینها از صفات و نظر بصیرت را گشاده چراغ فکر به دست گیرد و زوایای دل خود را بگردد و از همه این صفات تفحص کند.
هوش مصنوعی: این نوع تفکر نیاز به زمان و توجه زیادی دارد و نمی‌توان آن را در یک یا چند روز محدود کرد. هر فرد باید روزانه به صفاتی که ممکن است او را به هلاکت برساند، مانند بخل، تکبر، خودپسندی، ریاکاری، کینه، حسد، ترس، خشم، حرص و طمع، بینیشی و دقت کند. او باید با دقت به درون خود نگاه کند و از وجود این صفات آگاه شود و تلاش کند تا آن‌ها را شناسایی کند.
پس اگر چنان فهمید که دل او را از همه اینها خالی است در مقام امتحان خود برآید و ببیند که شیطان و نفس، امر را مشتبه نکرده باشند.
هوش مصنوعی: بنابراین، اگر او متوجه شود که دلش از تمام این امور خالی است، باید خود را در موقعیتی آزمایش کند تا ببیند آیا شیطان و نفس، موضوع را برای او دچار سردرگمی نکرده‌اند یا نه.
مثلا اگر چنان گمان کند که ناخوشی تکبر را ندارد، امتحان کند خود را به دوش کشیدن خیک آبی از کوچه، یا پشته ای هیمه از بازار به خانه.
هوش مصنوعی: برای مثال، اگر کسی فکر کند که به خودبزرگ‌بینی مبتلا نیست، باید خودش را آزمایش کند با انجام کارهایی مثل آوردن کیسه‌ای آب از کوچه یا حمل کردن توده‌ای هیزم از بازار به خانه.
و اگر چنان فهمید که از غضب خالی است، خود را در معرض اهانت سفیهی درآورد و همچنین در غیر اینها از صفات، به امتحاناتی که گذشتگان از نیکان، خود را آزمایش کرده اند آزمایش کند تا مطمئن گردد که از ریشه جمیع این صفات و شاخ و برگ آنها در مزرع دلش اثری نیست آری نفس، مکار، و شیطان، حیله گر و غدار است.
هوش مصنوعی: اگر کسی متوجه شد که از خشم و غضب آزاد است، باید مواظب باشد که خود را در معرض توهین‌ها و بی‌احترامی‌های احمقانه نگذارد. همچنین باید به دیگر صفات منفی که نیکان در گذشته خود را با آن‌ها آزمایش کرده‌اند، نگاه کند تا مطمئن شود که هیچ‌یک از این صفات و آثار آن‌ها در دلش وجود ندارد. همچنین باید بدانیم که نفس انسان فریبنده و شیطان نیز حیله‌گر و بدعهد است.
گر نماز و روزه می فرمایدت
نفس مکار است، فکری بایدت
هوش مصنوعی: اگر به تو دستور می‌دهد که نماز و روزه بخوانی، بدان که نفس تو فریبکار است و باید بر روی این موضوع تفکر کنی.
نفس را هفتصد سر است و هر سری
از سرا بگذشته تا تحت الثری
هوش مصنوعی: نفس انسان دارای جنبه‌ها و ابعاد متعددی است که هر یک از آن‌ها به نوعی از ویژگی‌ها و تجربیات فراتر می‌روند و حتی به دنیای زیرین نیز نفوذ می‌کنند.
و اگر یافت که چیزی از این صفات در دل او هست سعی کند در خلاصی از آن به موعظه و نصیحت و سرزنش و ملامت و مصاحبت نیکان و مجالست خوبان و ریاضت و مجاهده تا سلب آن صفت بشود و اگر به آسانی سلب نشود معالجه را مکرر نماید.
هوش مصنوعی: اگر فردی متوجه شود که برخی از ویژگی‌های ناپسند در دلش وجود دارد، باید تلاش کند تا با استفاده از موعظه، نصیحت، سرزنش، همراهی با افراد نیکو و نشست و برخاست با انسان‌های خوب، به پاک‌سازی خود بپردازد. همچنین می‌تواند با تمرین و مبارزه با نفس خود، آن صفات را از خود دور کند. اگر این ویژگی‌ها به آسانی از بین نروند، باید درمان و تلاش خود را بارها و بارها تکرار کند.
و بعد از آن تفکر کند در صفات حسنه، اگر به گمان خود خود را متصف به آنها یافت در صدد آزمایش خود برآید تا از مکر نفس و تلبیس آن مطمئن شود و اگر خود را از یکی از آنها خالی یافت تأمل نماید در طریق تحصیل آن.
هوش مصنوعی: سپس باید درباره ویژگی‌های نیک فکر کند. اگر فکر کرد که به این ویژگی‌ها اکتساب کرده، باید خود را آزمایش کند تا از نیرنگ نفس و فریب‌های آن مطمئن شود. و اگر متوجه شد که فاقد یکی از این ویژگی‌ها است، باید در مورد راه‌های به‌دست آوردن آن تأمل کند.
بعد از آن متوجه هر یک از اعضای خود شود و فکر کند در معاصی متعلقه به آن، مثلا نگاه به زبان کند که آیا در آن روز غیبتی یا دروغی یا لغوی یا فحشی یا خودستائی یا سخن چینی از آن صادر شده یا نه و همچنین گوش و دست و پا و شکم و غیر اینها از اعضا.
هوش مصنوعی: بعد از آن، باید به هر یک از اعضای بدن خود توجه کند و فکر کند که آیا در مورد آنها گناهی انجام داده است یا نه. مثلاً باید به زبانش دقت کند که آیا در آن روز غیبت کرده، دروغ گفته، حرف بی‌موردی زده، فحشی گفته، خود را ستوده یا سخن چینی کرده است یا خیر. همچنین باید به گوش و دست و پا و شکم و سایر اعضای بدنش نیز توجه کند.
آنگاه تفکر کند در طاعاتی که متعلق به هر یک از این اعضاء هست از واجبات و مستحبات، پس اگر بعد از فحص یافت که از آنها معصیتی سر نزده و طاعات را به جا آورده اند حمد خدا را کند و اگر به صدور معصیتی یا ترک طاعتی برخورد اول سبب و باعث آن را بجوید و در صدد قطع آن برآید سپس تدارک آن را به توبه و ندامت کند تا فردای آن مانند امروز نباشد.
هوش مصنوعی: بعد از این که به عبادات مربوط به هر یک از اعضای بدنش فکر کرد، باید ببیند آیا از واجبات و مستحبات تخلفی کرده یا خیر. اگر متوجه شد که هیچ گناهی مرتکب نشده و عباداتش را به خوبی انجام داده، باید خدا را شکر کند. اما اگر گناهی انجام داده یا عبادتی را ترک کرده، باید ابتدا دنبال علل و دلایل آن برود و سعی کند آن را برطرف کند. سپس باید با توبه و ندامت، جبران کند تا فردا مثل امروزش نباشد.
و این قدر از تفکر در احوال خود در هر شبانه روزی لازم است از برای هر دینداری که معتقد نشئه آخرت باشد و نیکان سلف و اهل تقوی و ورع از گذشتگان را در صبح هر روز یا شام هر شب همین طریقه و عادت بوده بلکه از ایشان طوماری بوده که در آنجا نیک و بد صفات و افعال را ثبت کرده و هر روز و شب حال خود را به آنجا مقابله می نمودند، و چون از زوال صفت رذیله یا اتصاف به فضیلتی مطمئن می شدند در آن طومار قلم می کشیدند و دست از فکر در آن برداشته به بقیه می پرداختند و چنین می نمودند تا همه را قلم کشند و بعضی که مرتبه ایشان پست تر و گاهی معصیتی که از ایشان سر می زد معاصی ای که باید خود را از آن باز دارند در طومار می نوشتند چون اکل حرام یا شبهه یا کذب یا غیبت یا مراء یا مسامحه در امر به معروف و نهی از منکر و امثال اینها، و سعی در خلاصی از هر یک می نمودند.
هوش مصنوعی: برای هر دینداری که به زندگی بعد از مرگ اعتقاد داشته باشد، ضروری است که در طول روز به وضعیت خود بیندیشد. این عادت نه تنها از زمان‌های قدیم میان نیکان و پرهیزکاران وجود داشته است، بلکه آنها طوماری داشته‌اند که در آن ویژگی‌ها و اعمال خوب و بد خود را ثبت می‌کردند. هر روز و شب، حال خود را با آن مقایسه می‌کردند و وقتی از زوال صفات ناپسند یا به دست آوردن فضیلت‌ها مطمئن می‌شدند، به روزرسانی‌های لازم را در طومار انجام می‌دادند و سپس به دیگر امور مشغول می‌شدند. این روند تا جایی ادامه می‌یافت که همه نقاط قوت و ضعف خود را مشخص می‌کردند. افرادی که در مرتبه پایین‌تری بودند، گاهی کارهای اشتباهی مانند خوردن حرام یا دروغ گفتن را که باید از آن‌ها پرهیز می‌کردند در طومار ثبت می‌کردند و تلاش می‌کردند تا از آن‌ها دور شوند.
و بالجمله صالحین سلف را این طریقه و رویه بوده و این را از لوازم ایمان به محاسبه روز قیامت می شمردند.
هوش مصنوعی: در کل، نیکان گذشته این روش و سبک را داشته‌اند و آن را از نشانه‌های ایمان به حسابرسی در روز قیامت می‌دانستند.
پس وای بر ما که دست از پیروی و متابعت نیکان برداشته و پرده غفلت را بر دیده خود فروگذاشته، فکر محاسبه روز قیامت را فراموش، و از شراب غفلت و بطالت مست و بیهوش گشته ایم و چنانچه ایشان رفتار ما را مشاهده می نمودند حکم می کردند به کفر ما و عدم اعتقاد ما به روز حساب.
هوش مصنوعی: وای بر ما که از پیروی و تقلید نیکان فاصله گرفته‌ایم و غفلت بر چشمان‌مان نشسته، فکر حساب و کتاب در روز قیامت را از یاد برده و به شراب غفلت و بی‌توجهی مبتلا شده‌ایم. اگر نیکان شاهد رفتار ما بودند، احتمالاً ما را به کفر و عدم ایمان به روز قیامت محکوم می‌کردند.
آری چگونه چنین نباشد و حال اینکه اعمال ما به عمل کسی که ایمان به بهشت و دوزخ داشته باشد مشابهتی ندارد و رفتار ما به رفتار اهل ایمان نمی ماند، زیرا کسی که از چیزی ترسید از آن می گریزد و شوق به چیزی که داشته باشد در طلب آن بر می آید و ما ادعای ترس از جهنم می کنیم و می دانیم که فرار از آن به ترک معاصی است و غرق لجه معاصی هستیم و دعوای شوق به بهشت را می نمائیم و می دانیم که رسیدن به آن به اطاعت و فرمانبرداری است و در آن تقصیر و کوتاهی می کنیم، عمر را به هوا و هوس می گذرانیم و هوای دخول بهشت داریم و روزگار را به هرزه صرف می کنیم، و طمع وصال حوران پاک سرشت می نمائیم.
هوش مصنوعی: چگونه ممکن است که رفتار ما شبیه به رفتار کسانی باشد که به بهشت و جهنم ایمان دارند؟ زیرا کسی که از چیزی می‌ترسد، از آن دوری می‌کند و اگر شوقی به چیزی دارد، در پی آن می‌رود. در حالی که ما ادعای ترس از جهنم داریم، اما می‌دانیم که نجات از آن مستلزم ترک گناهان است، در حالی که در گناهان غرق شدیم. همچنین، ما ادعای شوق به بهشت داریم و می‌دانیم که رسیدن به آن نیازمند اطاعت و فرمانبرداری است، اما در این زمینه کوتاهی می‌کنیم. عمر خود را صرف خواسته‌های نفسانی می‌کنیم و در عین حال آرزوی ورود به بهشت داریم. روزها و شب‌ها را بی‌مورد می‌گذرانیم و به انتظار وصال حوران نیکو خلق نشسته‌ایم.
وصال دولت بیدار ترسمت ندهند
که خفته ای تو در آغوش بخت خواب زده
هوش مصنوعی: ترس دارم که شاید به من فرصت ملاقات و کامیابی ندهند، چرا که تو در آغوش بختی خواب‌آلود و غافل از این خوشبختی آرمیده‌ای.
و مخفی نماند که این نوع از تفکر علماء و صالحین است، و اما فکر مقربین و صدیقین از این بالا، و شأن ایشان ازین والاتر است بلکه ایشان مستغرق دریای محبت، و انس به پرودگار، و به جان و دل متوجه عظمت و جلال آفریدگارند در فکر جمال و جلال ایزد متعال مدهوش، و از خود و صفات و اعمال خود بالمره فراموش کرده اند.
هوش مصنوعی: این نوع تفکر مختص علماء و افراد صالح است، اما تفکر کسانی که به خدا نزدیک‌ترند، متفاوت و برتر از این است. آنها در دریای عشق و رابطه با خدا غرق شده‌اند و تمام تمرکزشان بر عظمت و جلال خداوند است. در این حال، آنها به زیبایی و جلال خداوند به شدت شیفته شده‌اند و از خود، صفات و اعمال خویش کاملاً غافل گشته‌اند.
مانند عاشقی که در حال لقای معشوق واله و حیران ماند و حصول این حالت بلکه ادنی مرتبه از تلذذ به یاد عظمت و جلال خدا ممکن نمی شود تا ساحت نفس را از جمیع رذایل پاک نسازی، زیرا که حال کسی که با وجود اتصاف به اخلاق بد خواهد از تفکر در جلال و جمال جمیل مطلق ملتذ شود، حال عاشقی است که با محبوب خود خلوت کند و خواهد از مشاهده جمال او التذاذ یابد و زیر پیراهن او از مار و عقرب مملو باشد و آن را بگزند زیرا که هر یک از این صفات، حکم مار یا عقربی دارند که فرورفتگان علایق طبیعت را گزیدن آنها معلوم نشود تا وقتی که این عالم را بدرود کنند، در آن وقت مشاهده خواهند کرد که الم هر یک از اینها از مار و کژدم به «مراتب شتی بالاتر است.
هوش مصنوعی: شخصی که در عشق به معشوق خود غرق شده، در حالی که در جستجوی دیدار اوست، نمی‌تواند به درستی از عظمت و جلال خدا لذت ببرد، مگر اینکه از تمام رذایل و ناپاکی‌ها پاک شود. زیرا کسی که به صفات بد خود متصف است، هرگز نمی‌تواند به طور واقعی از زیبایی‌های مطلق خداوند خوشنود شود. او شبیه به عاشقی است که در کنار محبوب خود نشسته و می‌خواهد از زیبایی او لذت ببرد، در حالی که درون او پر از مار و عقرب است و تحمل گزیدگی را دارد. این صفات منفی مانند مار و عقربند و زمانی که فرد به سرانجام زندگی خود می‌رسد، متوجه می‌شود که درد و عذاب این رذایل بسیار بیشتر از گزیدگی‌های واقعی است.
پس ای جان برادر از خواب غفلت برخیز و فکری کن از برای روز رستاخیز، پیش از آنکه چاره امر از دست بیرون رود و چنگال مرگ به کالبد نحیف بند شود و بر سبیل قطع و یقین بدان که هر صفتی از صفات و هر عملی از اعمال تو را در وقت رفتن جزائی است، همچنان که صریح قرآن و نص حدیث پیغمبر آخرالزمان است که فرمود: «هر چه را خواهی دوست دار که از آن مفارقت خواهی کرد و هر چه خواهی زندگانی کن عاقبت خواهی مرد و هر کاری که خواهی بکن که جزای آن به تو خواهد رسید».
هوش مصنوعی: ای برادر، از خواب غفلت بیدار شو و به روز قیامت فکر کن. پیش از آنکه زمان از دست برود و مرگ به تو نزدیک شود، بدان که هر ویژگی و عملی که داری، در زمان رفتن تو پاداش یا کیفر خاصی خواهد داشت. همان‌طور که قرآن و گفته‌های پیامبر آخرالزمان روشن است: هر چیزی را که می‌خواهی دوست داشته باش، چرا که روزی از آن جدا خواهی شد. زندگی کن اما بدان که در نهایت خواهی مرد و هر عملی که انجام دهی، پاداش یا مجازاتش به تو خواهد رسید.
پس ساعتی از اوقات خود را صرف فکر اعمال خود کن، و زمانی در عجایب صنع خداوند تأمل نمای، و سعی کن که دل خود را از وساوس خالی کنی، و تفکر آن را به اقسام ششگانه محموده مقصور سازی، زیرا که چنانکه گذشت غیر از اینها آنچه باشد از افکار متعلقه به دنیای دنیه و از وساوس شیطانیه است پس فکر تو باید منحصر باشد در استنباط مسائل علمیه، یا انجام دادن یکی از اعمال حسنه، یا در عبرت یکی از دیگران و هنگام رحلت از جهان، یا در تسبیح و تقدیس پروردگار، یا در صنایع عجایب آفریدگار، یا در صفات و اعمال خود.
هوش مصنوعی: برای مدتی از وقت خود را وقف این کن که به کارهای خود فکر کنی و در شگفتی‌های آفرینش خدا تأمل داشته باشی. سعی کن قلبت را از وسوسه‌ها خالی کنی و افکارت را محدود به شش نوع مهم بگردانی. چرا که تمامی افکاری که به غیر از این موارد هستند، مربوط به دنیا و وسوسه‌های شیطانی هستند. بنابراین، تفکرت باید معطوف باشد به برداشت مسائل علمی، انجام کارهای نیک، عبرت از دیگران در زمان فوت، تسبیح و تقدیس خداوند، شگفتی‌های آفرینش او، یا بررسی صفات و اعمال خود.
و اما تفکر کردن در ذات خدا، بلکه بعضی از صفات او، در شریعت مقدسه غیر جایز و کسی که این خیال را کند از حد خود متجاوز است «و ما للتراب و رب الارباب»، مشتی خاک را با خداوند پاک چه کار، ذات او از آن بالاتر که کمند اندیشه به کنگره جلال او تواند رسید یا طایر فکر در حوالی او گذر تواند کرد، «تعالی شأنه عن ذلک علوا کبیرا».
هوش مصنوعی: تفکر در ذات خداوند و برخی از صفات او در دین مقدس مجاز نیست و کسی که به چنین خیالی دچار شود، از اندازه خود فراتر رفته است. آنچه که خالق بزرگ را با خاکی کوچک مقایسه می‌کند، عملاً بی‌معناست. ذات او به قدری والا و عظیم است که عقل انسانی نمی‌تواند به آن دست یابد و فکر نمی‌تواند به نزدیکی او پرواز کند. خداوند از این تصورات بس بزرگتر و والاتر است.
وهم تهی پای بسی ره نوشت
هم ز درش دست تهی بازگشت
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به احساس یأس و ناامیدی اشاره می‌کند. او می‌گوید که در ذهن خود بارها و بارها راه‌های جدیدی را تصور کرده، اما در نهایت به نقطه‌ای بازگشته که در آن احساس می‌کند هیچ چیز نیست و دستش از هر چیزی تهی است. این بیانگر دلسردی و بی‌ثمری در جستجوی راه‌های نوین زندگی است.
راه بسی رفت ضمیرش نیافت
دیده بسی جست نظیرش نیافت
هوش مصنوعی: او راه‌های زیادی را پیمود ولی به حقیقت درون خود نرسید و بارها به جستجوی شبیه خود پرداخت اما نتواست چیزی بیابد.