گنجور

فصل - اقسام الهام و وسوسه و علامات آنها

از آنچه مذکور شد معلوم شد که کلیه خواطر نفسانیه و خیالات قلبیه بر چهار قسم اند و از اینها دو قسم که افکار محرکه بر عمل خیر، و خیالات محموده باشد را «الهام» گویند و دو قسم دیگر که افکار محرکه بر عمل شر و افکار ردیه باشد را «وسوسه» گویند و بعضی إلهام و وسوسه را تخصیص به افکار محرکه می دهند و «علی أی حال» دو قسم وسواس، اثر خناس شیطان، و دو قسم الهام، از فیض ملائکه کرام است.

و نفس آدمی در ابتدای امر قابلیت هر دو اثر را علی السواء دارد و هیچ یک بر دیگری رجحان ندارد بلکه ظهور اثر هر کدام در آنجا به واسطه امور خارجیه از متابعت هوس و هوا، یا ملازمت ورع و تقوی می شود پس هر وقت که آدمی میل به مقتضای شهوتی یا غضبی نمود شیطان فرصت می کند و لشکر او داخل خانه دل می شوند و انواع آثار خود را که وساوس و افکار ردیه باشد در آنجا به ظهور می رسانند.

و هرگاه دل متوجه ذکر خدا و نفس مایل به ورع و تقوی شد مجال شیطان تنگ می گردد، و از مملکت دل بیرون می رود، و جنود ملائکه در آنجا می آیند، و فیوضات ایشان از الهامات و خیالات محموده در آنجا پیدا می شود.

و پیوسته این دو لشکر درآمد و شد و گیر و دار هستند گاهی ساحت دل منزل لشکر خیریت اثر فرشتگان، و زمانی محل جولانگاه سپاه روسیاه شیاطین و دیوان باشد، تا آنکه به امداد و معاونت امور خارجیه، یکی از این دو سپاه را غلبه و قوت حاصل شود و مملکت نفس را تسخیر نماید، و آن را وطن خود نموده، در آنجا رحل اقامت بیفکند در این هنگام راه آمد و شد از یکدیگر بسته می شود و مجال دخول و خروج در آنجا نمی یابد مگر گاهی به طریق عبور در نهایت تعجیل از آنجا بگذرد.

پس اگر هوا و هوس و غضب و شهوت امداد نمایند، لشکر شیطان غالب می شود و خانه دل منزلگاه ایشان می گردد و در آنجا آشیانه می سازند، هر زاویه از زوایای دل، منزل شیطانی، و در آنجا ساز و نوائی و هر گوشه جای ابلیس، و در آن خیالی و هوائی پیدا می شود.

واگر قوه عاقله امداد نمود و ورع و تقوی اعانت کرد، سپاه ملک غالب می شوند وشهرستان دل را فرو می گیرند و در آنجا نزول اجلال می نمایند و هر لحظه از ایشان نوری تازه، و هر ساعت فیضی بی اندازه به آنجا می رسد

و لکن اگر دلها را لشکر شیطان مسخر نموده و مالک شد هر نوع تصرفی که می خواهند در آنجا می کنند و آن را به اودیه وساوس می افکنند.

و سر در این آن است که غالب ماده خلقت و قوه واهمه و غضبیه و شهویه که در انسان موجود هستند و از سرهنگان و کارفرمایان مملکت بدن اند از آتش است و شیطان نیز از آتش صرف مخلوق است، پس علاقه مناسبت میان این سه سرهنگ مملکت و میان شیطان لعین مستحکم است.

و به جهت این مناسبت و قرابت، این سه را میل به تسلط شیطان بیشتر، و متابعت آن را راغب ترند به آسانی تن به اطاعت دیگری در می دهند و به ملاحظه قرابت و نسبت، از اطراف و جوانب لشکر شیطان را راه می دهند و راهنمائی ایشان می کنند.

و از این جهت است که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند که «شیطان جاری مجرای خون است در بدن آدمی، و از جمیع راهها داخل می شود» و معذلک چون که شیطان از آتش است و آتش به هر جا که افتاد زود جای خود را می گشاید و به اندک مایه ای که یافت در نهایت سرعت توالد و تناسل می کند، و از اطراف و جوانب آن، آتش های دیگر پیدا می شود، پس به مجرد اینکه اندک راهی در خانه دل یافت جای خود را وسیع می کند و متواتر و پی در پی توالد و تناسل می کند و هر نسلی از آن هم دفعتا نسلی دیگر از آن به هم می رسد و همچنین إلی غیر النهایه.

همچنان که مشاهده می شود هرگا آدمی دل را به خیال فاسدی داد شعب و راه ها به خیال او می رسد و از خیال معصیتی، فکر چندین معاصی دیگر متولد می شود، و هرگز به جائی منتهی نمی شود.

و علاوه بر همه اینها آنکه هر یک از ملکات و اخلاق و حالات حکم دری دارد به خانه دل و راهی به مملکت نفس، پس آنچه از اخلاق فاضله و ملکات حسنه و حالات سنیه است دری است که ملائکه از آن داخل می شوند و هر صفت رذیله و خلق بدی راهی است که شیاطین از آن به ملک بدن می آیند.

و دانستی که اخلاق حسنه حکم وسط و میان را دارند، و صفات رذیله حکم اطراف و جوانب را دارند و میان وسط هر چیزی یکی بیشتر نیست اما اطراف و جوانب بی حد و نهایت‌اند.

و همچنین هر یک از اخلاق حسنه راهی هستند به مقصود، و راه به هر منزلی یکی است و بیراهه از حد و حصر متجاوز است پس درهایی که معبر شیطان است از حساب بیرون، و دری که راه ملک است منحصر در یکی است و لشکری که راه آن بیشتر، غلبه آن بیشتر و آسان‌تر است و نیز بر این مطلب هم در قرآن تصریح شده که می فرماید:

«و ان هذا صراطی مستقیما و لاتتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله» یعنی «این یک راه راست است به سوی من، پس آن را متابعت کنید و راههای متعدد را متابعت نکنید تا شما را از راه حق جدا نکند» و از این جهت است که خداوند از زبان شیطان لعین حکایت می کند: «لاقعدن لهم صراطک المستقیم ثم لاتینهم من بین أیدیهم و من خلفهم و عن أیمانهم و عن شمائلهم» یعنی «ایشان را از راه راست تو باز می دارم و از پیش رو و پس و راست و چپ ایشان در می آیم» و به این سبب روزی حضرت نبوی صلی الله علیه و آله و سلم از برای اصحاب یک خط کشیدند و فرمودند: این راه خداست و بعد از آن خطوط بسیار کشیدند از چپ و راست و فرمودند: این ها راههائی هستند که به هر راهی شیطانی نشسته و آدمی را به خود می خواند.

هر طرف غول نواخوان جرس جنبانی است
در ره عشق به هر زمزمه از راه مرو

و با وجود همه این‌ها، چونکه فهمیدن راه راست مشکل و محتاج به راهنمائی حاذق است، به خلاف راههای باطل که بر همه کس روشن و واضح است و مع ذلک میل نفس باطل اسهل و آسان تر است، و انقیاد آن از برای حق صعب است پس دری که از آن فرشتگان داخل می شوند مسدود و بسته و درهای شیطان مفتوح است، پس مسکین فرزند آدم که باید این درهای گشاده واضح را سد، و یک در پنهان بسته را بگشاید.

صد هزاران دام و دانه است ای خدا
ما چو مرغان حریص و بینوا

و به این اطمینان شیطان گفت: «فبعزتک لأغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین» یعنی «قسم به عزت تو که همه فرزندان آدم را گمراه خواهم نمود مگر بندگان مخلص تو را» علاوه بر اینها آنکه، این ملعون بسا باشد که تلبیس کند و راه حق و باطل را مشتبه نماید و لشکر خود را به لباس ملک ملبس سازد و آدمی را به نوعی به مهلکه افکند که متفطن به آنها نشود.

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از آنچه مذکور شد معلوم شد که کلیه خواطر نفسانیه و خیالات قلبیه بر چهار قسم اند و از اینها دو قسم که افکار محرکه بر عمل خیر، و خیالات محموده باشد را «الهام» گویند و دو قسم دیگر که افکار محرکه بر عمل شر و افکار ردیه باشد را «وسوسه» گویند و بعضی إلهام و وسوسه را تخصیص به افکار محرکه می دهند و «علی أی حال» دو قسم وسواس، اثر خناس شیطان، و دو قسم الهام، از فیض ملائکه کرام است.
هوش مصنوعی: بر اساس آنچه گفته شد، تمام افکار و خیالات انسان به چهار دسته تقسیم می‌شوند. از این چهار دسته، دو نوع که افکار انگیزشی برای انجام کارهای خوب و خیالات مثبت باشند، «الهام» نامیده می‌شوند. دو نوع دیگر که افکار انگیزشی برای انجام کارهای بد و افکار منفی هستند، «وسوسه» نام دارند. برخی این تقسیم‌بندی را تنها به افکار انگیزشی مربوط می‌دانند. به هر حال، دو نوع وسوسه به اثرات منفی شیطان مربوط می‌شود و دو نوع الهام به فیض ملائکه محترم مربوط می‌باشد.
و نفس آدمی در ابتدای امر قابلیت هر دو اثر را علی السواء دارد و هیچ یک بر دیگری رجحان ندارد بلکه ظهور اثر هر کدام در آنجا به واسطه امور خارجیه از متابعت هوس و هوا، یا ملازمت ورع و تقوی می شود پس هر وقت که آدمی میل به مقتضای شهوتی یا غضبی نمود شیطان فرصت می کند و لشکر او داخل خانه دل می شوند و انواع آثار خود را که وساوس و افکار ردیه باشد در آنجا به ظهور می رسانند.
هوش مصنوعی: انسان در ابتدای امر قابلیت پذیرش هر دو نوع تأثیر را به یک اندازه دارد و هیچ‌یک بر دیگری برتری ندارد. بلکه بروز تأثیر هرکدام بستگی به عوامل بیرونی دارد، از جمله پیروی از آرزوها یا تبعیت از تقوا و پرهیزگاری. بنابراین هر زمان که انسان به سمت خواسته‌های شهوانی یا خشم برانگیز خود تمایل پیدا کند، شیطان فرصت را غنیمت شمرده و لشکر او وارد دل انسان می‌شوند و انواع تأثیرات منفی مانند وسوسه‌ها و افکار منفی را در آنجا بروز می‌دهند.
و هرگاه دل متوجه ذکر خدا و نفس مایل به ورع و تقوی شد مجال شیطان تنگ می گردد، و از مملکت دل بیرون می رود، و جنود ملائکه در آنجا می آیند، و فیوضات ایشان از الهامات و خیالات محموده در آنجا پیدا می شود.
هوش مصنوعی: وقتی دل انسان به یاد خدا مشغول می‌شود و نفسش به سمت پرهیزکاری و تقوا تمایل پیدا می‌کند، فضا برای شیطان تنگ می‌شود و او نمی‌تواند در دل باقی بماند. در این حالت، ملائکه وارد قلب می‌شوند و برکات و الهامات خوب در آنجا ظهور می‌کند.
و پیوسته این دو لشکر درآمد و شد و گیر و دار هستند گاهی ساحت دل منزل لشکر خیریت اثر فرشتگان، و زمانی محل جولانگاه سپاه روسیاه شیاطین و دیوان باشد، تا آنکه به امداد و معاونت امور خارجیه، یکی از این دو سپاه را غلبه و قوت حاصل شود و مملکت نفس را تسخیر نماید، و آن را وطن خود نموده، در آنجا رحل اقامت بیفکند در این هنگام راه آمد و شد از یکدیگر بسته می شود و مجال دخول و خروج در آنجا نمی یابد مگر گاهی به طریق عبور در نهایت تعجیل از آنجا بگذرد.
هوش مصنوعی: دو سپاه همیشه در حال نبرد و درگیری هستند. گاهی دل به صف جلال و امداد فرشتگان میزبان می‌دهد و گاهی دیگر جولانگاه زده‌های شیاطین و دیوان می‌شود. سرانجام، یکی از این دو سپاه با کمک‌های بیرونی بر دیگری پیروز می‌شود و بر نفس انسان تسلط می‌یابد و آن را به منزل خود تبدیل می‌کند. در این شرایط، ارتباط و رفت و آمد میان این دو سپاه قطع می‌شود و هیچ ورودی و خروجی به جز در مواقع خاص و سریع وجود نخواهد داشت.
پس اگر هوا و هوس و غضب و شهوت امداد نمایند، لشکر شیطان غالب می شود و خانه دل منزلگاه ایشان می گردد و در آنجا آشیانه می سازند، هر زاویه از زوایای دل، منزل شیطانی، و در آنجا ساز و نوائی و هر گوشه جای ابلیس، و در آن خیالی و هوائی پیدا می شود.
هوش مصنوعی: اگر تمایلات و احساسات منفی مانند خشم و شهوت بر ما چیره شوند، شیطان در وجود ما پیروز می‌شود و دل ما به محل اقامت او تبدیل می‌گردد. در این دل، شیطان به هر گوشه و کناری نفوذ می‌کند و در هر نقطه، فضایی برای خود فراهم می‌کند و افکار وسوسه‌انگیز را در آنجا قرار می‌دهد.
واگر قوه عاقله امداد نمود و ورع و تقوی اعانت کرد، سپاه ملک غالب می شوند وشهرستان دل را فرو می گیرند و در آنجا نزول اجلال می نمایند و هر لحظه از ایشان نوری تازه، و هر ساعت فیضی بی اندازه به آنجا می رسد
هوش مصنوعی: اگر عقل و خرد به کمک بیایند و پرهیزکاری و تقوا یاری کنند، سپاه خداوند پیروز خواهند شد و دل‌ها را تسخیر می‌کنند و در آنجا رحمت و بزرگی نازل می‌شود و هر لحظه نوری تازه و هر ساعت فیضی بی‌پایان به آنجا می‌رسد.
و لکن اگر دلها را لشکر شیطان مسخر نموده و مالک شد هر نوع تصرفی که می خواهند در آنجا می کنند و آن را به اودیه وساوس می افکنند.
هوش مصنوعی: اگر دل‌ها تحت فرمان شیطان قرار بگیرند، او می‌تواند هر گونه تصرفی که بخواهد در آن‌ها انجام دهد و آن‌ها را دچار وسوسه‌ها و خیال‌پردازی‌های نامناسب کند.
و سر در این آن است که غالب ماده خلقت و قوه واهمه و غضبیه و شهویه که در انسان موجود هستند و از سرهنگان و کارفرمایان مملکت بدن اند از آتش است و شیطان نیز از آتش صرف مخلوق است، پس علاقه مناسبت میان این سه سرهنگ مملکت و میان شیطان لعین مستحکم است.
هوش مصنوعی: این متن به این موضوع اشاره دارد که بخش عمده‌ای از طبیعت انسان و همچنین ویژگی‌های افکار و احساسات مانند خشم و هوس، به نوعی با عنصر آتش ارتباط دارند. همچنین شیطان نیز خود از آتش ساخته شده است. به این ترتیب، ارتباط و نزدیکی خاصی بین این صفات انسانی و شیطان وجود دارد.
و به جهت این مناسبت و قرابت، این سه را میل به تسلط شیطان بیشتر، و متابعت آن را راغب ترند به آسانی تن به اطاعت دیگری در می دهند و به ملاحظه قرابت و نسبت، از اطراف و جوانب لشکر شیطان را راه می دهند و راهنمائی ایشان می کنند.
هوش مصنوعی: به خاطر نزدیکی و ارتباطی که دارند، این سه نفر بیشتر به تسلط شیطان تمایل پیدا می‌کنند و به راحتی از دیگران پیروی می‌کنند. همچنین به خاطر این ارتباط، از اطراف و جوانب به لشکر شیطان کمک می‌کنند و آن‌ها را راهنمایی می‌نمایند.
و از این جهت است که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند که «شیطان جاری مجرای خون است در بدن آدمی، و از جمیع راهها داخل می شود» و معذلک چون که شیطان از آتش است و آتش به هر جا که افتاد زود جای خود را می گشاید و به اندک مایه ای که یافت در نهایت سرعت توالد و تناسل می کند، و از اطراف و جوانب آن، آتش های دیگر پیدا می شود، پس به مجرد اینکه اندک راهی در خانه دل یافت جای خود را وسیع می کند و متواتر و پی در پی توالد و تناسل می کند و هر نسلی از آن هم دفعتا نسلی دیگر از آن به هم می رسد و همچنین إلی غیر النهایه.
هوش مصنوعی: شیطان مانند جریانی در خون انسان است که از تمامی راه‌ها وارد می‌شود. او از آتش تشکیل شده و چون آتش هر جا که باشد، به سرعت گسترش می‌یابد. به محض اینکه شیطان راهی در دل انسان پیدا کند، شروع به توسعه و تولید مثل می‌کند و به سرعت فرزندان دیگری از خود به وجود می‌آورد. این زاد و ولد به قدری سریع و مداوم است که نسل‌های جدید به هم متصل می‌شوند و این روند ادامه می‌یابد.
همچنان که مشاهده می شود هرگا آدمی دل را به خیال فاسدی داد شعب و راه ها به خیال او می رسد و از خیال معصیتی، فکر چندین معاصی دیگر متولد می شود، و هرگز به جائی منتهی نمی شود.
هوش مصنوعی: هرگاه انسانی دلش را به افکار ناپسند بسپارد، ذهنش به سمت همان افکار می‌رود و از یک فکر ناپسند، افکار ناپسند دیگری به وجود می‌آید و این روند هیچگاه به نقطه‌ای پایان نمی‌رسد.
و علاوه بر همه اینها آنکه هر یک از ملکات و اخلاق و حالات حکم دری دارد به خانه دل و راهی به مملکت نفس، پس آنچه از اخلاق فاضله و ملکات حسنه و حالات سنیه است دری است که ملائکه از آن داخل می شوند و هر صفت رذیله و خلق بدی راهی است که شیاطین از آن به ملک بدن می آیند.
هوش مصنوعی: هر یک از ویژگی‌ها و خصوصیات اخلاقی ما مانند درهایی هستند که به قلب و نفس ما راه دارند. بنابراین، ویژگی‌های مثبت و اخلاق خوب، درهایی هستند که ملائکه از آن به درون ما وارد می‌شوند. در مقابل، صفات منفی و اخلاق زشت، مانند درهایی هستند که شیاطین از طریق آن‌ها به بدن ما نفوذ می‌کنند.
و دانستی که اخلاق حسنه حکم وسط و میان را دارند، و صفات رذیله حکم اطراف و جوانب را دارند و میان وسط هر چیزی یکی بیشتر نیست اما اطراف و جوانب بی حد و نهایت‌اند.
هوش مصنوعی: اخلاق نیکو در حقیقت در وسط و تعادل قرار دارند، در حالی که صفات ناپسند در اطراف و حواشی وجود دارند. برای هر چیزی یک نقطه مرکزی بیشتر وجود ندارد، اما اطراف و جوانب آن بی‌پایان و نامحدود هستند.
و همچنین هر یک از اخلاق حسنه راهی هستند به مقصود، و راه به هر منزلی یکی است و بیراهه از حد و حصر متجاوز است پس درهایی که معبر شیطان است از حساب بیرون، و دری که راه ملک است منحصر در یکی است و لشکری که راه آن بیشتر، غلبه آن بیشتر و آسان‌تر است و نیز بر این مطلب هم در قرآن تصریح شده که می فرماید:
هوش مصنوعی: هر یک از اخلاق خوب و نیک، مسیری به سمت هدف هستند. راه رسیدن به هر هدف واحد و مشخص است و چالش‌ها و انحرافات از این مسیر مشخص نمی‌توانند ما را به مقصود برسانند. درها و مسیرهایی که به وسوسه‌های شیطانی منتهی می‌شوند، قابل اعتماد نیستند. در مقابل، راهی که به سمت ملک و مخلوقی بزرگ و با عظمت می‌برد، تنها یک مسیر دارد. هر چه تعداد افرادی که در این راه گام برمی‌دارند بیشتر باشد، پیروزی و موفقیت در آن مسیر راحت‌تر و محکم‌تر خواهد بود. این موضوع همچنین در قرآن به روشنی بیان شده است.
«و ان هذا صراطی مستقیما و لاتتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله» یعنی «این یک راه راست است به سوی من، پس آن را متابعت کنید و راههای متعدد را متابعت نکنید تا شما را از راه حق جدا نکند» و از این جهت است که خداوند از زبان شیطان لعین حکایت می کند: «لاقعدن لهم صراطک المستقیم ثم لاتینهم من بین أیدیهم و من خلفهم و عن أیمانهم و عن شمائلهم» یعنی «ایشان را از راه راست تو باز می دارم و از پیش رو و پس و راست و چپ ایشان در می آیم» و به این سبب روزی حضرت نبوی صلی الله علیه و آله و سلم از برای اصحاب یک خط کشیدند و فرمودند: این راه خداست و بعد از آن خطوط بسیار کشیدند از چپ و راست و فرمودند: این ها راههائی هستند که به هر راهی شیطانی نشسته و آدمی را به خود می خواند.
هوش مصنوعی: این آیه به راه راست و مستقیم اشاره دارد که خداوند آن را به عنوان راهی برای هدایت معرفی کرده است و از پیروی از راه‌های مختلف و انحرافی نهی می‌کند. همچنین به توضیحی در مورد شیطان اشاره می‌کند که تلاش می‌کند انسان‌ها را از این راه راست منحرف کند و از تمامی جهات به آنها حمله می‌کند تا آنها را به سوی گمراهی بکشد. در یک مثال، پیامبر اسلام نیز با کشیدن یک خط به نمایندگی از راه خدا، نشان دادند که راه‌های دیگری وجود دارد که هر کدام به انحراف و گمراهی ختم می‌شود و شیطان در این راه‌ها وجود دارد و انسان‌ها را به سمت خود جذب می‌کند.
هر طرف غول نواخوان جرس جنبانی است
در ره عشق به هر زمزمه از راه مرو
هوش مصنوعی: در هر سو صدای دل‌انگیزی به گوش می‌رسد که نشان‌دهنده حرکت و شوق در راه عشق است، بنابراین در این مسیر از هر نوع سخن و زمزمه‌ای دوری کن.
و با وجود همه این‌ها، چونکه فهمیدن راه راست مشکل و محتاج به راهنمائی حاذق است، به خلاف راههای باطل که بر همه کس روشن و واضح است و مع ذلک میل نفس باطل اسهل و آسان تر است، و انقیاد آن از برای حق صعب است پس دری که از آن فرشتگان داخل می شوند مسدود و بسته و درهای شیطان مفتوح است، پس مسکین فرزند آدم که باید این درهای گشاده واضح را سد، و یک در پنهان بسته را بگشاید.
هوش مصنوعی: با وجود همه این اوصاف، درک راه درست کاری دشوار است و نیاز به راهنمایی متخصص دارد؛ در حالی که راه‌های نادرست برای همه روشن و مشخص است. همچنین، تمایل به نادرستی آسان‌تر به نظر می‌رسد و تبعیت از حق دشوارتر است. در این میان، دربی که فرشتگان از آن وارد می‌شوند بسته است، در حالی که درهای شیطان باز هستند. بنابراین، انسان نیازمند است که درهای گشوده و آشکار را ببندد و به سوی در پنهان و بسته‌ای که درست است، برود.
صد هزاران دام و دانه است ای خدا
ما چو مرغان حریص و بینوا
هوش مصنوعی: ای خدا، ما مانند پرندگان گرسنه و بیچاره در میان هزاران دام و فریب گرفتار هستیم.
و به این اطمینان شیطان گفت: «فبعزتک لأغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین» یعنی «قسم به عزت تو که همه فرزندان آدم را گمراه خواهم نمود مگر بندگان مخلص تو را» علاوه بر اینها آنکه، این ملعون بسا باشد که تلبیس کند و راه حق و باطل را مشتبه نماید و لشکر خود را به لباس ملک ملبس سازد و آدمی را به نوعی به مهلکه افکند که متفطن به آنها نشود.
هوش مصنوعی: شیطان به خدا قسم می‌خورد که به عزت او، تمام فرزندان آدم را گمراه خواهد کرد، جز بندگان مخلص و پاک او. همچنین، او ممکن است به گونه‌ای حق و باطل را به هم بیامیزد و سپاهیان خود را به شکل فرشتگان درآورد تا انسان‌ها را در دام خود بیفکند بی‌آنکه متوجه شوند.