گنجور

افکاری که دل را مشغول می کند

و مخفی نماند که آنچه به خاطر آدمی می گذرد و افکاری که دل او را مشغول می کند دو قسم اند:

اول: افکاری که محرک آدمی بر عملی، و موجب رغبت بر آن عمل، و اراده آن فعل می شود و آن بر دو قسم است: زیرا که آن فعلی که محرک آدمی بر به جا آوردن آن می شود یا فعل خیراست یا فعل بد.

دوم: افکاری که محرک بر فعلی و مبدأ عملی نیستند بلکه محض خیال و مجرد فکر و تصور است، اگر چه به واسطه آنها نفس را صفائی یا کدورتی حاصل شود که باعث بعضی افعال خیر یا شر گردد و آن نیز بر دو قسم است: اول: خیالات محموده و افکار نافعه و تفصیل آنها مذکور خواهد شد دوم: افکار فاسده و آمال کاذبه و از برای آن انواع بسیار است، مانند آرزو کردن، یعنی تمنای چیزهائی کردن که به وجود نمی آید و تصور آنها را کردن مانند اینکه در دل بگذرانند که کاش فلان کار را نکرده بودم، یا فلان کار را کرده بودم و کاش فلان طفل من نمرده بود و حال بزرگ شده معین و یاور من بود و کاش فلان چیز را خریده بودم یا فروخته بودم، و امثال اینها.

و مثل متذکر شدن احوالی که از برای او حاصل شده است و به آن شادی کردن یا غمناک شدن، مانند خیال فلان لذتی که از برای او اتفاق افتاده یا غلبه ای که در فلان روز بر اقران و امثال کرده یا عزتی که بالفعل از برای او هست یا المی که در روزی به او رسیده یا ناخوشی که حال دارد یا اختلالی که در امر معاش او هست و از این قبیل است تصور کردن اموال نفیسه ای که دارد، از مساکن و املاک و دکاکین و باغات و اسبان و اشتران و جواهر و نقود، و به آن ملتذ شدن یا متذکر شدن چیزهائی را که ندارد و به آن غمناک گشتن و نحو این ها و مانند تصور نمودن محاسبه دکان و بازار و شریک و یار و جواب خصماء و برطرف کردن دشمنان به عذابهای گوناگون، بدون اینکه این فکر و خیال منشأ اثری باشد یا فایده ای بر آن مترتب باشد.

و گاه است خصمی از برای او نیست و گفتگوئی با یکدیگر ندارند بلکه محض خیال و فکر است، مانند تصور کردن حالات و اموری که هرگز تحقق آنها در نظر آن شخص نیست و می داند که به وجود نمی آید و تمنا و آرزوی آن را نیز نمی کند بلکه به مجرد تصویر آن، لذت خیالی می برد مانند اینکه خیال نبوت و پیغمبری می کند و در ذهن خود قواعد و احکامی قرار می دهد و وصی و خلیفه از برای خود تعیین می کند یا گدائی هشتاد سال تصور سلطنت و پادشاهی و تسخیر ربع مسکون را می نماید، و هر مملکتی را به وضعی خاص مسخر می نماید، و امراء و حکام نصب می سازد و قرون بی شمار و سالهای بسیار سروری می کند.

و از جمله آنها است فال بد زدن که آن را تطیر گویند و به بعضی از امور اتفاقیه دل را بد کردن و آن علامت حدوث بعضی مکاره دانستن.

و گاه باشد که به این حال به حدی می رسد که آدمی در نزد خود بعضی امور را دلیل وقوع مکروهی بر خود قرار می دهد و به حدوث آن امر به غایت مضطرب و مشوش می شود، اگر چه آن امر مطلقا در زبان مردم مشهور به این نباشد

و بسا باشد که در قوه واهمه، خباثت و ردائتی حاصل شود که در اغلب اوقات تصور وقوع مکروهات، و خیال حدوث مصائب و آلام از برای خود می کند، و هیچ ذهن او ملتفت خیال اموری که موجب فرح و سرور گردد نمی شود، مثل تصور کردن مردن اولاد و عیال، و تلف اموال، و ابتلا به انواع بیماری، و گرفتاری به ذلت و خواری، و غالب شدن دشمنان و رسیدن اذیت به او از دیگران.

و گاه باشد که بدون سبب، نوع اعتقادی به وقوع این نوع امور می کند که غم و اندوه از برای او هم می رسد و بسیار می شود که منشأ این نوع، اختلالی است که در دماغ حاصل می شود.

و از جمله افکار فساده وسوسه در عقاید است، به حدی که مودی به شک نمی شود و منجر به شبهه نمی گردد، بلکه مجرد حدیث نفس باشد، و الا موجب خروج از ایمان می گردد و قادح در یقین می گردد و داخل در یکی از صفاتی که قبلا گذشت می شود.

اطلاعات

منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و مخفی نماند که آنچه به خاطر آدمی می گذرد و افکاری که دل او را مشغول می کند دو قسم اند:
هوش مصنوعی: آنچه در ذهن انسان می‌گذرد و افکاری که او را به خود مشغول می‌کند، به دو دسته تقسیم می‌شود:
اول: افکاری که محرک آدمی بر عملی، و موجب رغبت بر آن عمل، و اراده آن فعل می شود و آن بر دو قسم است: زیرا که آن فعلی که محرک آدمی بر به جا آوردن آن می شود یا فعل خیراست یا فعل بد.
هوش مصنوعی: ابتدا باید گفت که افکار تأثیرگذار بر انسان، او را به انجام یک عمل ترغیب می‌کنند و انگیزه‌هایی برای اراده کردن آن عمل به وجود می‌آورند. این افکار به دو دسته تقسیم می‌شوند: زیرا عملی که انسان را به انجام آن تحریک می‌کند یا عمل خوبی است یا عمل بدی.
دوم: افکاری که محرک بر فعلی و مبدأ عملی نیستند بلکه محض خیال و مجرد فکر و تصور است، اگر چه به واسطه آنها نفس را صفائی یا کدورتی حاصل شود که باعث بعضی افعال خیر یا شر گردد و آن نیز بر دو قسم است: اول: خیالات محموده و افکار نافعه و تفصیل آنها مذکور خواهد شد دوم: افکار فاسده و آمال کاذبه و از برای آن انواع بسیار است، مانند آرزو کردن، یعنی تمنای چیزهائی کردن که به وجود نمی آید و تصور آنها را کردن مانند اینکه در دل بگذرانند که کاش فلان کار را نکرده بودم، یا فلان کار را کرده بودم و کاش فلان طفل من نمرده بود و حال بزرگ شده معین و یاور من بود و کاش فلان چیز را خریده بودم یا فروخته بودم، و امثال اینها.
هوش مصنوعی: دوم: افکاری که تأثیری بر عمل و اقدام ندارند و صرفاً خیال و تصور هستند، هرچند ممکن است باعث ایجاد حالاتی در نفس شوند که به برخی اعمال خیر یا شر منجر شود، به دو دسته تقسیم می‌شوند: دسته اول، خیالات مثبت و افکار مفید هستند که در آینده توضیح داده خواهد شد. دسته دوم، افکار منفی و آرزوهای بیهوده‌اند که انواع مختلفی دارند. برای مثال، آرزوهایی که انسان برای چیزهایی که به واقعیت نخواهد پیوست، می‌کند؛ مانند این که در دل بگوید ای کاش فلان کار را انجام نمی‌دادم یا ای کاش فلان کار را انجام داده بودم، یا افسوس بخورد که فلان فرزندش مرده و حالا باید بزرگ و یاری‌اش باشد، یا ای کاش فلان چیز را خریداری کرده بودم یا فروخته بودم. و از این قبیل موارد.
و مثل متذکر شدن احوالی که از برای او حاصل شده است و به آن شادی کردن یا غمناک شدن، مانند خیال فلان لذتی که از برای او اتفاق افتاده یا غلبه ای که در فلان روز بر اقران و امثال کرده یا عزتی که بالفعل از برای او هست یا المی که در روزی به او رسیده یا ناخوشی که حال دارد یا اختلالی که در امر معاش او هست و از این قبیل است تصور کردن اموال نفیسه ای که دارد، از مساکن و املاک و دکاکین و باغات و اسبان و اشتران و جواهر و نقود، و به آن ملتذ شدن یا متذکر شدن چیزهائی را که ندارد و به آن غمناک گشتن و نحو این ها و مانند تصور نمودن محاسبه دکان و بازار و شریک و یار و جواب خصماء و برطرف کردن دشمنان به عذابهای گوناگون، بدون اینکه این فکر و خیال منشأ اثری باشد یا فایده ای بر آن مترتب باشد.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی حالت‌های ذهنی و احساساتی می‌پردازد که فرد ممکن است تجربه کند. فرد ممکن است به یاد خاطرات خوش یا ناخوشی‌هایش بیافتد و نسبت به آن‌ها احساس شادی یا غم کند. او ممکن است به یاد لذت‌هایی که در گذشته داشته یا موفقیت‌هایی که در روزهای خاصی کسب کرده است، بیافتد. همچنین، او می‌تواند به فکر دارایی‌های ارزشمندی که دارد، از جمله خانه‌ها، زمین‌ها، فروشگاه‌ها، باغ‌ها، حیوانات و جواهرات بیفتد و از آن‌ها لذت ببرد. علاوه بر این، او ممکن است به چیزهایی که ندارد فکر کند و از این بابت ناراحت شود. در کنار این افکار، فرد ممکن است به مسائل اقتصادی‌اش یا رقابت‌هایش با دیگران فکر کند، بدون اینکه این تأملات تأثیر خاصی بر زندگی او بگذارند.
و گاه است خصمی از برای او نیست و گفتگوئی با یکدیگر ندارند بلکه محض خیال و فکر است، مانند تصور کردن حالات و اموری که هرگز تحقق آنها در نظر آن شخص نیست و می داند که به وجود نمی آید و تمنا و آرزوی آن را نیز نمی کند بلکه به مجرد تصویر آن، لذت خیالی می برد مانند اینکه خیال نبوت و پیغمبری می کند و در ذهن خود قواعد و احکامی قرار می دهد و وصی و خلیفه از برای خود تعیین می کند یا گدائی هشتاد سال تصور سلطنت و پادشاهی و تسخیر ربع مسکون را می نماید، و هر مملکتی را به وضعی خاص مسخر می نماید، و امراء و حکام نصب می سازد و قرون بی شمار و سالهای بسیار سروری می کند.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات فرد هیچ دشمنی ندارد و بین او و دیگران گفتگویی وجود ندارد، بلکه همه چیز صرفاً در ذهن اوست. به عنوان مثال، او ممکن است حالاتی را تصور کند که هرگز به واقعیت نمی‌پیوندد و خود نیز می‌داند که این وضعیت‌ها هرگز به وجود نخواهد آمد. او هیچ تمنا و آرزویی برای تحقق آن‌ها ندارد، اما صرف تصور آن‌ها به او لذت می‌بخشد. مانند فردی که در ذهنش به خیال نبوت و پیغمبری مشغول است و برای خود قواعد و احکامی ایجاد می‌کند یا همانند کسی که به مدت هشتاد سال خیال سلطنت و تسخیر یک سرزمین را در سر می‌پروراند و در ذهنش کشورها را به شیوه‌ای خاص تحت فرمان خود قرار می‌دهد و امیران و حاکمان منصوب می‌کند و در خیال خود سال‌ها در حال سروری است.
و از جمله آنها است فال بد زدن که آن را تطیر گویند و به بعضی از امور اتفاقیه دل را بد کردن و آن علامت حدوث بعضی مکاره دانستن.
هوش مصنوعی: از جمله آنها می‌توان به بدشگون شمردن و فال بد زدن اشاره کرد که به آن تطیر گفته می‌شود. این عمل شامل اعتقاد به این است که برخی حوادث تصادفی می‌تواند دلیلی بر وقوع اتفاقات ناخوشایند باشد.
و گاه باشد که به این حال به حدی می رسد که آدمی در نزد خود بعضی امور را دلیل وقوع مکروهی بر خود قرار می دهد و به حدوث آن امر به غایت مضطرب و مشوش می شود، اگر چه آن امر مطلقا در زبان مردم مشهور به این نباشد
هوش مصنوعی: گاهی اوقات انسان به حدی دچار نگرانی می‌شود که برخی مسائل را دلیلی برای وقوع یک بدبختی بر خود در نظر می‌گیرد و به خاطر بروز آن مسأله به شدت مضطرب و نگران می‌شود، حتی اگر آن مسأله به طور کلی در نظر مردم شناخته شده نباشد.
و بسا باشد که در قوه واهمه، خباثت و ردائتی حاصل شود که در اغلب اوقات تصور وقوع مکروهات، و خیال حدوث مصائب و آلام از برای خود می کند، و هیچ ذهن او ملتفت خیال اموری که موجب فرح و سرور گردد نمی شود، مثل تصور کردن مردن اولاد و عیال، و تلف اموال، و ابتلا به انواع بیماری، و گرفتاری به ذلت و خواری، و غالب شدن دشمنان و رسیدن اذیت به او از دیگران.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات در قدرت تخیل انسان، احساسات منفی و ترس‌هایی شکل می‌گیرد که باعث می‌شود بیشتر به اتفاقات ناخوشایند فکر کند. این افکار شامل تصور مرگ عزیزان، از دست دادن ثروت، ابتلا به بیماری‌های مختلف، و نشستن در ذلت و خفت، یا پیروزی دشمنان و آزار از سوی دیگران است. در این حالت، ذهن به شادی‌ها و موضوعاتی که می‌تواند خوشحال کننده باشد، توجهی نمی‌کند.
و گاه باشد که بدون سبب، نوع اعتقادی به وقوع این نوع امور می کند که غم و اندوه از برای او هم می رسد و بسیار می شود که منشأ این نوع، اختلالی است که در دماغ حاصل می شود.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات ممکن است بدون هیچ دلیلی، فرد به طور ناخودآگاه به وقوع حوادثی خاص اعتقاد پیدا کند که منجر به احساس غم و اندوه در او می‌شود. این وضعیت اغلب به اختلالات ذهنی و روانی ناشی از مشکلاتی در مغز مرتبط است.
و از جمله افکار فساده وسوسه در عقاید است، به حدی که مودی به شک نمی شود و منجر به شبهه نمی گردد، بلکه مجرد حدیث نفس باشد، و الا موجب خروج از ایمان می گردد و قادح در یقین می گردد و داخل در یکی از صفاتی که قبلا گذشت می شود.
هوش مصنوعی: از جمله افکار نادرستی که به عقاید انسان آسیب می‌زند، وسوسه‌هایی است که ممکن است به شک منجر نشود یا شبهه‌ای ایجاد نکند، بلکه فقط در ذهن شخص شکل می‌گیرد. اما اگر این افکار به حدی رسیده و قوی شوند که باعث خروج فرد از ایمان گردند و یقین او را تحت تأثیر قرار دهند، جزو صفاتی می‌شوند که قبلاً به آن‌ها اشاره شده است.