گنجور

فصل - معالجه حب مدح و ثناء و کراهت بدنامی

چون دانستی که حب مدح، و کراهت ذم از جمله مهلکات و رذایل صفات است، پس باید دامت همت بر میان زده و در صدد معالجه آن برآیی پیش از آنکه امر از دستت بیرون رود.

اما معالجه محبت مدح و ثنا آن است که ابتدا ملاحظه کنی که سببی که نشاط و لذت تو از آن حاصل است کدام یک از اسباب مذکوره است اما اگر به سبب اول باشد که موجب التفات تو به کمالی از خود شود، پس اگر آن کمال، حقیقی نباشد، چون مال و جاه و شهرت و منصب و امثال اینها، مهموم و مغموم و محزون می گردد و اگر کمال حقیقی باشد، چون علم و ورع و تقوی، پس اگر فی الحقیقه آن شخص به آن صفتی که او را به آن مدح می کنند متصف نیست چه جای شادی و نشاط، بلکه محل غم و اندوه است و اگر به آن صفت، متصف باشد مادامی که خاتمه او به خیر نباشد فایده بر این کمالات مترتب نمی گردد.

پس شادی کسی بر کمالی که عاقبت خود را نمی داند از جهل و غفلت است و اما اگر محبت مدح و ثنا به یکی از اسباب دیگر باشد پس آن شعبه ای از حب جاه است، و علاج آن مذکور شد و بعد از آن تأمل کنی در اینکه غالب آن است که هر که مدح تو را می گوید خصوصا اگر در حضور تو باشد خالی از غرض و مرضی نیست و این خوش آمد او دامی است که از برای صید دین یا دنیای تو گسترده و چه مسکین کسی است که شاد شود به دامی که در راه گذارده باشند.

یک سلامی نشنوی ای مرد دین
که نگیرد آخرت آن آستین
بی طمع نشنیده ام از خاص و عام
من سلامی ای برادر و السلام

علاوه بر همه اینها آنکه اکثر خوش آمدها این است که دل خوش آمدگو از آن بی خبر، و مطلقا به آنچه می گوید اعتقادی ندارد و کذب او واضح، و نفاق او ظاهر است و آن شخص ممدوح و دیگران نیز این را می دانند زیرا احمق کسی است که منافقی در حضور او دروغی چند بر هم ببافد، و بر ریش و سبیل او بخندد، و مردم همه بر این مطلع باشند، و کذب او را بدانند، با وجود این او را از این مدح خوش آید، و از این خوش آمد لذت برد، با آنکه بداند از عقب او چه می گوید اف بر چنین عقل و مدرک باد.

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون دانستی که حب مدح، و کراهت ذم از جمله مهلکات و رذایل صفات است، پس باید دامت همت بر میان زده و در صدد معالجه آن برآیی پیش از آنکه امر از دستت بیرون رود.
هوش مصنوعی: وقتی می‌دانی که عشق به تعریف و تمجید و نفرت از انتقاد از جمله صفات خطرناک و ناپسند هستند، باید اراده خود را برای مقابله با آن تقویت کنی و قبل از اینکه اوضاع از دستت خارج شود، اقدام کنی.
اما معالجه محبت مدح و ثنا آن است که ابتدا ملاحظه کنی که سببی که نشاط و لذت تو از آن حاصل است کدام یک از اسباب مذکوره است اما اگر به سبب اول باشد که موجب التفات تو به کمالی از خود شود، پس اگر آن کمال، حقیقی نباشد، چون مال و جاه و شهرت و منصب و امثال اینها، مهموم و مغموم و محزون می گردد و اگر کمال حقیقی باشد، چون علم و ورع و تقوی، پس اگر فی الحقیقه آن شخص به آن صفتی که او را به آن مدح می کنند متصف نیست چه جای شادی و نشاط، بلکه محل غم و اندوه است و اگر به آن صفت، متصف باشد مادامی که خاتمه او به خیر نباشد فایده بر این کمالات مترتب نمی گردد.
هوش مصنوعی: درمان عشق و محبت در مدح و ستایش این است که ابتدا بررسی کنی دلیل شادی و لذتی که از چیزی به دست می‌آوری چیست. اگر این دلیل به خاطر یک ویژگی در خودت باشد که تو را به کمالی خاص متمایل کند، در این صورت اگر آن کمال حقیقی نباشد، مانند ثروت، مقام یا شهرت، باعث ناراحتی و اندوه تو می‌شود. اما اگر کمال حقیقی باشد، مانند دانش یا تقوا، در این حالت اگر آن شخص واقعاً به آن ویژگی که مدح می‌شود متصف نباشد، دیگر جایی برای شادی و شادکامی نخواهد بود و تنها غم و اندوه به همراه خواهد داشت. همچنین، حتی اگر شخص به آن ویژگی متصف باشد، تا زمانی که سرانجام او به خیر نباشد، این صفات فایده‌ای برای او نخواهد داشت.
پس شادی کسی بر کمالی که عاقبت خود را نمی داند از جهل و غفلت است و اما اگر محبت مدح و ثنا به یکی از اسباب دیگر باشد پس آن شعبه ای از حب جاه است، و علاج آن مذکور شد و بعد از آن تأمل کنی در اینکه غالب آن است که هر که مدح تو را می گوید خصوصا اگر در حضور تو باشد خالی از غرض و مرضی نیست و این خوش آمد او دامی است که از برای صید دین یا دنیای تو گسترده و چه مسکین کسی است که شاد شود به دامی که در راه گذارده باشند.
هوش مصنوعی: شادی کسی به خاطر کمالی که آینده‌اش را نمی‌داند، ناشی از ناآگاهی و بی‌خبر بودن اوست. اگر محبت و ستایش به دلایل دیگری باشد، این محبت ناشی از عشق به مقام و ثروت است که نیاز به درمان دارد. همچنین، باید به این نکته توجه کرد که اکثر افرادی که تو را تمجید می‌کنند، به خصوص وقتی در حضور تو هستند، بدون دلیل و هدف خاصی این کار را نمی‌کنند. این ابراز محبت آنها می‌تواند تله‌ای باشد برای به دام انداختن دین یا دنیای تو. کسی که به خاطر چنین دام‌هایی خوشحال می‌شود، واقعاً بیچاره است.
یک سلامی نشنوی ای مرد دین
که نگیرد آخرت آن آستین
هوش مصنوعی: ای مرد دین، اگر یک سلام هم نشنوی، آخرتی برای تو در کار نخواهد بود که بر تو اثر بگذارد.
بی طمع نشنیده ام از خاص و عام
من سلامی ای برادر و السلام
هوش مصنوعی: من هیچ‌گاه از هیچ‌کس از خاص و عام، بدون انتظار و طلب چیزی، سلامی نشنیده‌ام. برادر، سلامی به تو.
علاوه بر همه اینها آنکه اکثر خوش آمدها این است که دل خوش آمدگو از آن بی خبر، و مطلقا به آنچه می گوید اعتقادی ندارد و کذب او واضح، و نفاق او ظاهر است و آن شخص ممدوح و دیگران نیز این را می دانند زیرا احمق کسی است که منافقی در حضور او دروغی چند بر هم ببافد، و بر ریش و سبیل او بخندد، و مردم همه بر این مطلع باشند، و کذب او را بدانند، با وجود این او را از این مدح خوش آید، و از این خوش آمد لذت برد، با آنکه بداند از عقب او چه می گوید اف بر چنین عقل و مدرک باد.
هوش مصنوعی: در این متن گفته می‌شود که برخی افراد وقتی مورد تحسین قرار می‌گیرند، خودشان از واقعی بودن این تحسین و همچنین از نفاق و دروغی که در پس آن وجود دارد، بی‌خبرند. این افراد به طور واضح نفاق خود را نشان می‌دهند و دیگران هم به راحتی متوجه این موضوع می‌شوند. در واقع، کسانی که در حضور این افراد، دروغ را باور می‌کنند و به آنها می‌خندند، بسیار احمق هستند. اما با این حال، این افراد خوششان می‌آید که دیگران آنها را تحسین کنند، حتی اگر بدانند که در پس این تحسین، چیزهای نادرستی وجود دارد. این وضعیت نشان دهنده بی‌عقلی و عدم آگاهی آنهاست.