گنجور

صفت بیستم - دوست داشتن مدح و ثنا، و کراهت بدنامی

یعنی: هر که طالب آن باشد که مدح او کنند و خوش آمد او گویند، و متنفر باشد از اینکه: بدگویی او کنند و این صفت، نتیجه حب جاه است و از مهلکات عظیمه است، زیرا هر کس که دوست دارد مدح او کنند و می ترسد از مذمت، پیوسته طالب رضای مردم است و گفتار و کردار خود را بر وفق خواهش ایشان به عمل می آورد و به امید آنکه مدح او گویند و از ترس آنکه مذمت او کنند مطلقا ملاحظه رضای خالق را منظور نمی دارد.

پس بسا باشد که واجبات را ترک نماید و محرمات را مرتکب گردد و در امر به معروف و نهی از منکر مسامحه نماید و از حق و انصاف تعدی کند و شکی نیست که: جمیع اینها باعث هلاکت است و به این سبب است که: اخبار بسیار در مذمت این صفت رسیده است.

سید عالم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که: «این است و جز این نیست که مردمان هلاک شدند به واسطه متابعت هوا و هوس و دوستی مدح و ثنا» و روزی مردی مدح دیگری را در خدمت آن حضرت کرد آن حضرت فرمود که: «اگر آن کسی را که مدح کردی حاضر می بود و به مدح تو راضی می بود و به این حالت می مرد، داخل آتش جهنم می شد» و فرمود که: «هرگاه ببینید کسانی را که مدح مردم را در حضور ایشان می کنند خاک بر صورت ایشان بیفشانید» و نیز از آن حضرت مروی است که: «وای بر روزه دار، و وای بر شب زنده دار، و وای بر پشمینه پوش، مگر کسی که دامن نفس خود را از دنیا برچیده باشد و دشمن داشته باشد که مدح او گویند و دوست داشته باشد مذمت خود را» و از برای صاحب این صفت چند مرتبه است:

اول آنکه: طالب مدح و آوازه بوده باشد، به حیثیتی که به هر نوع ممکن شود در صدد حصول آن برآید حتی به ریا کردن در عبادات، و ارتکاب محرماتی که باعث دست آوردن دل مردم باشد و این شخص از اهل شقاوت، و غریق دریای هلاکت است.

دوم آنکه: طالب مدح و ثنا باشد و او را از خوش آمدگویی خوش آید، و لیکن نه به حدی که در تحصیل آن متوسل به محرمات شود، بلکه همین قدر به واسطه امور مباحه، هر قدر که حاصل شود به آن اکتفا کند و چنین شخصی اگر چه هنوز به هلاکت نرسیده اما در حدود هلاکت است، چون کسی که طالب دست آوردن دل مردم باشد ضبط خود را نمودن در جمیع افعال و اقوال به نحوی که به معصیتی نیفتد در غایت اشکال است.

سوم آنکه: طالب مدح و ثنا نباشد و سعی در حصول آن نکند اما اگر کسی مدح او گوید شاد گردد و او را نشاطی حاصل شود و این مرتبه اگر چه نقصان است و لیکن بر آن، گناهی مترتب نیست.

همچنان که مروی است که: «شخصی به خدمت حضرت امام محمد باقر علیه السلام عرض کرد که: مردی عمل خیری می کند اگر کسی او را در آن عمل ببیند او شاد می شود حضرت فرمود: باکی نیست، هیچ احدی نیست که نخواهد خدا عمل خیر او را ظاهر کند لیکن به شرط اینکه آن عمل را از برای این نکرده باشد».

چهارم آنکه: سعی در حصول مدح نکند ولی چون کسی مدح او را کند به نشاط آید، و لیکن از این نشاط و سرور، دلگیر باشد و طالب آن باشد که خود را به مرتبه ای برساند که از مدح و ثنا شاد نگردد و این شخص در مقام مجاهده است.

اطلاعات

منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یعنی: هر که طالب آن باشد که مدح او کنند و خوش آمد او گویند، و متنفر باشد از اینکه: بدگویی او کنند و این صفت، نتیجه حب جاه است و از مهلکات عظیمه است، زیرا هر کس که دوست دارد مدح او کنند و می ترسد از مذمت، پیوسته طالب رضای مردم است و گفتار و کردار خود را بر وفق خواهش ایشان به عمل می آورد و به امید آنکه مدح او گویند و از ترس آنکه مذمت او کنند مطلقا ملاحظه رضای خالق را منظور نمی دارد.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد که درباره‌اش خوب صحبت کنند و از بدگویی درباره‌اش بیزار باشد، نشان‌دهنده علاقه او به اعتبار و مقام اجتماعی است و این ویژگی می‌تواند بسیار مضر باشد. زیرا چنین فردی به قدری در پی جلب توجه و رضایت دیگران است که ممکن است اعمال و سخنانش را بر اساس انتظارات مردم تنظیم کند و به جای توجه به رضای خداوند، به دنبال مدح و تعریف از سوی دیگران باشد و از بدگویی و انتقاد بترسد.
پس بسا باشد که واجبات را ترک نماید و محرمات را مرتکب گردد و در امر به معروف و نهی از منکر مسامحه نماید و از حق و انصاف تعدی کند و شکی نیست که: جمیع اینها باعث هلاکت است و به این سبب است که: اخبار بسیار در مذمت این صفت رسیده است.
هوش مصنوعی: شاید فردی واجبات را ترک کند و مرتکب کارهای حرام شود، همچنین ممکن است در امر به معروف و نهی از منکر کوتاهی کند و از اصول حق و انصاف خارج شود. بدون شک، همه این اعمال منجر به نابودی و هلاکت می‌شود، و به همین دلیل اخبار و روایات زیادی در مذمت این صفات آمده است.
سید عالم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که: «این است و جز این نیست که مردمان هلاک شدند به واسطه متابعت هوا و هوس و دوستی مدح و ثنا» و روزی مردی مدح دیگری را در خدمت آن حضرت کرد آن حضرت فرمود که: «اگر آن کسی را که مدح کردی حاضر می بود و به مدح تو راضی می بود و به این حالت می مرد، داخل آتش جهنم می شد» و فرمود که: «هرگاه ببینید کسانی را که مدح مردم را در حضور ایشان می کنند خاک بر صورت ایشان بیفشانید» و نیز از آن حضرت مروی است که: «وای بر روزه دار، و وای بر شب زنده دار، و وای بر پشمینه پوش، مگر کسی که دامن نفس خود را از دنیا برچیده باشد و دشمن داشته باشد که مدح او گویند و دوست داشته باشد مذمت خود را» و از برای صاحب این صفت چند مرتبه است:
هوش مصنوعی: سید عالم صلی الله علیه و آله و سلم بیان کردند که بسیاری از مردم به دلیل دنبال کردن خواسته‌های نفسانی و علاقه به تعریف و تمجید از خود، هلاک شده‌اند. روزی، شخصی در حضور آن حضرت، از فرد دیگری تعریف کرد و حضرت فرمودند: اگر آن شخصی که او از او تعریف کرده، در آنجا حاضر بود و از تعریف او خوشحال می‌شد و در همان حالت می‌مرد، ممکن بود به جهنم برود. همچنین فرمودند: اگر کسانی را دیدید که در برابر دیگران از دیگران تعریف می‌کنند، باید بر چهره آنها خاک بپاشید. ایشان همچنین اشاره کردند که برای روزه‌داران، شب زنده‌داران و کسانی که لباس پشمینه به تن می‌کنند، افسوس است، مگر اینکه آن‌ها از دنیا فاصله گرفته باشند و نه تنها از مدح دیگران بیزار باشند، بلکه از خود ستایش نیز پرهیز کنند و از نکوهش خود استقبال کنند. این صفات برای فردی که چنین حالتی دارد، چندین بار ذکر شده است.
اول آنکه: طالب مدح و آوازه بوده باشد، به حیثیتی که به هر نوع ممکن شود در صدد حصول آن برآید حتی به ریا کردن در عبادات، و ارتکاب محرماتی که باعث دست آوردن دل مردم باشد و این شخص از اهل شقاوت، و غریق دریای هلاکت است.
هوش مصنوعی: نخست اینکه فردی که به دنبال ستایش و شهرت است، ممکن است به هر شکل ممکن برای به دست آوردن آن اقدام کند، حتی با تظاهر در عبادات و انجام کارهای حرامی که باعث جلب محبت مردم شود. این شخص از اهل بدبختی است و در دریاچه هلاکت غرق شده است.
دوم آنکه: طالب مدح و ثنا باشد و او را از خوش آمدگویی خوش آید، و لیکن نه به حدی که در تحصیل آن متوسل به محرمات شود، بلکه همین قدر به واسطه امور مباحه، هر قدر که حاصل شود به آن اکتفا کند و چنین شخصی اگر چه هنوز به هلاکت نرسیده اما در حدود هلاکت است، چون کسی که طالب دست آوردن دل مردم باشد ضبط خود را نمودن در جمیع افعال و اقوال به نحوی که به معصیتی نیفتد در غایت اشکال است.
هوش مصنوعی: دوم اینکه، فردی باشد که به مدح و تعریف نیاز دارد و از خوش آمدگویی خوشش می‌آید، اما نه به حدی که برای به دست آوردن آن به کارهای حرام روی آورد. او باید به کارهای مجاز اکتفا کند و به اندازه‌ای که این کارها به او نتیجه می‌دهد، راضی باشد. چنین فردی، هرچند هنوز به هلاکت نرسیده، اما در معرض خطر است. زیرا کسی که دنبال جلب توجه و محبت دیگران است، کنترل خود را در همه اعمال و سخنانی که انجام می‌دهد، به سختی می‌تواند حفظ کند و ممکن است به کج‌روی و معصیت دچار شود.
سوم آنکه: طالب مدح و ثنا نباشد و سعی در حصول آن نکند اما اگر کسی مدح او گوید شاد گردد و او را نشاطی حاصل شود و این مرتبه اگر چه نقصان است و لیکن بر آن، گناهی مترتب نیست.
هوش مصنوعی: سوم این که فرد نباید به دنبال ستایش و تعریف از خود باشد و تلاش نکند تا به آن برسد. اما اگر کسی از او تعریف کند، خوشحال می‌شود و به او شور و نشاطی دست می‌دهد. هرچند که این حالت نقصی در شخصیت او محسوب می‌شود، اما در عین حال، این موضوع گناه نیست.
همچنان که مروی است که: «شخصی به خدمت حضرت امام محمد باقر علیه السلام عرض کرد که: مردی عمل خیری می کند اگر کسی او را در آن عمل ببیند او شاد می شود حضرت فرمود: باکی نیست، هیچ احدی نیست که نخواهد خدا عمل خیر او را ظاهر کند لیکن به شرط اینکه آن عمل را از برای این نکرده باشد».
هوش مصنوعی: شخصی به امام محمد باقر علیه السلام گفت که مردی کار خوبی انجام می‌دهد و اگر کسی او را در حال انجام آن کار ببیند، خوشحال می‌شود. امام فرمودند که این امر اشکالی ندارد و هیچ کس نیست که نخواهد خداوند عمل خوب او را نمایان کند، البته به شرط اینکه این عمل را فقط برای خدا انجام داده باشد و نیتی جز آن نداشته باشد.
چهارم آنکه: سعی در حصول مدح نکند ولی چون کسی مدح او را کند به نشاط آید، و لیکن از این نشاط و سرور، دلگیر باشد و طالب آن باشد که خود را به مرتبه ای برساند که از مدح و ثنا شاد نگردد و این شخص در مقام مجاهده است.
هوش مصنوعی: چهارمین نکته این است که فرد نباید تلاش کند تا مورد ستایش قرار گیرد، اما اگر کسی او را ستایش کند، از این موضوع خوشحال می‌شود. با این حال، او از این خوشحالی ناراحت است و می‌کوشد به درجه‌ای برسد که از ستایش دیگران خوشحال نشود. این فرد در حال تلاش و مبارزه برای رسیدن به این هدف است.