گنجور

تلقین ترجمه عقائد به اطفال

و مخفی نماند که سزاوار آن است که طفل را در ابتدای تمیز و ادراک، تلقین به ترجمه عقاید مذکوره نمایند تا آنها را حفظ کند و بر صفحه خاطر نقش نماید و به تدریج معانی آنها را تعلیم نمایند تا معانی آنها را بفهمد و سبب نشو و نمای او بر این «رسوخی در قلب او حاصل می شود و از برای او اعتقاد به هم می رسد، اگر چه هیچ دلیل و برهانی از برای او نباشد و این از فضلهای غیر متناهیه الهیه است که در ابتدای نشو، دل انسان را محل ایمان می کند بی دلیل و برهان و لیکن این اعتقاد در ابتدا خالی از وهن و ضعف نیست و ممکن است به سبب شبهات، ازاله شود و باید آن را در دل اطفال و سایر عوام به نحوی راسخ نمود که متزلزل نشوند، و طریق آن این نیست که به او مناظره و جدل تعلیم شود یا به خواندن و مطالعه کتب کلامیه و حکمیه اشتغال نماید، بلکه باید مشغول شود به تلاوت قرآن و تفسیر قرآن و خواندن احادیث و فهمیدن معانی آنها و مواظبت کند به وظایف عبادات و طاعات، و به این سبب روز به روز اعتقاد او قوی تر می گردد، و به سبب آنچه از ادله قرآنیه و حجتهای معصومیه گوشزد او می شود و به واسطه نوری که به تدریج از عبادات بر دل او می تابد و باید اجتناب کند از مصاحبت صاحبان مذاهب فاسده و آراء باطله و ارباب مناظره و جدل و اصحاب تشکیک و شبهات، بلکه از صحبت اهل هوا و هوس و ابنای دنیا، و مجالست نماید با اتقیا و صالحین و اهل ورع و یقین، و ملاحظه نماید طریقه و رفتار ایشان را در خضوع و تذلل در نزد پروردگار.

پس ابتدا تلقین عقاید، مثل انداختن تخم است در زمین سینه و سایر امور، شبیه به آب دادن و تربیت کردن است تا نمو کند و قوت گیرد و درختی حاصل شود که میوه آن رسیدن به قرب خداوند احد و سعادت ابد است و باید محافظت کند خود را از شنیدن جدل و کلام شبهات باطله «متکلمین»، زیرا که فساد مجادله و مناظره کلامیین بیش از اصلاح است و شاهد بر آن چیزی است که می بینیم از عقاید اهل صلاح و تقوی از عوام الناس که مانند کوه پا برجا است و اصلا تزلزل و حرکتی در آنها نیست و به شبهات و تشکیکات اهل جدل و شبهه اعتنا نمی نمایند و از شنیدن آنها اضطرابی به هم نمی رسانند و اعتقادات کسانی که عمر خود را صرف علم کلام و حکمت متعارفه نموده و روز و شب را به مجادله و مباحثه کلامیه به سر برده اند مانند ریسمانی است که در مقابل باد آویخته باشد و هر ساعتی آن را به طرفی حرکت دهد، گاهی چنان رود و گاهی چنین، و زمانی به شمال میل کند و لحظه ای به یمین، به هر چه شنیدند متحرک می شوند و به اندک چیزی که عقل قاصرشان رسد متأمل می گردند و اگر اعتقاد صحیحی داشته باشند همان است که در حالت طفولیت اخذ کرده اند.

و بدان که هرگاه نشو و نمای طفل بر این اعتقاد شود تا به حد رشد و کاردانی رسد اگر مشغول امور دنیا گردد و از تحصیل کمال و سعادت بازماند، دری دیگر بر او گشوده نمی شود و از این مرتبه ترقی نمی کند، و لیکن اگر به اعتقادات بمیرد مومن مرده است و اگر توفیق او را مساعدت نماید و تأیید پروردگار او را دریابد و مشغول عبادت و تقوی و محافظت نفس از هوس و هوا گردد و محتمل مجاهدات و ریاضات و تطهیر نفس از کدورات گردد، در هدایت بر او مفتوح می شود و حقایق عقاید بر او معلوم می گردد «ذلک فضل الله یوتیه من یشاء».

احتراز از معاصی سبب اعتقاد جازم: پس در اثبات صانع، فطرت هر کسی کفایت می کند و چنانکه ضمیمه کند به فطرت خود بعضی از مقدمات بدیهیه عقلیه، و ضروریات حدسیه، و شواهد خارجیه را، و احتراز کند از معاصی ای که باعث سیاهی دل و تسلط جنود شیاطین است، و مواظبت کند بر وظایف طاعات بقدر امکان، اگر چه ابتدا در کیفیات طاعات و عبادات و معاصی و سیئات، بیش از مظنه ای از برای او حاصل نباشد البته اطمینان و اعتقاد جازم از برای او به جمیع عقاید مذکوره حاصل می شود، بنوعی که هیچ شبهه ای در آن رخنه نکند، اگر چه مطلقا ملتفت دلیل نشود، و طریقه استدلال را نداند.وجوب عینی علم اخلاق: و اما علم اخلاق که علم آفات نفس و کمالات آن باشد پس واجب عینی است بر هر کسی به قدر حوصله و استعدادش، زیرا که هلاکت انسان در واگذاشتن نفس است، و رستگاری او در تذهیب آن «قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها» بلکه غرض کلی از بعثت نبی، آموختن این علم است همچنان که فرمودند «انما بعثت لأتمم مکارم الاخلاق» یعنی «من مبعوث شده ام که اخلاق حسنه را به إتمام رسانم» پس بر هر کسی لازم است که بعضی از اوقات خود را صرف شناختن غایت نفس و کمالات آن و طریقه معالجه بیماری آن نماید به وسیله رجوع به کتب اخلاق و حدیث یا استماع از ارباب این فن شریف و باید در طریق معالجه آن به آنچه از اخبار و آثار و طریق علماء و اخیار مستفاد می شود رفتار نماید و از بعضی بدعتها که طایفه ای از اهل بدع و أهواء، اختراع نموده اند احتراز نماید.

اطلاعات

منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و مخفی نماند که سزاوار آن است که طفل را در ابتدای تمیز و ادراک، تلقین به ترجمه عقاید مذکوره نمایند تا آنها را حفظ کند و بر صفحه خاطر نقش نماید و به تدریج معانی آنها را تعلیم نمایند تا معانی آنها را بفهمد و سبب نشو و نمای او بر این «رسوخی در قلب او حاصل می شود و از برای او اعتقاد به هم می رسد، اگر چه هیچ دلیل و برهانی از برای او نباشد و این از فضلهای غیر متناهیه الهیه است که در ابتدای نشو، دل انسان را محل ایمان می کند بی دلیل و برهان و لیکن این اعتقاد در ابتدا خالی از وهن و ضعف نیست و ممکن است به سبب شبهات، ازاله شود و باید آن را در دل اطفال و سایر عوام به نحوی راسخ نمود که متزلزل نشوند، و طریق آن این نیست که به او مناظره و جدل تعلیم شود یا به خواندن و مطالعه کتب کلامیه و حکمیه اشتغال نماید، بلکه باید مشغول شود به تلاوت قرآن و تفسیر قرآن و خواندن احادیث و فهمیدن معانی آنها و مواظبت کند به وظایف عبادات و طاعات، و به این سبب روز به روز اعتقاد او قوی تر می گردد، و به سبب آنچه از ادله قرآنیه و حجتهای معصومیه گوشزد او می شود و به واسطه نوری که به تدریج از عبادات بر دل او می تابد و باید اجتناب کند از مصاحبت صاحبان مذاهب فاسده و آراء باطله و ارباب مناظره و جدل و اصحاب تشکیک و شبهات، بلکه از صحبت اهل هوا و هوس و ابنای دنیا، و مجالست نماید با اتقیا و صالحین و اهل ورع و یقین، و ملاحظه نماید طریقه و رفتار ایشان را در خضوع و تذلل در نزد پروردگار.
هوش مصنوعی: ضروری است که در دوران کودکی، به فرزندان در میانه‌ی فهم و ادراک خود، اصول اولیه اعتقادی آموزش داده شود تا این مفاهیم را در ذهن خود حفظ کنند و به تدریج معناهای آن‌ها را درک کنند. این اعتقادات به دل آن‌ها نفوذ کرده و بدون نیاز به دلیل و برهان در آن‌ها شکل می‌گیرد. این روند از الطاف الهی است که در اوایل رشد، دل انسان را به ایمان آماده می‌کند. اما این اعتقاد در ابتدا آسیب‌پذیر است و ممکن است شبهات آن را تحت تأثیر قرار دهند؛ بنابراین باید این اعتقادات به‌طور راسخ در دل کودکان و عوام نهادینه شود. این کار نباید از راه مناظره و جدل باشد، بلکه باید آن‌ها به تلاوت و فهم قرآن و احادیث و انجام مناسک عبادی مشغول شوند. با این فعالیت‌ها، اعتقادات آن‌ها روز به روز قوی‌تر می‌شود. همچنین باید از ارتباط با افرادی که دارای عقاید غلط یا افکار مشکوک هستند، دوری کنند و به جای آن با افراد با تقوا و صالح معاشرت داشته باشند و رفتار آن‌ها را در خضوع و تذلل در برابر خداوند مشاهده کنند.
پس ابتدا تلقین عقاید، مثل انداختن تخم است در زمین سینه و سایر امور، شبیه به آب دادن و تربیت کردن است تا نمو کند و قوت گیرد و درختی حاصل شود که میوه آن رسیدن به قرب خداوند احد و سعادت ابد است و باید محافظت کند خود را از شنیدن جدل و کلام شبهات باطله «متکلمین»، زیرا که فساد مجادله و مناظره کلامیین بیش از اصلاح است و شاهد بر آن چیزی است که می بینیم از عقاید اهل صلاح و تقوی از عوام الناس که مانند کوه پا برجا است و اصلا تزلزل و حرکتی در آنها نیست و به شبهات و تشکیکات اهل جدل و شبهه اعتنا نمی نمایند و از شنیدن آنها اضطرابی به هم نمی رسانند و اعتقادات کسانی که عمر خود را صرف علم کلام و حکمت متعارفه نموده و روز و شب را به مجادله و مباحثه کلامیه به سر برده اند مانند ریسمانی است که در مقابل باد آویخته باشد و هر ساعتی آن را به طرفی حرکت دهد، گاهی چنان رود و گاهی چنین، و زمانی به شمال میل کند و لحظه ای به یمین، به هر چه شنیدند متحرک می شوند و به اندک چیزی که عقل قاصرشان رسد متأمل می گردند و اگر اعتقاد صحیحی داشته باشند همان است که در حالت طفولیت اخذ کرده اند.
هوش مصنوعی: در ابتدا، باورها مانند تخمی هستند که در دل انسان کاشته می‌شوند و سپس نیاز به مراقبت و پرورش دارند تا رشد کنند و به درختی تبدیل شوند که میوه‌اش نزدیکی به خداوند و سعادت ابدی است. بنابراین، باید از شنیدن جدل‌ها و سخنان شبهه‌برانگیز و باطل اجتناب کرد، زیرا خطر مجادلات کلامی بیشتر از نفع آن‌هاست. در واقع، عقاید افرادی که در ایمان و تقوا قوی هستند، مانند کوهی استوار و بدون تزلزل، و به شبهات و تردیدهای مجادلین توجهی نمی‌کنند. در contraste، اعتقادات کسانی که عمر خود را صرف علم کلام و مباحثه کرده‌اند، به مانند ریسمانی است که در برابر باد معلق است و هر لحظه به طرفی می‌رود. آنان با کوچک‌ترین شبهه‌ای دچار تردید می‌شوند و به چیزهایی که ذهنشان به آن‌ها می‌رسد، فکر می‌کنند. اگر به باور صحیحی هم برسند، همان چیزی است که در کودکی فراگرفته‌اند.
و بدان که هرگاه نشو و نمای طفل بر این اعتقاد شود تا به حد رشد و کاردانی رسد اگر مشغول امور دنیا گردد و از تحصیل کمال و سعادت بازماند، دری دیگر بر او گشوده نمی شود و از این مرتبه ترقی نمی کند، و لیکن اگر به اعتقادات بمیرد مومن مرده است و اگر توفیق او را مساعدت نماید و تأیید پروردگار او را دریابد و مشغول عبادت و تقوی و محافظت نفس از هوس و هوا گردد و محتمل مجاهدات و ریاضات و تطهیر نفس از کدورات گردد، در هدایت بر او مفتوح می شود و حقایق عقاید بر او معلوم می گردد «ذلک فضل الله یوتیه من یشاء».
هوش مصنوعی: بدان که اگر یک کودک از همان ابتدای زندگی تحت تأثیر اعتقادات خاصی پرورش یابد و به مراحل رشد و بلوغ برسد، اگر به امور دنیوی پردازد و به دنبال کمال و سعادت نرود، دیگر فرصتی برای رشد و پیشرفت نخواهد داشت و در همان مرحله باقی خواهد ماند. اما اگر او با اعتقادات خود زندگی کند و به مرگ برسد، مؤمن محسوب می‌شود. در صورتی که خداوند به او توفیق دهد و او را یاری نماید و به عبادت، تقوا و محافظت از خود در برابر تمایلات نفسانی مشغول شود و در پاکسازی نفس از آلودگی‌ها بکوشد، مسیر هدایت برایش گشوده می‌شود و حقیقت‌های اعتقادی بر او روشن خواهد شد. این هم از فضل خداست که هر کس را بخواهد شامل آن می‌سازد.