پس در اثبات صانع، فطرت هر کسی کفایت می کند و چنانکه ضمیمه کند به فطرت خود بعضی از مقدمات بدیهیه عقلیه، و ضروریات حدسیه، و شواهد خارجیه را، و احتراز کند از معاصی ای که باعث سیاهی دل و تسلط جنود شیاطین است، و مواظبت کند بر وظایف طاعات بقدر امکان، اگر چه ابتدا در کیفیات طاعات و عبادات و معاصی و سیئات، بیش از مظنه ای از برای او حاصل نباشد البته اطمینان و اعتقاد جازم از برای او به جمیع عقاید مذکوره حاصل می شود، بنوعی که هیچ شبهه ای در آن رخنه نکند، اگر چه مطلقا ملتفت دلیل نشود، و طریقه استدلال را نداند.
و به این سبب بود که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به مجرد اظهار اسلام از کفار کفایت می فرمودند، اگر چه می دانستند که اسلام آوردن ایشان از خوف و بیم یا طمع و امید است، زیرا که منظور حضرت این بود که به واسطه اجتناب از معاصی و مواظبت بر طاعات، به تدریج فطرت ایشان که از ظلمت کفر تیره و تار شده بود بحالت اصلیه عود نموده نورانیت طاعات اندک اندک در آنها تأثیر کند و ایشان را به مرتبه تصدیق قلبی و اعتقاد قطعی برساند همچنان که در بسیاری از ایشان چنین شد.
و اما «دلائل حکمیه» و «براهین جدلیه»، بدون تطهیر نفس و مواظبت بر عبادات، اصلا موجب اطمینان و سکون نفس نمی شود بلکه بسیار می شود که باعث ازدیاد شبهه و تشکیک می گردد.
و محقق طوسی خواجه نصیر الدین در بعضی فواید خود فرموده که اقل آنچه واجب است بر هر مکلفی اعتقاد به آن، معنی قول «لا اله الا الله، محمد رسول الله» است و بعد از آن که تصدیق رسول صلی الله علیه و آله و سلم را نمود باید تصدیق کند او را در آنچه خبر داده از صفات خدا و احوال روز جزا و تعیین ائمه هدی علیهم السلام، به نوعی که قرآن مجید مشتمل بر آن است، بدون آن که چیزی زیاد کند یا در آن محتاج به دلیل دیگر باشد.
اما در صفات خدا، پس اعتقاد کند که خدا حی و قادر و عالم و مرید و متکلم است، و چیزی مثل او نیست، شنوا و بینا است.
و اما در احوال آخرت، پس ایمان بیاورد به بهشت و دوزخ و صراط و میزان و حساب و شفاعت و غیر اینها و واجب نیست بر او که بحث کند از حقیقت صفات خدا، بلکه اگر آنها را تصور هم نکند و به خاطرش نگذرد و بمیرد با ایمان مرده است.
اگر وقتی شبهه یا شکی از برای او هم رسد پس باید آن را به کلامی نزدیک به فهم دفع کرد اگر چه این کلام نزد ارباب جدل و مناظره و متکلمین ناتمام باشد و احتیاج به ذکر ادله و براهین نیست.
و مخفی نماند که از ادله اجمالیه یا برهانیه، یا از شواهد عقلیه و قرائن خارجیه اگر چه می تواند که از بعضی مراتب جزم حاصل شود اما هر گاه کسی طالب نورانیت یقین و وضوح عقاید باشد و بخواهد که از نور معارف ربانیه و ضیاء علوم حقیقیه در و دیوار خانه دل متلالیء گردد و پرده از پیش بصیرتش برداشته شود و به مرتبه یقین کامل برسد آن هرگز به دلیل و برهان و جدال و کلام حاصل نمی شود، بلکه موقوف است به ملازمات ورع و تقوی، و بازداشتن نفس از هوی و هوس، و پاک کردن آن از صفات ذمیمه، و قطع علایق دنیویه، و اشتغال به ریاضات شاقه و مجاهدات صعبه، و تضرع و زاری به درگاه حضرت باری عز اسمه و استمداد از مبادی متعالیه، تا آنکه نور الهی بر روزن دل بتابد و حجاب از پیش دیده برداشته شود «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» یعنی «آنان که در راه ما مجاهده کردند راه روشن به ایشان می نمائیم «لیس العلم بکثره التعلم و انما هو نور یقذفه الله فی قلب من یشاء» یعنی «علم، به کثرت درس خواندن بهم نمی رسد، بلکه آن نوری است که خدا می اندازد به هر دلی که خواهد».
بدان که اگر چه به ادله و براهین، تحصیل بعضی از مراتب یقین همچنان که گذشت ممکن، و وصول به مرتبه انکشاف و ظهور تام چنان که مذکور شد به مجاهده و ریاضت و تصفیه نفس موقوف است، و لیکن بعضی مراتب دیگر از برای یقین هست که از مرتبه اولی بالاتر است و با آن از برای قلب اطمینان و سکون حاصل می شود و ورود انواع شبهات باعث اضطراب و تزلزل آن نمی شود و وصول به این مرتبه نیز به مجرد أدله کلامیه و استدلالات عقلیه دست نمی دهد اگر چه به ریاضات و مجاهدات کثیره هم احتیاج ندارد، بلکه آن حاصل می شود به اینکه بعد از فراگرفتن عقاید از تلقین یا دلیل، مشغول شود به وظایف طاعات، و اجتناب کند از معاصی، و مواظبت نماید به مذاکره احادیث و آیات، و دوری کند از صحبت صاحبان مذاهب فاسده و ارباب هوا و هوس و مانند آنها.
و از آنچه مذکور شد معلوم شد که مردمان در کیفیت تصدیق و ایمان مختلفند:
بعضی از ایشان در وضوح یقین و ظهور عقاید مانند ضوء خورشیدند که اگر پرده برداشته شود تفاوتی در یقین ایشان به هم نمی رسد.
و بعضی دیگر از ایشان پست ترند و لیکن اطمینان و سکونی از برای ایشان حاصل است که اصلا اضطرابی از برای ایشان نیست و شبهه ای پیرامون خاطر ایشان نمی گردد و بعضی دیگر از این طایفه نیز پست تر و لیکن باز جزم از برای ایشان حاصل است و شبهه ای اگر به خاطر ایشان گذرد و باعث اضطرابی شود با دلیل و برهان آن را دفع می کنند یا چندان التفاتی به آن نمی نمایند.
و بعضی دیگر اکتفا به محض تصدیق ظنی یا تقلیدی می نمایند و به هر شبهه ای متزلزل می شوند و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام به این اختلاف اشاره کرده و فرموده اند که «از برای ایمان حالات و درجات و طبقات و منازل چند است: بعضی از آنها تام اند و به منتهای تمامیت رسیده اند و بعضی ناقص اند و نقصان آنها واضح است و بعضی از آنها واجح اند و رجحان آنها ظاهر است و شکی نیست که تحصیل جزم، واجب است و مجرد تصدیق ظنی که به مرتبه اخیره است کافی نیست».
اطلاعات
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پس در اثبات صانع، فطرت هر کسی کفایت می کند و چنانکه ضمیمه کند به فطرت خود بعضی از مقدمات بدیهیه عقلیه، و ضروریات حدسیه، و شواهد خارجیه را، و احتراز کند از معاصی ای که باعث سیاهی دل و تسلط جنود شیاطین است، و مواظبت کند بر وظایف طاعات بقدر امکان، اگر چه ابتدا در کیفیات طاعات و عبادات و معاصی و سیئات، بیش از مظنه ای از برای او حاصل نباشد البته اطمینان و اعتقاد جازم از برای او به جمیع عقاید مذکوره حاصل می شود، بنوعی که هیچ شبهه ای در آن رخنه نکند، اگر چه مطلقا ملتفت دلیل نشود، و طریقه استدلال را نداند.
هوش مصنوعی: انسان با فطرت خود میتواند به وجود صانع (خالق) پی ببرد. اگر فردی فطرت خود را با برخی اصول بدیهی عقلانی، ضروریات حسی و شواهدی از دنیای خارج ترکیب کند و از گناهان که باعث تیرگی قلب و نفوذ دارایان شیطانی میشود، دوری کند و به انجام عبادات و طاعات به میزان ممکن توجه داشته باشد، حتی اگر در ابتدا در درک کیفیت عبادات و گناهان بیش از حد معمولی نداشته باشد، به یقین و عقیدهای محکم نسبت به تمامی اصول اعتقادی خواهد رسید و این شرایط به او این اطمینان را میدهد که هیچ شکی در ایمانش نخواهد افتاد، حتی اگر به طور کلی به دلایل و استدلالها توجهی نداشته باشد.
و به این سبب بود که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به مجرد اظهار اسلام از کفار کفایت می فرمودند، اگر چه می دانستند که اسلام آوردن ایشان از خوف و بیم یا طمع و امید است، زیرا که منظور حضرت این بود که به واسطه اجتناب از معاصی و مواظبت بر طاعات، به تدریج فطرت ایشان که از ظلمت کفر تیره و تار شده بود بحالت اصلیه عود نموده نورانیت طاعات اندک اندک در آنها تأثیر کند و ایشان را به مرتبه تصدیق قلبی و اعتقاد قطعی برساند همچنان که در بسیاری از ایشان چنین شد.
هوش مصنوعی: حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به محض اینکه کسی اسلامش را اعلام میکرد، از کفار میگذشتند، حتی اگر میدانستند که مسلمان شدن آنها به دلیل ترس یا امید به پاداش است. هدف ایشان این بود که با دوری گزیدن از گناهان و توجه به عبادتها، به تدریج فطرت آنها که به علت کفر تاریک شده بود، به حالت اصلیاش بازگردد و نور عبادتها به تدریج در دلهاشان تأثیر بگذارد و آنها را به درکی عمیق و اعتقادی راسخ برساند، که در مورد بسیاری از آنها این اتفاق افتاد.
و اما «دلائل حکمیه» و «براهین جدلیه»، بدون تطهیر نفس و مواظبت بر عبادات، اصلا موجب اطمینان و سکون نفس نمی شود بلکه بسیار می شود که باعث ازدیاد شبهه و تشکیک می گردد.
هوش مصنوعی: دلایل عقلی و استدلالهای جدلی بدون پاکسازی نفس و اهتمام به عبادتها، هیچگاه موجب آرامش و اطمینان خاطر نمیشوند، بلکه ممکن است به افزایش شبهات و تردیدها منجر شوند.
و محقق طوسی خواجه نصیر الدین در بعضی فواید خود فرموده که اقل آنچه واجب است بر هر مکلفی اعتقاد به آن، معنی قول «لا اله الا الله، محمد رسول الله» است و بعد از آن که تصدیق رسول صلی الله علیه و آله و سلم را نمود باید تصدیق کند او را در آنچه خبر داده از صفات خدا و احوال روز جزا و تعیین ائمه هدی علیهم السلام، به نوعی که قرآن مجید مشتمل بر آن است، بدون آن که چیزی زیاد کند یا در آن محتاج به دلیل دیگر باشد.
هوش مصنوعی: خواجه نصیرالدین طوسی در برخی از آثار خود بیان کرده است که حداقل چیزی که هر فرد مکلف باید به آن اعتقاد داشته باشد، معنی عبارت «لا اله الا الله، محمد رسول الله» است. پس از اینکه فرد به پیامبری رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ایمان آورد، باید به آنچه ایشان درباره صفات خدا، احوال روز قیامت و معرفی ائمه هدی علیهمالسلام بیان کردهاند، تصدیق کند؛ به گونهای که این مطالب در قرآن مجید آمده است و نیازی به افزودن یا ارائه دلیل دیگری نداشته باشد.
اما در صفات خدا، پس اعتقاد کند که خدا حی و قادر و عالم و مرید و متکلم است، و چیزی مثل او نیست، شنوا و بینا است.
هوش مصنوعی: شخص باید به صفات خدا ایمان داشته باشد، به این معنا که خدا زنده، توانمند، عالم، ارادهمند و سخنگو است و هیچ چیزی مانند او وجود ندارد. او شونده و بیننده است.
و اما در احوال آخرت، پس ایمان بیاورد به بهشت و دوزخ و صراط و میزان و حساب و شفاعت و غیر اینها و واجب نیست بر او که بحث کند از حقیقت صفات خدا، بلکه اگر آنها را تصور هم نکند و به خاطرش نگذرد و بمیرد با ایمان مرده است.
هوش مصنوعی: در مورد امور آخرت، لازم است به بهشت و جهنم و پل صراط و میزان و حساب و شفاعت و دیگر موارد ایمان داشت. نیازی نیست که فرد در مورد حقیقت صفات خداوند بحث و تحقیق کند؛ بلکه اگر هم نتواند آنها را تصور کند و به ذهنش نرسد، در صورتی که با ایمان بمیرد، مردنش با ایمان محسوب میشود.
اگر وقتی شبهه یا شکی از برای او هم رسد پس باید آن را به کلامی نزدیک به فهم دفع کرد اگر چه این کلام نزد ارباب جدل و مناظره و متکلمین ناتمام باشد و احتیاج به ذکر ادله و براهین نیست.
هوش مصنوعی: اگر او به شک یا شبههای برخورد کند، باید آن را با کلماتی که به فهم نزدیکتر است، برطرف کند. حتی اگر این کلمات در نظر مناظرهکنندگان و متکلمان ناقص به نظر بیاید، نیازی به ذکر دلایل و استدلالهای طولانی نیست.
و مخفی نماند که از ادله اجمالیه یا برهانیه، یا از شواهد عقلیه و قرائن خارجیه اگر چه می تواند که از بعضی مراتب جزم حاصل شود اما هر گاه کسی طالب نورانیت یقین و وضوح عقاید باشد و بخواهد که از نور معارف ربانیه و ضیاء علوم حقیقیه در و دیوار خانه دل متلالیء گردد و پرده از پیش بصیرتش برداشته شود و به مرتبه یقین کامل برسد آن هرگز به دلیل و برهان و جدال و کلام حاصل نمی شود، بلکه موقوف است به ملازمات ورع و تقوی، و بازداشتن نفس از هوی و هوس، و پاک کردن آن از صفات ذمیمه، و قطع علایق دنیویه، و اشتغال به ریاضات شاقه و مجاهدات صعبه، و تضرع و زاری به درگاه حضرت باری عز اسمه و استمداد از مبادی متعالیه، تا آنکه نور الهی بر روزن دل بتابد و حجاب از پیش دیده برداشته شود «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» یعنی «آنان که در راه ما مجاهده کردند راه روشن به ایشان می نمائیم «لیس العلم بکثره التعلم و انما هو نور یقذفه الله فی قلب من یشاء» یعنی «علم، به کثرت درس خواندن بهم نمی رسد، بلکه آن نوری است که خدا می اندازد به هر دلی که خواهد».
هوش مصنوعی: باید گفت که برای رسیدن به یقین و وضوح در عقاید، تنها استدلال و برهان کافی نیست. کسانی که در جستجوی روشنایی ایمان و شناخت عمیق هستند باید از بندهای دنیا آزاد شوند و نفس خود را از تمایلات ناخوشایند پاک کنند. این هدف نیازمند تلاشهای سخت و مجاهدتهای دشوار است. همچنین، باید به درگاه خداوند دعا کنند و از منابع معنوی مدد بگیرند تا نور الهی به دلشان بتابد و پردهها از مقابل چشمانشان کنار برود. تنها افرادی که در مسیر حق تلاش کنند، میتوانند به سیر و سلوک معنوی دست یابند و علم حقیقی نصیبشان شود. علم واقعی به مقدار مطالعه نیست، بلکه نوری است که خداوند در قلب کسانی قرار میدهد که بخواهد.
بدان که اگر چه به ادله و براهین، تحصیل بعضی از مراتب یقین همچنان که گذشت ممکن، و وصول به مرتبه انکشاف و ظهور تام چنان که مذکور شد به مجاهده و ریاضت و تصفیه نفس موقوف است، و لیکن بعضی مراتب دیگر از برای یقین هست که از مرتبه اولی بالاتر است و با آن از برای قلب اطمینان و سکون حاصل می شود و ورود انواع شبهات باعث اضطراب و تزلزل آن نمی شود و وصول به این مرتبه نیز به مجرد أدله کلامیه و استدلالات عقلیه دست نمی دهد اگر چه به ریاضات و مجاهدات کثیره هم احتیاج ندارد، بلکه آن حاصل می شود به اینکه بعد از فراگرفتن عقاید از تلقین یا دلیل، مشغول شود به وظایف طاعات، و اجتناب کند از معاصی، و مواظبت نماید به مذاکره احادیث و آیات، و دوری کند از صحبت صاحبان مذاهب فاسده و ارباب هوا و هوس و مانند آنها.
هوش مصنوعی: به خاطر داشته باش که اگرچه با استدلالها و دلایل، دستیابی به برخی از درجات یقین ممکن است و رسیدن به مرحلههای روشن و کامل به تلاش و ریاضت و تصفیه نفس بستگی دارد، اما درجات دیگری از یقین وجود دارد که بالاتر از مرحله اولی است و به قلب آرامش و اطمینان میبخشد. در این حالت، ورود شبهات مختلف نمیتواند باعث ایجاد اضطراب و زلزله در روح انسان شود. اما دستیابی به این مرتبه فقط با استدلالهای کلامی و عقلی به دست نمیآید، هرچند نیازی به ریاضتهای شدید هم ندارد. این مرحله به دست میآید وقتی که پس از یادگیری عقاید از طریق آموزش یا دلیل، فرد به انجام اعمال نیک مشغول شود، از گناهان دوری کند و به مطالعه و یادآوری احادیث و آیات بپردازد و از همنشینی با افراد دارای عقاید باطل و کسانی که دچار انحراف فکری هستند دوری کند.
و از آنچه مذکور شد معلوم شد که مردمان در کیفیت تصدیق و ایمان مختلفند:
هوش مصنوعی: از مطالب گفته شده مشخص میشود که مردم در نحوه تصدیق و ایمان خود دارای تفاوتهایی هستند.
بعضی از ایشان در وضوح یقین و ظهور عقاید مانند ضوء خورشیدند که اگر پرده برداشته شود تفاوتی در یقین ایشان به هم نمی رسد.
هوش مصنوعی: برخی از آنها در روشنایی یقین و آشکار بودن اندیشههایشان مانند نور خورشید هستند، به طوری که حتی اگر پردهای از روی آنها کنار برود، هیچ تغییری در یقین و اطمینان آنها ایجاد نمیشود.
و بعضی دیگر از ایشان پست ترند و لیکن اطمینان و سکونی از برای ایشان حاصل است که اصلا اضطرابی از برای ایشان نیست و شبهه ای پیرامون خاطر ایشان نمی گردد و بعضی دیگر از این طایفه نیز پست تر و لیکن باز جزم از برای ایشان حاصل است و شبهه ای اگر به خاطر ایشان گذرد و باعث اضطرابی شود با دلیل و برهان آن را دفع می کنند یا چندان التفاتی به آن نمی نمایند.
هوش مصنوعی: برخی از افراد نسبت به دیگران کمتر در مقام و مرتبه قرار دارند، اما برای آنها آرامش و اطمینانی وجود دارد که هیچ گونه اضطرابی احساس نمیکنند و در ذهنشان هیچ گونه شبههای ایجاد نمیشود. گروهی دیگر نیز هستند که نسبت به آنها در مرتبه پایینتری قرار دارند، اما باز هم یقین و جزم در وجودشان برقرار است. اگر گاهی به ذهنشان شبههای وارد شود که موجب نگرانیشان گردد، به راحتی با دلیل و منطق آن را رد میکنند یا چندان اهمیتی به آن نمیدهند.
و بعضی دیگر اکتفا به محض تصدیق ظنی یا تقلیدی می نمایند و به هر شبهه ای متزلزل می شوند و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام به این اختلاف اشاره کرده و فرموده اند که «از برای ایمان حالات و درجات و طبقات و منازل چند است: بعضی از آنها تام اند و به منتهای تمامیت رسیده اند و بعضی ناقص اند و نقصان آنها واضح است و بعضی از آنها واجح اند و رجحان آنها ظاهر است و شکی نیست که تحصیل جزم، واجب است و مجرد تصدیق ظنی که به مرتبه اخیره است کافی نیست».
هوش مصنوعی: برخی افراد تنها به تصدیق ظنّی یا تقلیدی بسنده میکنند و در برابر هر شکی دچار تزلزل میشوند. امام جعفر صادق علیه السلام به این تفاوتها اشاره کرده و فرمودهاند که ایمان دارای مراحل و درجات مختلفی است: برخی از افراد به کمال رسیدهاند و ایمان آنها کامل است، در حالی که برخی دیگر ناقص هستند و نقص آنها واضح است. همچنین گروهی وجود دارند که در ایمان خود برتری دارند و این برتری نیز مشهود است. بدون شک، دستیابی به یقین و جزم ضروری است و تنها تصدیق ظنّی که در سطح پایینتری است، کافی نیست.