اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
و اما علم اخلاق که علم آفات نفس و کمالات آن باشد پس واجب عینی است بر هر کسی به قدر حوصله و استعدادش، زیرا که هلاکت انسان در واگذاشتن نفس است، و رستگاری او در تذهیب آن «قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها» بلکه غرض کلی از بعثت نبی، آموختن این علم است همچنان که فرمودند «انما بعثت لأتمم مکارم الاخلاق» یعنی «من مبعوث شده ام که اخلاق حسنه را به إتمام رسانم» پس بر هر کسی لازم است که بعضی از اوقات خود را صرف شناختن غایت نفس و کمالات آن و طریقه معالجه بیماری آن نماید به وسیله رجوع به کتب اخلاق و حدیث یا استماع از ارباب این فن شریف و باید در طریق معالجه آن به آنچه از اخبار و آثار و طریق علماء و اخیار مستفاد می شود رفتار نماید و از بعضی بدعتها که طایفه ای از اهل بدع و أهواء، اختراع نموده اند احتراز نماید.
هوش مصنوعی: علم اخلاق به بررسی عیوب و کمالات نفس انسان میپردازد و بر هر فرد واجب است که به اندازه توانایی و استعداد خود به آن توجه داشته باشد. زیرا ترک این علم میتواند باعث هلاکت انسان شود و تنها با تربیت نفس میتوان به رستگاری دست یافت. هدف اصلی از بعثت پیامبران نیز آموزش این علم است. بنابراین هر کس باید زمانی را به شناخت هدف و کمالات نفس خود و نیز راههای درمان نواقص آن اختصاص دهد، چه از طریق مطالعه کتب اخلاق و حدیث یا گوش دادن به متخصصان این حوزه. در مسیر درمان نیز باید به مطالب معتبر و آموزههای علمای دینی توجه کند و از بدعتهای ایجاد شده توسط بعضی گروهها پرهیز نماید.
و اما علم فقه، پس آن نیز به قدر حاجت و ضرورت هر کس در عبادات و معاملات خود واجب عینی است بر هر کسی و زاید بر آن واجب است کفایه، یعنی بر بعضی لازم است اکتساب آن تا رفع احتیاج دیگران بشود و طریق اکتساب این علم به اجتهاد و استنباط آن تا رفع احتیاج دیگران بشود و طریق اکتساب این علم به اجتهاد و استنباط از مأخذ شرعیه است یا به تقلید از مجتهد زنده و تارک این دو طریق آثم و گناهکار، و عذر او غیر مسموع در نزد پروردگار، به تفصیلی که در علم اصول فقه محرر و مقرر است.
هوش مصنوعی: علم فقه، به اندازه نیاز و ضرورت هر فرد در عبادات و معاملاتش، برای همه واجب است. همچنین، دانش فقه به صورت کفایه نیز واجب است؛ بدین معنا که بر برخی افراد واجب است که این علم را بیاموزند تا بتوانند نیاز دیگران را برطرف کنند. روش به دست آوردن این علم، از طریق اجتهاد و استنباط از منابع دینی است، یا با تقلید از مجتهد زنده. ترک کردن این دو روش، گناه محسوب میشود و بهانه فرد در نزد خداوند پذیرفته نیست. جزئیات این مباحث در علم اصول فقه بیان شده است.
و به هر یک از این دو طریق اگر چه علم به مسائل حاصل و عامل به آنها مطیع و ممتثل است و لیکن نورانیت و تأثیری که در اخذ به طریق اجتهاد است هرگز در تقلید یافت نمی شود، و تکمیلی که از عمل مجتهد هم می رسد مقلد را دست نمی دهد، و هر که خواهد به اجتهاد مسائل را بفهمد باید علم به صحت اجتهاد خود حاصل کند و فریب نفس و شیطان را نخورد و به محض فراگرفتن مسائلی چند خود را از جمله مجتهدین نشمارد و هر که خواهد به تقلید اخذ کند باید مجتهد را بشناسد و به صفات و عدالت او برخورد به طریقی که در علم اصول مبین است.
هوش مصنوعی: در هر کدام از این دو روش، اگرچه فرد به مسائل آگاه است و به آنها عمل میکند، اما روشنایی و تأثیری که از اجتهاد به دست میآید، هرگز در تقلید وجود ندارد. همچنین تکمیلی که از عملکرد مجتهد به دست میآید، به مقلد نمیرسد. هر فردی که بخواهد با اجتهاد مسائل را درک کند، باید اطمینان حاصل کند که اجتهاد او صحیح است و فریب نفس و وسوسههای شیطانی را نخورده باشد. او نباید به محض یادگیری چند مسئله، خود را یکی از مجتهدین بداند. همچنین کسانی که میخواهند به تقلید بپردازند، باید مجتهد را بشناسند و با صفات و عدالت او به شیوهای که در علم اصول توضیح داده شده، آشنا شوند.
ای بسا ابلیس آدمروی هست
پس به هر دستی نباید داد دست
هوش مصنوعی: ممکن است در ظاهر افرادی به خوبی و زیبایی باشند، اما در باطن ممکن است نیتهای بدی داشته باشند. بنابراین نباید به هر کسی اعتماد کرد و دست دوستی به او داد.