گنجور

حقیقت دنیا در حق بندگان

و اما حقیقت دنیا در حق بندگان عبارت است از آنچه پیش از مردن از برای ایشان حاصل می شود و آنچه را بعد از مردن بیابند آن آخرت است. پس هر چه پیش از مردن از برای بنده در آن بهره و حظی و غرضی و لذتی است آن دنیاست در حق او، و از برای او دو نوع علاقه به آن چیز است یکی علاقه دل، که دوستی آن است و دیگری گرفتاری بدن، که مشغول شدن به اصلاح و تربیت آن است، تا استیفای حظ خود را از آن کند.

و حقیقت دنیا در حق بندگان، همان علاقه قلبیه و گرفتاریهای بدنیه و لذات نفسیه است، که حاصل می شود نه آن اعیانی که علاقه به آنها دارد یا مشغول به آنها می شود.

و چنین ندانی که هر چه بندگان را پیش از وفات رغبت و میل به آن است که دنیا در حق ایشان عبارت از آن است، همه اینها مذموم و بد است، زیرا که آنچه را آدمی در این عالم میل به آن دارد بر دو قسم است:

یکی آنکه فایده آن بعد از مردن به او می رسد، و غرض از تحصیل آن و میل به آن، اثر و ثمره اش در عالم آخرت است، مثل علم نافع و عمل صالح، که صاحب آن به آن بلند می شود بلکه بسا باشد که آن محبوب ترین و لذیذترین چیزها در نزد او باشد و این اگرچه از دنیاست، چون حصول آن و التذاذ به آن، در این عالم نیز متحقق می شود و لیکن از دنیای مذموم نیست، زیرا که عمده اثر آن در آخرت به او می رسد و آن را از دنیا می شمرند به جهت آنکه در آنجا حاصل می شود

و از این جهت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نماز را از دنیا شمردند و فرمودند: «حبّب إلیّ من دنیاکم ثلث الطّیب و النّساء و قرّة عینی فی الصّلوة» یعنی «سه چیز از دنیای شما در نزد من محبوب است بوی خوش، و زنان، و روشنی چشم من در نماز است» و با وجود اینکه نماز از اعمال آخرت است پس دنیای مذموم عبارت است از لذتی که وسیله لذت دیگر در آخرت نباشد و آن نیست مگر تلذذ به معاصی، و تنعم در مباحاتی که زاید بر قدر ضرورت است.

و اما تحصیل قدری که در بقاء حیات، و معاش عیال، و حفظ آبرو ضروری است از اعمال صالحه و عبادات حسنه است چنان که در احادیث به آن تصریح شده است.

از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که «عبادت هفتاد جزء است و افضل آنها طلب روزی حلال است» و نیز از آن حضرت مروی است که «ملعون است هر که کَلّ [بار دوش] بر مردمان شود، و ثقل خود را بر دیگران افکند» از سید سجاد علیه السلام مروی است که «دنیا بر دو قسم است: دنیائی است که قدر کفایت و ضرورت است و دنیائی است که ملعون است» و حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود که «هر که در دنیا طلب روزی نماید به جهت استغنای از مردم، و وسعت بر عیال، و احسان با همسایگان، ملاقات خواهد کرد خدای را در حالتی که روی او مانند ماه شب چهارده بوده باشد» و از حضرت صادق علیه السلام مروی است که «کسی که سعی کند در تحصیل روزی عیال، مثل کسی است که در راه خدا جهاد نماید و به درستی که خدا دوست دارد سفرکردن و اختیار غربت را درطلب روزی» و فرمود که «از ما نیست کسی که دنیا را به جهت آخرت ترک کند یا آخرت را به جهت دنیا ترک نماید» «روزی شخصی به آن حضرت عرض کرد که ما دنیا را می طلبیم و دوست داریم که به ما رو آورد حضرت فرمود: چه می خواهی با آن کنی؟ عرض کرد که می خواهم خود و عیالم از آن منتفع گردیم و صله رحم به جا آورم و تصدق نمایم و حج و عمره به عمل آورم فرمود: این طلب دنیا نیست، بلکه طلب آخرت است» حضرت امام موسی کاظم علیه السلام در زمینی کار می کرد به نوعی که قدمهای همایونش به عرق فرو رفته بود شخصی عرض کرد: کارگذاران کجایند که شما خود کار می کنید؟ فرمود که بیل داری کرد در زمین خود، کسی که از من و پدرم بهتر است؛ عرض کرد آن کدام شخص بود؟ فرمود: رسول الله و امیرالمومنین علیه السلام و همه پدران من به دست خود کار می کردند و زراعت می نمودند، و آن، عمل انبیا و مرسلین و اوصیاء و صالحین است» و اخبار به این مضمون بسیار است پس کار کردن و طلب نمودن روزی به جهت وسعت خود و عیال، انفاق در راه خداوند متعال است، و از دنیائی است که مستحسن و ممدوح است بلکه از برای هر مومنی لازم است که راه کسب حلالی از برای او بوده باشد، که به آن اخذ ضروریات خود را نماید حضرت امیرامومنین علیه السلام فرمود که «خدا به داود نبی وحی فرستاد که نیکو بنده ای هستی اگر از بیت المال نمی خوردی و به دست خود شغلی می کردی؟ پس داود علیه السلام به این جهت چهل شبانه روز گریست خداوند تعالی آهن را از برای او نرم کرد، و هر روز یک زره می ساخت و هزار درهم می فروخت و سیصد و شصت زره ساخت و به سیصد و شصت هزار درهم فروخت و از بیت المال مستغنی شد» به حضرت صادق علیه السلام عرض کردند که «مردی می گوید که من در خانه خود می نشینم و نماز و روزه به جای می آورم و عبادت پروردگار خود را می کنم و روزی من خواهد رسید حضرت فرمود: این یکی از آن سه نفری است که دعای ایشان مستجاب نمی شود» و از این اخبار مستفاد می شود که سزاوار هر یک از مومنین آن است که راه کسب حلال طیبی داشته باشد و این یک معنی حریت و آزادی است در نزد علمای این فن، زیرا که از برای آزادی در نزد ایشان دو معنی است: یکی این و دوم: رهائی از دست هوا و هوس، و خلاصی از بندگی قوه شهویه، که عبارت است از عفت، و ضد این، بندگی هوا و هوس است که از طرف افراط قوه شهویه است و ضد اول، رقیت و بندگی به معنی اخص است، که عبارت است از نظر به دست مردم داشتن و چشم به اموال ایشان دوختن و روزی خود و عیال را به مال مردم حواله کردن، خواه به طریق حرام، از ظلم و تعدی و غصب و دزدی و خیانت و خواه غیر حرام، از قبیل صدقه گرفتن و فضول مال مردم را اخذ کردن.

بلکه مطلق چیزی از مردم گرفتن حریت نفس را زایل، و آدمی را از زمره آزادگان خارج می کند و شکی نیست که رقیت به این معنی، از صفات مذمومه، و حالات خبیثه است، زیرا که یک نوع آن، که گرفتن مال مردم به طریق حلال نباشد. علاوه بر اینکه موجب عذاب اخروی و مواخذه الهی است، نوعی از گدائی است، که جمع شده است با بی شرمی و بی حیائی، و مشتمل است بر ذلت و پستی آری چه پستی از آن بالاتر که فقیر بینوائی را ستم کنی و به جور و تعدی، فضول اموال ایشان را بستانی و صرف خود و عیال خود کنی یا پنهان از کسی مال او را بدزدی یا خیانت کنی و به آن معاش نمائی و چه بی شرمی؟ از آن بیشتر که مال کسی را بدزدی یا به ستم بگیری و با وجود این بر صاحب بیچاره اش بزرگی بفروشی؟

و نوع دیگر آن اگر چه با وجود استحقاق حرام نباشد، اما چون باعث توقع از مردم و چشم داشتن به دست ایشان است، خالی از ذلت و انکسار و طمع از غیر پروردگار نیست و به این سبب وثوق و اعتماد به خدا کم می شود و عاقبت منجر به سلب توکل و ترجیح مخلوق بر خالق می گردد و این منافی مقتضای ایمان و معرفت خداوند منان است.

اطلاعات

منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و اما حقیقت دنیا در حق بندگان عبارت است از آنچه پیش از مردن از برای ایشان حاصل می شود و آنچه را بعد از مردن بیابند آن آخرت است. پس هر چه پیش از مردن از برای بنده در آن بهره و حظی و غرضی و لذتی است آن دنیاست در حق او، و از برای او دو نوع علاقه به آن چیز است یکی علاقه دل، که دوستی آن است و دیگری گرفتاری بدن، که مشغول شدن به اصلاح و تربیت آن است، تا استیفای حظ خود را از آن کند.
هوش مصنوعی: حقیقت دنیا برای انسان‌ها به چیزهایی که قبل از مرگ به دست می‌آورند مربوط می‌شود و آنچه بعد از مرگ به آن می‌رسند به آخرت مربوط است. به عبارتی، هر چیزی که انسان در دنیا قبل از مرگ به آن دست یابد، همان دنیای اوست. انسان‌ها به این چیزها از دو جنبه علاقه دارند: یکی علاقه قلبی، که همان دوستی است، و دیگری اشتغال جسمانی، که مربوط به تلاش و فعالیت در جهت بهبود و پرورش آن چیزهاست تا بتوانند از آن‌ها بهره‌برداری کنند.
و حقیقت دنیا در حق بندگان، همان علاقه قلبیه و گرفتاریهای بدنیه و لذات نفسیه است، که حاصل می شود نه آن اعیانی که علاقه به آنها دارد یا مشغول به آنها می شود.
هوش مصنوعی: واقعیت دنیای انسان‌ها در رابطه با بندگان، وابستگی‌های قلبی، مشکلات جسمی و لذت‌های روحی است. این موارد نتیجه‌ای هستند که از ارتباطات و مشاغل فرد ناشی می‌شوند، نه فقط چیزهایی که به آن‌ها علاقه دارند یا به آن‌ها مشغول می‌شوند.
و چنین ندانی که هر چه بندگان را پیش از وفات رغبت و میل به آن است که دنیا در حق ایشان عبارت از آن است، همه اینها مذموم و بد است، زیرا که آنچه را آدمی در این عالم میل به آن دارد بر دو قسم است:
هوش مصنوعی: آدمی باید بداند که تمام تمایلات و اشتیاقاتی که در دوران زندگی نسبت به دنیا دارد، در واقع برای او ناپسند و نامطلوب است. زیرا آنچه انسان در این دنیا به آن علاقه‌مند است، به دو دسته تقسیم می‌شود.
یکی آنکه فایده آن بعد از مردن به او می رسد، و غرض از تحصیل آن و میل به آن، اثر و ثمره اش در عالم آخرت است، مثل علم نافع و عمل صالح، که صاحب آن به آن بلند می شود بلکه بسا باشد که آن محبوب ترین و لذیذترین چیزها در نزد او باشد و این اگرچه از دنیاست، چون حصول آن و التذاذ به آن، در این عالم نیز متحقق می شود و لیکن از دنیای مذموم نیست، زیرا که عمده اثر آن در آخرت به او می رسد و آن را از دنیا می شمرند به جهت آنکه در آنجا حاصل می شود
هوش مصنوعی: یکی از مسائلی که مطرح می‌شود این است که برخی از موارد فایده آن‌ها پس از مرگ به انسان می‌رسد و انگیزه او برای دستیابی به آن‌ها و اشتیاقش به آن‌ها، به ثمرات و اثراتش در جهان آخرت مربوط می‌شود. مانند علم مفید و عمل صالح که صاحب آن‌ها در جهان آخرت به درجات بالایی نائل می‌شود و شاید این موارد برای او ارزشمندترین و لذت‌بخش‌ترین چیزها باشند. اگرچه این موارد از دنیای مادّی هستند و در این دنیا هم قابل دستیابی و لذت بردن هستند، اما به دلیل اینکه تأثیر عمده‌ی آن‌ها در آخرت نمایان می‌شود، به عنوان اموری از دنیای مذموم شمرده نمی‌شوند. به همین دلیل، از آنجا که اثرات واقعی این موارد در زندگی پس از مرگ به انسان می‌رسد، از آن‌ها به عنوان بخشی از دنیای مادی یاد می‌شود.
و از این جهت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نماز را از دنیا شمردند و فرمودند: «حبّب إلیّ من دنیاکم ثلث الطّیب و النّساء و قرّة عینی فی الصّلوة» یعنی «سه چیز از دنیای شما در نزد من محبوب است بوی خوش، و زنان، و روشنی چشم من در نماز است» و با وجود اینکه نماز از اعمال آخرت است پس دنیای مذموم عبارت است از لذتی که وسیله لذت دیگر در آخرت نباشد و آن نیست مگر تلذذ به معاصی، و تنعم در مباحاتی که زاید بر قدر ضرورت است.
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نماز را از امور دنیوی محسوب کردند و فرمودند: «سه چیز از دنیای شما برای من محبوب است: بوی خوش، زنان و روشنی چشم من در نماز.» با اینکه نماز یکی از اعمال مرتبط با آخرت است، دنیای مذموم به معنای لذتی است که هیچ گونه منافعتی برای لذت‌های دیگر در آخرت ندارد و این لذت‌ها معمولاً از معاصی و تنعم در مباحات فراتر از نیاز ضروری ناشی می‌شود.
و اما تحصیل قدری که در بقاء حیات، و معاش عیال، و حفظ آبرو ضروری است از اعمال صالحه و عبادات حسنه است چنان که در احادیث به آن تصریح شده است.
هوش مصنوعی: تحصیل مقداری از چیزهایی که برای ادامه حیات، تامین معاش خانواده و حفظ آبرو ضروری است، از جمله اعمال نیک و عبادات مقبول به شمار می‌آید، همان‌طور که در روایات تصریح شده است.
از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که «عبادت هفتاد جزء است و افضل آنها طلب روزی حلال است» و نیز از آن حضرت مروی است که «ملعون است هر که کَلّ [بار دوش] بر مردمان شود، و ثقل خود را بر دیگران افکند» از سید سجاد علیه السلام مروی است که «دنیا بر دو قسم است: دنیائی است که قدر کفایت و ضرورت است و دنیائی است که ملعون است» و حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود که «هر که در دنیا طلب روزی نماید به جهت استغنای از مردم، و وسعت بر عیال، و احسان با همسایگان، ملاقات خواهد کرد خدای را در حالتی که روی او مانند ماه شب چهارده بوده باشد» و از حضرت صادق علیه السلام مروی است که «کسی که سعی کند در تحصیل روزی عیال، مثل کسی است که در راه خدا جهاد نماید و به درستی که خدا دوست دارد سفرکردن و اختیار غربت را درطلب روزی» و فرمود که «از ما نیست کسی که دنیا را به جهت آخرت ترک کند یا آخرت را به جهت دنیا ترک نماید» «روزی شخصی به آن حضرت عرض کرد که ما دنیا را می طلبیم و دوست داریم که به ما رو آورد حضرت فرمود: چه می خواهی با آن کنی؟ عرض کرد که می خواهم خود و عیالم از آن منتفع گردیم و صله رحم به جا آورم و تصدق نمایم و حج و عمره به عمل آورم فرمود: این طلب دنیا نیست، بلکه طلب آخرت است» حضرت امام موسی کاظم علیه السلام در زمینی کار می کرد به نوعی که قدمهای همایونش به عرق فرو رفته بود شخصی عرض کرد: کارگذاران کجایند که شما خود کار می کنید؟ فرمود که بیل داری کرد در زمین خود، کسی که از من و پدرم بهتر است؛ عرض کرد آن کدام شخص بود؟ فرمود: رسول الله و امیرالمومنین علیه السلام و همه پدران من به دست خود کار می کردند و زراعت می نمودند، و آن، عمل انبیا و مرسلین و اوصیاء و صالحین است» و اخبار به این مضمون بسیار است پس کار کردن و طلب نمودن روزی به جهت وسعت خود و عیال، انفاق در راه خداوند متعال است، و از دنیائی است که مستحسن و ممدوح است بلکه از برای هر مومنی لازم است که راه کسب حلالی از برای او بوده باشد، که به آن اخذ ضروریات خود را نماید حضرت امیرامومنین علیه السلام فرمود که «خدا به داود نبی وحی فرستاد که نیکو بنده ای هستی اگر از بیت المال نمی خوردی و به دست خود شغلی می کردی؟ پس داود علیه السلام به این جهت چهل شبانه روز گریست خداوند تعالی آهن را از برای او نرم کرد، و هر روز یک زره می ساخت و هزار درهم می فروخت و سیصد و شصت زره ساخت و به سیصد و شصت هزار درهم فروخت و از بیت المال مستغنی شد» به حضرت صادق علیه السلام عرض کردند که «مردی می گوید که من در خانه خود می نشینم و نماز و روزه به جای می آورم و عبادت پروردگار خود را می کنم و روزی من خواهد رسید حضرت فرمود: این یکی از آن سه نفری است که دعای ایشان مستجاب نمی شود» و از این اخبار مستفاد می شود که سزاوار هر یک از مومنین آن است که راه کسب حلال طیبی داشته باشد و این یک معنی حریت و آزادی است در نزد علمای این فن، زیرا که از برای آزادی در نزد ایشان دو معنی است: یکی این و دوم: رهائی از دست هوا و هوس، و خلاصی از بندگی قوه شهویه، که عبارت است از عفت، و ضد این، بندگی هوا و هوس است که از طرف افراط قوه شهویه است و ضد اول، رقیت و بندگی به معنی اخص است، که عبارت است از نظر به دست مردم داشتن و چشم به اموال ایشان دوختن و روزی خود و عیال را به مال مردم حواله کردن، خواه به طریق حرام، از ظلم و تعدی و غصب و دزدی و خیانت و خواه غیر حرام، از قبیل صدقه گرفتن و فضول مال مردم را اخذ کردن.
هوش مصنوعی: در روایت‌های اسلامی آمده است که عبادت به هفتاد بخش تقسیم می‌شود و برترین آنها جستجوی روزی حلال است. همچنین گفته شده است که کسی که بار سنگینی بر دوش دیگران بگذارد، مورد لعنت قرار می‌گیرد. دنیا به دو دسته تقسیم می‌شود: یک دسته که نیازهای ضروری را تأمین می‌کند و دسته دیگر که مذموم است. جستجوی روزی برای تأمین نیاز خانواده و کمک به همسایگان، باعث می‌شود که فرد در روز قیامت خدا را در حال خوشی ملاقات کند. همچنین کسی که در تلاش برای تأمین روزی خانواده است، مانند مجاهد در راه خداست. امامان معصوم بر این نکته تأکید کرده‌اند که هر مؤمنی باید به دنبال کسب حلال باشد و این عمل به نوعی عبادت و انفاق در راه خدا محسوب می‌شود. داود نبی نیز به خاطر اینکه از بیت‌المال نمی‌خورد و خود کار می‌کرد، مورد ستایش قرار گرفت و توانست از طریق کار خود، ثروت زیادی به دست آورد. در عین حال، ایمان به این که روزی به خودی خود خواهد آمد بدون تلاش، مورد نکوهش قرار می‌گیرد. بنابراین، لازم است که هر مؤمنی راهی برای کسب حلال داشته باشد و این منحصر به تأمین نیازهای خود و خانواده نیست بلکه شامل دوری از پیروی از هوس‌ها و جلوگیری از وابستگی به دیگران است. در نهایت، کسب حلال به معنای آزادی و رهایی از وابستگی‌هاست.
بلکه مطلق چیزی از مردم گرفتن حریت نفس را زایل، و آدمی را از زمره آزادگان خارج می کند و شکی نیست که رقیت به این معنی، از صفات مذمومه، و حالات خبیثه است، زیرا که یک نوع آن، که گرفتن مال مردم به طریق حلال نباشد. علاوه بر اینکه موجب عذاب اخروی و مواخذه الهی است، نوعی از گدائی است، که جمع شده است با بی شرمی و بی حیائی، و مشتمل است بر ذلت و پستی آری چه پستی از آن بالاتر که فقیر بینوائی را ستم کنی و به جور و تعدی، فضول اموال ایشان را بستانی و صرف خود و عیال خود کنی یا پنهان از کسی مال او را بدزدی یا خیانت کنی و به آن معاش نمائی و چه بی شرمی؟ از آن بیشتر که مال کسی را بدزدی یا به ستم بگیری و با وجود این بر صاحب بیچاره اش بزرگی بفروشی؟
هوش مصنوعی: گرفتن مطلق چیزهایی از مردم، آزادی نفس را از بین می‌برد و فرد را از دسته آزادگان خارج می‌کند. بدون شک، چنین برده‌داری، از ویژگی‌های ناپسند و حالات زشت به شمار می‌آید. زیرا یکی از انواع آن، تصاحب مال مردم به شیوه‌ای غیرمجاز است. این کار نه تنها منجر به عذاب در آخرت و پاسخگویی در محضر خداوند می‌شود، بلکه نوعی از گدایی است که با بی‌شرمی و بی‌حیایی همراه است و شامل ذلت و خواری می‌باشد. چه ذلیلی بالاتر از این که به یک فرد فقیر بی‌پناه ظلم کنی و به اجحاف، اموالش را بربایی و صرف خود و خانواده‌ات کنی؛ یا به صورت پنهانی مال او را بدزدی یا خیانت کنی و با آن زندگی کنی. چه بی‌شرمی بیشتر از این است که مال کسی را بدزدی یا به زور بگیری و در عین حال بر صاحب آن مال فخر بفروشی؟
و نوع دیگر آن اگر چه با وجود استحقاق حرام نباشد، اما چون باعث توقع از مردم و چشم داشتن به دست ایشان است، خالی از ذلت و انکسار و طمع از غیر پروردگار نیست و به این سبب وثوق و اعتماد به خدا کم می شود و عاقبت منجر به سلب توکل و ترجیح مخلوق بر خالق می گردد و این منافی مقتضای ایمان و معرفت خداوند منان است.
هوش مصنوعی: نوع دیگری از این مسئله وجود دارد که اگرچه از نظر شرع حرام نیست، اما چون موجب امیدواری به کمک مردم می‌شود و انسان انتظار دارد که دیگران به او کمک کنند، در نتیجه آدم را به ذلت و ضعف و طمع به غیر از خدا می‌کشاند. این حالت باعث می‌شود که اعتماد و ایمان به خدا کمتر شود و در نهایت موجب می‌گردد که توکل بر خدا کاهش یابد و مخلوق را بر خالق ترجیح بدهد. این وضعیت با محتوای ایمان و شناخت خداوند در تناقض است.