گنجور

مفاسد پیروی از شهوت

و اما دوم که پیروی شهوت فرج، و حرص بر مجامعت باشد، پس شکی نیست که خود فی نفسه امری است قبیح و منکر، و در نظر ارباب عقول، مستهجن و مستنکر.

عقل که کارفرمای مملکت بدن است به واسطه آن مقهور و «منکوب»، و قوه عاقله که مخدوم قوا و حواس است، خادم و مغلوب می گردد تا کار به جائی می رسد که همت انسان بر تمتع از جواری و نسوان، «مقصور»، و از سلوک آخرت مهجور می شود.

بلکه بسا باشد که قوه شهویه چنان غلبه نماید که قوه دین را مضمحل و خوف خدا را از دل زایل نموده، آدمی را به ارتکاب فواحش بدارد و اگر کسی را قوه واهمه غالب باشد این شهوت او را به عشق بهیمی منجر می سازد و آن ناخوشی ای است که عارض دلهای بیکار، که از محبت خداوندگار خالی، و از همت عالی بری باشند می شود.

و بر کسی که دشمن خود نباشد لازم است که خود را از مبادی شهوت که فکر و نظر کردن باشد محافظت نماید و احتراز کند، زیرا که بعد از هیجان قوه شهویه نگاه داشتن آن صعوبتی دارد و این اختصاص به شهوت ندارد، بلکه محبت هر امر باطلی از جاه و مال و اهل و عیال و غیر اینها چنین است پس اگر آدمی ابتدا در آنها فکر نکند و ملتفت مبادی آنها نشود، دفع آنها در نهایت سهولت و آسانی می شود و اگر پیش آنها را نگرفت و داخل در آنها شد دیگر نگاهداشتن خود امری است بسیار مشکل.

و مثال آن، مانند کسی است که عنان مرکبی را در دست داشته باشد و آن مرکب بخواهد داخل مکانی شود، ابتدا در نهایت سهولت می تواند عنان را گرفته مانع آن شود.

و اما کسی که ابتدا خود را محافظت ننموده، مانند کسی است که مرکب را رها کند تا داخل جائی شود و بعد دم آن را گرفته بخواهد ازعقب بیرون کشد ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا در اول، به اندک التفاتی ممانعت میسر گردد، در آخر به صد جان کندن دست ندهد پس کسی که طالب نجات خود باشد باید در ابتدای کار، احتیاط کند، که به آخرش مبتلا نشود و احمق طایفه ای هستند که با وجود اینکه شهوت ایشان قوی است باز در صدد تناول غذاها و معاجین مقویه باه هستند تا جماع بیشتر کنند و ایشان مانند کسانی هستند که مبتلا به چنگ سباع درنده شده باشند و در بعضی اوقات که آن سباع از او غافل شوند حیله هایی کند که آنها را به هیجان و حمله آورد و چگونه کسی که از عقلا محسوب باشد چنین امری می کند و حال اینکه علاوه بر مفاسد دینیه که بر افراط در وقاع مترتب می شود به تجربه رسیده که هر که منقاد این شهوت گردد و به تهییج زنان و تجدید ایشان و خوردن غذاهای مقویه و معاجین مبهیه سعی در قوت و هیجان شهوت نماید البته لاغر و نحیف، و در اکثر اوقات مریض و ضعیف، و عمر او کوتاه است و بسا باشد که دماغ او مختل، و عقل او فاسد گردد و این شهوت را تشبیه کرده اند به عامل ظالمی که پادشاه او را مطلق العنان کند، و او را از ظلم کردن منع نکند و او به تدریج اموال رعایا را بگیرد تا ایشان را مستأصل کند، و به فقر و فاقه مبتلا سازد و به یکباره همه ایشان هلاک شوند، یا از مملکت پادشاه متفرق شده مملکت را ویران گذراند.

پس هرگاه پادشاه عقل، قوه شهویه را بر مملکت بدن مسلط سازد و آن را بر حد اعتدال ندارد جمیع مواد صالحه، که از غذا هم می رسد و باید به جمیع اعضا منقسم گردد، و بدل ما یتحلل شود، به مصرف خود می رساند و همه را منی می کند، و سایر اعضا بی غذا می ماند، و به تدریج ضعیف می گردند، و به زودی اجزای ملک بدن از هم می پاشد.

و چون آفات این شهوت، خارج از حد احصا، و باعث هلاکت دین و دنیا است، اخبار بسیار در مذمت آن وارد شده حتی آنکه در بعضی از روایات رسیده که «چون ذکر مرد برخاست دو ثلث عقل او می رود» و در تفسیر قول خدای تعالی: «و من شر غاسق اذا وقب» وارد شده که یعنی از شر ذکر، هرگاه برخیزد یا داخل شود و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «خدا هیچ پیغمبری از گذشتگان را برنینگیخت مگر آنکه شیطان امیدا داشت که او را به مهلکه زنان افکند و هلاک سازد و من از هیچ چیز نمی ترسم این قدر که از زن» و فرمود که «بپرهیزید از فتنه زنان و اول فتنه بنی اسرائیل به واسطه زنان بود» مروی است که «شیطان گفت: زن، نصف لشکر من است، و آن از برای من تیری است که به هر جا می افکنم خطا نمی شود و زن محرم اسرار من، و رسول من است».

زن و اژدها هر دو در خاک به
جهان پاک ازین هر دو ناپاک به

آری:

عزیزان را کند کید زنان خوار
به کید زن مبادا کس گرفتار

و شک نیست که اگر شهوت فرج نبودی زنان بر مردان تسلط نیافتندی پس افراط در این شهوت هلاک کننده فرزند آدم است هان، هان تا مغرور نگردی به اینکه پیغمبر خدا زنان بسیار خواست.

کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گرچه باشد در نوشتن شیر شیر
آشنایان ره عشق درین بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده

اگر تمام دنیا از آن او بودی لحظه ای دل او را مشغول نساختی، و ساعتی به فکر آن نپرداختی چنان آتش شوق و محبت خدا در کانون سینه همایونش افروخته بود که اگر گاه گاهی آبی بر آن نریختی، دل او آتش گرفتی، و از آنجا سرایت به جسم مبارکش کردی، و اجزای وجود مسعودش را از هم پاشیدی و جنبه تجردش چندان غالب بود که اگر گاهی خار و خس مادیات به دامن او نیاویختی یکباره از عالم مادیات گریختی، و طایر روحش به اوج عالم قدس پرواز نمودی.

به این جهت، آن جناب زنان متعدده خواستند و نفس مقدس خود را به ایشان مشغول ساختند که فی الجمله التفاتی به دنیا از برای او همیشه باشد و از کثرت استغراق در لجه بحر شوق الهی منجر به مفارقت روح مقدسش نگردد و به این جهت بود که هرگاه کثرت استغراق، او را فرو گرفتی و از باده انس سرشار گشتی، دست مبارک بر ران عایشه و می فرمود: «کلمینی یا حمیرا اشغلینی یا حمیرا» یعنی «ای عایشه با من سخن گوی، و مرا مشغول دنیا کن» و به این سبب بود که بعضی از زوجات آن جناب، که به تقدیر رب الارباب به تزویج آن حضرت آمده بودند در نهایت شقاوت بودند تا به جهت کثرت شقاوت دنیویه آنها غالب باشد و توانند فی الجمله مقاومت با جنبه قدسیه آن حضرت نمایند، و روح پاکش را به جانب دنیا جذب نمایند و چون ایشان آن سید انس و جان را مشغول ساختندی فی الجمله آن حضرت به این عالم التفات می کرد، و لیکن چون جبلت آن حضرت، انس با پروردگار بود، و التفات به خلق، عارضی بود که از برای بقای حیات، خود را به آن می داشتند هر وقت که مجالست او با اهل دنیا به طول می انجامید دلتنگ می شد و شکیبائی در او نمی ماند و می فرمود: «ارحنا یا بلال» یعنی اذان بگوی، و ما را از اشتغال به دنیا راحت انداز و مخفی نماند که معالجه افراط در این شهوت بعد از تذکر مفاسد و یادآوری معایب آن، این است که قوه شهویه را به گرسنگی ضعیف کنی و آنچه باعث هیجان شهوت می شود، از خیال زنان و تصور ایشان و نگاه کردن و سخن گفتن و خلوت نمودن با آنها احتراز کنی و اقوای اسباب هیجان این شهوت، این چهار تا است و از این چهار تا، تأثیر نظر کردن و خلوت نمودن بیشتر است و از این جهت خدای تعالی فرمود: «قل للمومنین یغضوا من ابصارهم» یعنی «به مومنین امر کن که دیده های خود را بپوشند» و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «نظر کردن، تیر زهرآلودی است از تیرهای شیطان، هر که خود را از آن نگاهدارد به جهت خوف خدا، خدا او را عطا فرماید ایمانی که حلاوت آن را در دل خود بیابد» و از یحیی بن زکریا علیه السلام پرسیدند که ابتدای زنا و منشأ آن چیست؟ گفت: «نگاه کردن و آرزو نمودن» یعنی خیال و تصور کردن و حضرت داود علیه السلام به پسر خود فرمود که «ای فرزند من در عقب شیر راه برو ولی در عقب زن راه مرو» و ابلیس لعین گفته است که «نگاه کردن کمان قدیم من است و تیری است که هرگز آن را خطا نمی کنم» و چون نظر کردن باعث هیجان شهوت می شود، شریعت مقدسه حرام کرد نظر کردن هر یک از مرد و زن را به دیگری و حرام نمود شنیدن مردان و زنان سخنان یکدیگر را مگر در حال ضرورت و همچنین حرام شد نظر کردن مردان به پسران «امرد»، اگر از شهوت باشد و از این جهت، بزرگان دین و اخیار در اعصار احتراز می نمودند از نظر کردن به روی پسران امرد و به این سبب بود که سلاطین اسلام، که پناه مذهب و دین، و حصن حصین شرع و آئین اند، و حکام دیندار و علمائی که حکم ایشان نافذ بود، در اعصار و امصار از تردد زنان در کوچه و بازار بدون حاجت و ضرورت، و از اجتماع ایشان در عیدگاهها و مساجدی که موجب نظر کردن به مردان و مظنه فتنه و فساد می بود منع می نمودند.

پس کسی که در صدد محافظت دین و دنیای خود باشد باید از نظر کردن به نامحرم و تصور ایشان و تکلم و خلوت با زنان اجتناب تمام نماید.

ثمرات گرسنگی: و مخفی نماند که از برای گرسنگی ثمرات بسیار و فوائد بی شماری است: دل را نورانی و روشن می گرداند، و آن را صفائی و رقتی می بخشد و ذهن را تند می کند و آدمی به واسطه آن به لذت مناجات پروردگار می رسد، و از ذکر و عبادات مبتهج و شادمان می شود و رحم بر ارباب فقر و فاقه می آورد، و گرسنگی روز قیامت را متذکر می گردد و شکسته نفسی در او ظاهر می شود و مواظبت بر عبادات و طاعت سهل و آسان می گردد و شهوت معصیت را کم می کند و خواب را که باعث تضییع روزگار و عمر، و موجب کلال طبع، و فوات نماز شب است کم می کند و آدمی را خفیف المونه و سبکبار می گرداند، و به آن جهت، فارغ البال و متمکن از تهیه اسباب سفر قیامت می شود و بدن را صحیح و امراض را دفع می کندفصل دوم - مذمت خمود و فواید نکاح: و آن عبارت است از کوتاهی کردن در تحصیل نمودن قدر ضرورت از قوت، به جهت سد رمق، و سستی از قدر لازم در شهوت نکاح، به حدی که منجر به برطرف شدن قوت، و تضییع عیال، و قطع نسل شود و شکی نیست که آن در شرع مذموم و ناپسندیده است، زیرا که تحصیل شناخت پروردگار، و سعی در عبادت آفریدگار، و کسب فضائل و دفع رذائل، موقوف به قوت بدن و صحت تن است پس کوتاهی در رساندن غذائی به بدن، که قوت را محافظت نماید، آدمی را از تحصیل سعادات محروم سازد و همچنین اهمال قوه شهوت نکاح، آدمی را از فواید بسیار محروم می گرداند، زیرا که خداوند عالم این قوه را بر بنی آدم مسلط گردانید تا نسل باقی ماند، و وجود این سلسله دائمی باشد پس کسی که آن را مهمل گذارد و ترک نکاح کند ثمره این قوه را ضایع کرده و از فواید بقای نسل محروم شده است، که یکی از آنها: موافقت اراده خداست، که بقای نوع انسان باشد و بسیار شدن بندگان، و بسیار شدن کسانی که پیغمبر آخرالزمان به واسطه آنها مباهات و افتخار می کند و تبرک جستن به دعای خیر فرزند صالح بعد از مردن و وصول به شفاعت اطفال صغیری که پیش از پدر و مادر می میرند، و غیر اینها از فواید با وجود اینکه قطع کردن رشته ای که از آدم أبوالبشر متصل شده و آن را به دیگری نسپردن، خود قصوری است ظاهر و روشن و از برای نکاح و تزویج نیز فواید بسیاری است که کسی که آن را ترک می کند، آن فواید از او فوت می شود از جمله آنها محافظت خود از شر شیطان، و شکستن سورت شهوت، و فارغ شدن از تدبیر منزل، و نگاهبانی خانه، و امر طبخ و فرش و جاروب کردن، و اسباب زندگانی را آراستن، و ظروف و جامه شستن، و امثال اینها از آنچه آدمی را از تحصیل علم و عمل باز می دارد.

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و اما دوم که پیروی شهوت فرج، و حرص بر مجامعت باشد، پس شکی نیست که خود فی نفسه امری است قبیح و منکر، و در نظر ارباب عقول، مستهجن و مستنکر.
هوش مصنوعی: پیروی از تمایلات جنسی و اشتیاق به رابطه جنسی، به خودی خود امری زشت و ناپسند است و در نظر افراد صاحب فکر، قابل قبول نیست و مورد تنفر قرار می‌گیرد.
عقل که کارفرمای مملکت بدن است به واسطه آن مقهور و «منکوب»، و قوه عاقله که مخدوم قوا و حواس است، خادم و مغلوب می گردد تا کار به جائی می رسد که همت انسان بر تمتع از جواری و نسوان، «مقصور»، و از سلوک آخرت مهجور می شود.
هوش مصنوعی: عقل که رکن اساسی و مدیریتی وجود انسان است، در حالتی از ضعف و انفعال قرار می‌گیرد و توانایی‌های عقلانی تحت تأثیر نیروهای دیگر و احساسات قرار می‌گیرند. این وضعیت به جایی می‌رسد که تمرکز انسان بیشتر بر لذت‌جویی از سرگرمی‌ها و روابط غیرمعنوی معطوف می‌شود و از سیر و سلوک معنوی و آخرتی خود فاصله می‌گیرد.
بلکه بسا باشد که قوه شهویه چنان غلبه نماید که قوه دین را مضمحل و خوف خدا را از دل زایل نموده، آدمی را به ارتکاب فواحش بدارد و اگر کسی را قوه واهمه غالب باشد این شهوت او را به عشق بهیمی منجر می سازد و آن ناخوشی ای است که عارض دلهای بیکار، که از محبت خداوندگار خالی، و از همت عالی بری باشند می شود.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات تمایلات شهوانی به قدری قدرت می‌گیرند که آدمی را از دین و خوف خدا دور می‌سازند و او را به ارتکاب اعمال ناپسند وادار می‌کنند. در صورتی که پندار و واهمه بر فرد غلبه کند، این تمایلات ممکن است به عشقی حیوانی تبدیل شوند. این وضعیت ناخوشایند برای افرادی به وجود می‌آید که از محبت خداوند خالی هستند و همت بلندی ندارند.
و بر کسی که دشمن خود نباشد لازم است که خود را از مبادی شهوت که فکر و نظر کردن باشد محافظت نماید و احتراز کند، زیرا که بعد از هیجان قوه شهویه نگاه داشتن آن صعوبتی دارد و این اختصاص به شهوت ندارد، بلکه محبت هر امر باطلی از جاه و مال و اهل و عیال و غیر اینها چنین است پس اگر آدمی ابتدا در آنها فکر نکند و ملتفت مبادی آنها نشود، دفع آنها در نهایت سهولت و آسانی می شود و اگر پیش آنها را نگرفت و داخل در آنها شد دیگر نگاهداشتن خود امری است بسیار مشکل.
هوش مصنوعی: کسی که نمی‌خواهد دشمنی برای خود بسازد، باید خود را از مبدأهای شهوت، که شامل تفکر و توجه به آن‌هاست، دور نگه‌دارد و از آن‌ها پرهیز کند. زیرا زمانی که شهوت و تمایل قوی می‌شود، کنترل بر آن دشوار می‌گردد. این موضوع فقط مربوط به شهوت نیست، بلکه علاقه به هر چیز ناپسند مانند مقام، مال، خانواده و دیگر موارد نیز همین‌طور است. اگر فردی از ابتدای امر بر این موضوعات فکر نکند و به آغازهای آن‌ها توجه نکند، راحت‌تر می‌تواند آن‌ها را کنار بگذارد. اما اگر به آن‌ها بپردازد و وارد این موضوعات شود، در ادامه کنترل بر خود بسیار سخت خواهد بود.
و مثال آن، مانند کسی است که عنان مرکبی را در دست داشته باشد و آن مرکب بخواهد داخل مکانی شود، ابتدا در نهایت سهولت می تواند عنان را گرفته مانع آن شود.
هوش مصنوعی: مثال آن مانند فردی است که افسار یک حیوان را در دست دارد و آن حیوان قصد ورود به یک مکان را دارد. در این حالت، او می‌تواند به راحتی افسار را محکم بگیرد و از ورود حیوان جلوگیری کند.
و اما کسی که ابتدا خود را محافظت ننموده، مانند کسی است که مرکب را رها کند تا داخل جائی شود و بعد دم آن را گرفته بخواهد ازعقب بیرون کشد ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا در اول، به اندک التفاتی ممانعت میسر گردد، در آخر به صد جان کندن دست ندهد پس کسی که طالب نجات خود باشد باید در ابتدای کار، احتیاط کند، که به آخرش مبتلا نشود و احمق طایفه ای هستند که با وجود اینکه شهوت ایشان قوی است باز در صدد تناول غذاها و معاجین مقویه باه هستند تا جماع بیشتر کنند و ایشان مانند کسانی هستند که مبتلا به چنگ سباع درنده شده باشند و در بعضی اوقات که آن سباع از او غافل شوند حیله هایی کند که آنها را به هیجان و حمله آورد و چگونه کسی که از عقلا محسوب باشد چنین امری می کند و حال اینکه علاوه بر مفاسد دینیه که بر افراط در وقاع مترتب می شود به تجربه رسیده که هر که منقاد این شهوت گردد و به تهییج زنان و تجدید ایشان و خوردن غذاهای مقویه و معاجین مبهیه سعی در قوت و هیجان شهوت نماید البته لاغر و نحیف، و در اکثر اوقات مریض و ضعیف، و عمر او کوتاه است و بسا باشد که دماغ او مختل، و عقل او فاسد گردد و این شهوت را تشبیه کرده اند به عامل ظالمی که پادشاه او را مطلق العنان کند، و او را از ظلم کردن منع نکند و او به تدریج اموال رعایا را بگیرد تا ایشان را مستأصل کند، و به فقر و فاقه مبتلا سازد و به یکباره همه ایشان هلاک شوند، یا از مملکت پادشاه متفرق شده مملکت را ویران گذراند.
هوش مصنوعی: کسی که از ابتدا خود را در برابر مشکلات محافظت نکند، مانند کسی است که حیوان خود را رها کند و سپس بخواهد آن را از یک محل خطرناک خارج کند؛ در این حالت، تفاوت مسیر از ابتدا تا انتها را می‌توان مشاهده کرد. در ابتدای کار، با کمی احتیاط می‌توان از مشکلات جلوگیری کرد، اما در پایان ممکن است با دشواری‌های بسیاری مواجه شود. بنابراین، کسی که به دنبال نجات خود است باید در آغاز کار احتیاط کند تا به مشکلاتی دچار نشود. برخی افراد با وجود اینکه شهوت زیادی دارند، همچنان در تلاش‌اند تا با خوردن غذاها و معجون‌های تقویتی، امکان برقراری رابطه جنسی را افزایش دهند. آنها شبیه به افرادی هستند که در دام درندگان گرفتار شده‌اند و در زمان‌هایی که خطر از آنها غافل می‌شود، نقشه‌هایی برای تحریک آنها می‌کشند. این رفتار در حالی است که از عقل و خردشان دور است و همچنین با توجه به تجربیات، معلوم شده که کسی که به این شهوت تن می‌دهد، به تدریج بیمار و ضعیف می‌شود و عمر کوتاهی خواهد داشت. علاوه بر این، این شهوت به عاملی ظالم تشبیه شده است که پادشاه او را آزاد می‌گذارد و مانع ظلم او نمی‌شود؛ او به تدریج اموال مردم را می‌گیرد و آن‌ها را متضرر می‌کند تا سرانجام همه را ویران کند.
پس هرگاه پادشاه عقل، قوه شهویه را بر مملکت بدن مسلط سازد و آن را بر حد اعتدال ندارد جمیع مواد صالحه، که از غذا هم می رسد و باید به جمیع اعضا منقسم گردد، و بدل ما یتحلل شود، به مصرف خود می رساند و همه را منی می کند، و سایر اعضا بی غذا می ماند، و به تدریج ضعیف می گردند، و به زودی اجزای ملک بدن از هم می پاشد.
هوش مصنوعی: هرگاه فرمانروایی عقل بر قوه شهوت در بدن حاکم باشد و نتواند آن را در حد اعتدال نگه دارد، تمامی مواد غذایی که به بدن می‌رسند و باید به اعضای مختلف تقسیم شوند، به طور نادرست مصرف می‌شوند و فقط به نیازهای بی‌پایان قوه شهوت پاسخ می‌دهند. در نتیجه، سایر اعضا از غذا بی‌بهره می‌مانند، ضعیف می‌شوند و به تدریج ساختار بدن از هم می‌پاشد.
و چون آفات این شهوت، خارج از حد احصا، و باعث هلاکت دین و دنیا است، اخبار بسیار در مذمت آن وارد شده حتی آنکه در بعضی از روایات رسیده که «چون ذکر مرد برخاست دو ثلث عقل او می رود» و در تفسیر قول خدای تعالی: «و من شر غاسق اذا وقب» وارد شده که یعنی از شر ذکر، هرگاه برخیزد یا داخل شود و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «خدا هیچ پیغمبری از گذشتگان را برنینگیخت مگر آنکه شیطان امیدا داشت که او را به مهلکه زنان افکند و هلاک سازد و من از هیچ چیز نمی ترسم این قدر که از زن» و فرمود که «بپرهیزید از فتنه زنان و اول فتنه بنی اسرائیل به واسطه زنان بود» مروی است که «شیطان گفت: زن، نصف لشکر من است، و آن از برای من تیری است که به هر جا می افکنم خطا نمی شود و زن محرم اسرار من، و رسول من است».
هوش مصنوعی: آسیب‌های ناشی از این نوع وسوسه‌ها به قدری زیاد و غیرقابل شمارش است که می‌تواند به نابودی دین و دنیا منجر شود. در این رابطه، اخبار و روایت‌های متعددی وجود دارد که به انتقاد از آن پرداخته‌اند. به عنوان مثال در برخی از این روایت‌ها آمده است که وقتی مرد به یاد زنی می‌افتد، دو سوم عقلش را از دست می‌دهد. در تفسیر آیه‌ای از قرآن نیز اشاره شده که باید از شر زنی که به سراغ انسان می‌آید، در امان ماند. پیامبر اسلام نیز تاکید کرده که خدا هیچ پیامبری را نفرستاده مگر اینکه شیطان به او امید داشت که او را در دام زنان به هلاکت بیفکند و خودش از این موضوع بسیار می‌ترسید. همچنین او تصریح کرده است که باید از فتنه‌های ناشی از زنان پرهیز کرد و نخستین فتنه در تاریخ بنی اسرائیل به خاطر زنان بود. در این باره گفته شده که شیطان بر این باور است که زن نیمی از سپاه اوست و او می‌تواند از طریق زنان به مقاصد خود دست یابد.
زن و اژدها هر دو در خاک به
جهان پاک ازین هر دو ناپاک به
هوش مصنوعی: زن و اژدها هر دو در زمین وجود دارند و در دنیای پاک، هردو ناپاک هستند.
عزیزان را کند کید زنان خوار
به کید زن مبادا کس گرفتار
هوش مصنوعی: زنان دشمنان عزیزان را فریب می‌دهند، بنابراین کسی نباید به حقه‌های آنها دچار مشکل شود.
و شک نیست که اگر شهوت فرج نبودی زنان بر مردان تسلط نیافتندی پس افراط در این شهوت هلاک کننده فرزند آدم است هان، هان تا مغرور نگردی به اینکه پیغمبر خدا زنان بسیار خواست.
هوش مصنوعی: بدون تردید، اگر تمایل به ارتباط جنسی وجود نداشت، زنان نمی‌توانستند بر مردان تسلط پیدا کنند. بنابراین، افراط در این تمایل می‌تواند برای بشر خطرناک باشد. مراقب باش که فریب این را نخوری که پیامبر خدا زنان زیادی داشتند.
کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گرچه باشد در نوشتن شیر شیر
هوش مصنوعی: کارت را با کارهای دیگران مقایسه نکن، حتی اگر به نظر خوب بیاید.
آشنایان ره عشق درین بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
هوش مصنوعی: آشنایان عشق در این دریا عمیق غرق شدند، اما در آبی آلوده گرفتار نشدند.
اگر تمام دنیا از آن او بودی لحظه ای دل او را مشغول نساختی، و ساعتی به فکر آن نپرداختی چنان آتش شوق و محبت خدا در کانون سینه همایونش افروخته بود که اگر گاه گاهی آبی بر آن نریختی، دل او آتش گرفتی، و از آنجا سرایت به جسم مبارکش کردی، و اجزای وجود مسعودش را از هم پاشیدی و جنبه تجردش چندان غالب بود که اگر گاهی خار و خس مادیات به دامن او نیاویختی یکباره از عالم مادیات گریختی، و طایر روحش به اوج عالم قدس پرواز نمودی.
هوش مصنوعی: اگر تمام دنیا از آن او بود، هیچ‌گاه دلش مشغول نمی‌شد و لحظه‌ای به آن فکر نمی‌کرد. آتش شوق و محبت خدا در دل او چنان شعله‌ور بود که اگر گه‌گاهی آن را خاموش نمی‌کردی، دلش آتش می‌گرفت و این آتش به جسمش سرایت می‌کرد و اجزای وجودش را از هم می‌پاشید. او چنان با جنبه روحانی‌اش پیوند داشت که اگر گاهی به مادیات توجه نمی‌کرد، به سرعت از این دنیا دور می‌شد و روحش به اوج عالم قدس پرواز می‌کرد.
به این جهت، آن جناب زنان متعدده خواستند و نفس مقدس خود را به ایشان مشغول ساختند که فی الجمله التفاتی به دنیا از برای او همیشه باشد و از کثرت استغراق در لجه بحر شوق الهی منجر به مفارقت روح مقدسش نگردد و به این جهت بود که هرگاه کثرت استغراق، او را فرو گرفتی و از باده انس سرشار گشتی، دست مبارک بر ران عایشه و می فرمود: «کلمینی یا حمیرا اشغلینی یا حمیرا» یعنی «ای عایشه با من سخن گوی، و مرا مشغول دنیا کن» و به این سبب بود که بعضی از زوجات آن جناب، که به تقدیر رب الارباب به تزویج آن حضرت آمده بودند در نهایت شقاوت بودند تا به جهت کثرت شقاوت دنیویه آنها غالب باشد و توانند فی الجمله مقاومت با جنبه قدسیه آن حضرت نمایند، و روح پاکش را به جانب دنیا جذب نمایند و چون ایشان آن سید انس و جان را مشغول ساختندی فی الجمله آن حضرت به این عالم التفات می کرد، و لیکن چون جبلت آن حضرت، انس با پروردگار بود، و التفات به خلق، عارضی بود که از برای بقای حیات، خود را به آن می داشتند هر وقت که مجالست او با اهل دنیا به طول می انجامید دلتنگ می شد و شکیبائی در او نمی ماند و می فرمود: «ارحنا یا بلال» یعنی اذان بگوی، و ما را از اشتغال به دنیا راحت انداز و مخفی نماند که معالجه افراط در این شهوت بعد از تذکر مفاسد و یادآوری معایب آن، این است که قوه شهویه را به گرسنگی ضعیف کنی و آنچه باعث هیجان شهوت می شود، از خیال زنان و تصور ایشان و نگاه کردن و سخن گفتن و خلوت نمودن با آنها احتراز کنی و اقوای اسباب هیجان این شهوت، این چهار تا است و از این چهار تا، تأثیر نظر کردن و خلوت نمودن بیشتر است و از این جهت خدای تعالی فرمود: «قل للمومنین یغضوا من ابصارهم» یعنی «به مومنین امر کن که دیده های خود را بپوشند» و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «نظر کردن، تیر زهرآلودی است از تیرهای شیطان، هر که خود را از آن نگاهدارد به جهت خوف خدا، خدا او را عطا فرماید ایمانی که حلاوت آن را در دل خود بیابد» و از یحیی بن زکریا علیه السلام پرسیدند که ابتدای زنا و منشأ آن چیست؟ گفت: «نگاه کردن و آرزو نمودن» یعنی خیال و تصور کردن و حضرت داود علیه السلام به پسر خود فرمود که «ای فرزند من در عقب شیر راه برو ولی در عقب زن راه مرو» و ابلیس لعین گفته است که «نگاه کردن کمان قدیم من است و تیری است که هرگز آن را خطا نمی کنم» و چون نظر کردن باعث هیجان شهوت می شود، شریعت مقدسه حرام کرد نظر کردن هر یک از مرد و زن را به دیگری و حرام نمود شنیدن مردان و زنان سخنان یکدیگر را مگر در حال ضرورت و همچنین حرام شد نظر کردن مردان به پسران «امرد»، اگر از شهوت باشد و از این جهت، بزرگان دین و اخیار در اعصار احتراز می نمودند از نظر کردن به روی پسران امرد و به این سبب بود که سلاطین اسلام، که پناه مذهب و دین، و حصن حصین شرع و آئین اند، و حکام دیندار و علمائی که حکم ایشان نافذ بود، در اعصار و امصار از تردد زنان در کوچه و بازار بدون حاجت و ضرورت، و از اجتماع ایشان در عیدگاهها و مساجدی که موجب نظر کردن به مردان و مظنه فتنه و فساد می بود منع می نمودند.
هوش مصنوعی: به همین خاطر، آن حضرت زنان زیادی را به همسری انتخاب کردند تا همواره توجهی به زندگی دنیوی داشته باشند و عمق عشق به خداوند باعث نشود روح مقدس ایشان از دنیا جدا گردد. در این راستا، وقتی که غرق در عشق الهی می‌شد و احساس سرور و شادی می‌کرد، به عایشه اشاره می‌کرد تا با او صحبت کند و او را به دنیای مادی مشغول کند. برخی از همسران ایشان به خاطر شدت شقاوت و گرفتاری به دنیا نتوانستند با جنبه‌های مقدس آن حضرت مبارزه کنند و این امر باعث می‌شد که روح پاک آن حضرت به سوی دنیای مادی جذب شود. اما با وجود این، طبع و سرشت ایشان به پروردگار نزدیک بود و توجه به خلق و دنیا برای حفظ حیاتش ضروری بود. هر زمان که معاشرت‌های طولانی با اهل دنیا داشتند، به شدت دلگیر می‌شد و نمی‌توانست طاقت بیاورد و می‌فرمود: «ای بلال، اذان بگو تا ما را از گرفتاری به دنیا رها کنی.» برای کاهش شهوت، باید آن را با گرسنگی تضعیف کرد و از چیزهایی که موجب برانگیختن شهوت می‌شود مانند خیال و نگاه به زنان دوری کرد. چهار عامل تأثیرگذار در این زمینه وجود دارد که از همه مهم‌تر، نگاه کردن و خلوت کردن با زنان است. به همین دلیل خداوند دستور داده است که مؤمنان باید چشم‌های خود را ببندند. حضرت رسول نیز فرموده‌اند: «نگاه کردن، تیر زهرآلودی از تیرهای شیطان است و هر که از آن خود را حفظ کند به هدف خوف از خدا، ایمان شیرینی را در دلش می‌یابد.» در مورد منشاء زنا، یحیی بن زکریا گفته است که آن ناشی از نگاه کردن و آرزو کردن است. حضرت داود نیز به پسرش توصیه کرده است که پشت شیر راه برود اما پشت زن هرگز. ابلیس گفته است: «نگاه کردن سلاح من است و هرگز در آن خطا نمی‌کنم.» به همین دلیل، شریعت مقدس نگریستن مرد و زن به یکدیگر را منع کرده و گوش دادن به سخنان همدیگر را جز در مواقع ضرورت حرام دانسته است. همچنین، نگاه کردن مردان به پسران جوان نیز از شهوت باید دوری شود. به همین خاطر، بزرگان دین همیشه از نگاه کردن به پسران جوان دوری می‌کردند. سلاطین اسلامی که پاسداران دین و آئین بودند، نیز برای جلوگیری از فساد، از تردد زنان در خیابان‌ها و جمع شدن آنها در مکان‌های عمومی بدون ضرورت و نیاز، جلوگیری می‌کردند.
پس کسی که در صدد محافظت دین و دنیای خود باشد باید از نظر کردن به نامحرم و تصور ایشان و تکلم و خلوت با زنان اجتناب تمام نماید.
هوش مصنوعی: اگر کسی می‌خواهد از دین و دنیای خود محافظت کند، باید از نگاه کردن به افراد نامحرم، تصور کردن آن‌ها، صحبت کردن و تنها بودن با زنان خودداری کند.