گنجور

صفت نوزدهم - عصبیت

و آن عبارت است از سعی نمودن در حمایت خود یا چیزی که به خود نسبت دارد، از دین و مال و قبیله و عشیره و اهل شهر یا اهل صنعت خود و امثال اینها، به قول یا فعل و این بر دو قسم است، زیرا که آن را که حمایت می کند و سعی در دفع بدی از آن می کند اگر چیزی است که حفظ و حمایت آن لازم است و در حمایت کردن، از حق متجاوز نمی کند و انصاف را از دست نمی دهد این قسم ممدوح و پسندیده، و از صفات فاضله است و آن را غیرت گویند، چنانکه گذشت

و اگر چیزی را که حمایت می کند، چیزی است که حمایت آن شرعا خوب نیست، یا در حمایت، از حق و انصاف تجاوز می کند و به باطل داخل می شود، این قسم عصبیت مذموم است و از رذایل صفات متعلقه به قوه غضبیه است.

و به این اشاره فرمودند حضرت سید الساجدین علیه السلام وقتی که از عصبیت از او پرسیدند پس فرمود: «عصبیتی که صاحب آن گناهکار است آن است که آدمی بدان قبیله خود را بهتر از نیکان قبیله دیگر ببیند و عصبیت، آن نیست که کسی قبیله خود را دوست داشته باشد، و لیکن آن است که آدمی اعانت بکند قبیله خود را بر ظلم» و عصبیت را که در اخبار و احادیث اطلاق می کنند این قسم را مذموم می خوانند و آن از صفات مهلکه و آدمی را به شقاوت ابدی گرفتار می کند.

حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «هر که تعصب بکشد یا تعصب از برای او بکشند رشته اسلام از گردن او جدا می شود» و فرمود که «هر که به قدر حبه خردلی عصبیت در دل او باشد خدا در روز قیامت او را با اعراب جاهلیت برخواهد انگیخت» و از حضرت سیدالساجدین علیه السلام مروی است که «هیچ حمیتی داخل بهشت نمی شود مگر حمیت حمزه بن عبدالمطلب علیه السلام در آن وقت که مشرکین بچه دان شتر را در حالت سجود معبود همایون بر سر سید کاینات افکندند غضب و حمیت، حمزه را بر آن داشت که دین اسلام را قبول نمود» و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود که «فرشتگان چنان پنداشتند که ابلیس از ایشان است و خدای می دانست که از ایشان نیست پس حمیت و غضب، او را بر آن داشت که حقیقت خود را ظاهر کرده گفت: مرا از آتش خلق کردی و آدم را از خاک».

صفت هیجدهم - علاج خودستایی و تزکیه نفس: و آن عبارت از این است که آدمی را در مقام اثبات کمال و نفی نقص از خود برآید و این از نتایج عجب است و قبح آن ظاهر و مبین است، زیرا که هر که حقیقت خود را شناخت و به قصور و نقصانی که لازم ذات انسان است برخورد، دیگر زبان به مدح خود نمی گشاید علاوه بر اینکه این امری است در نظر همه مردم قبیح، و هر که خودستائی نماید در نظرها بی وقع و بی مقدار و پست و بی اعتبار می گردد و از این جهت امیرالمومنین علیه السلام فرمود که «تزکیة المرء نفسه قبیحة» یعنی «ستایش مرد، خود را قبیح است» و آنچه گذشت در بیان حقارت انسان و پستی او کافی است از برای بیان قبح خودستائی پس سزاوار از برای هر کس آن است که از این صفت قبیحه کناره کند، و هر سخنی می خواهد بگوید در آن تأمل کند، که متضمن خودستائی نباشد.صفت بیستم - کتمان حق: و باعث این، یا عصبیت است یا جبن، و گاه باشد که سبب آن طمع باشد، و در این صورت هم باز منشأ آن ضعف نفس و خمود قوه غضبیه است پس به هر حال این صفت از رذایل متعلق به قوه غضبیه است، یا از جانب افراط یا از طرف تفریط و در ضمن این صفت خبیثه، صفات خبیثه بسیار است چون: میل به یک طرف در حکم میان مردمان، و کتمان شهادت، و شهادت ناحق دادن، و تصدیق اهل باطل را نمودن، و تکذیب حق را کردن و غیر اینها.

اطلاعات

منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و آن عبارت است از سعی نمودن در حمایت خود یا چیزی که به خود نسبت دارد، از دین و مال و قبیله و عشیره و اهل شهر یا اهل صنعت خود و امثال اینها، به قول یا فعل و این بر دو قسم است، زیرا که آن را که حمایت می کند و سعی در دفع بدی از آن می کند اگر چیزی است که حفظ و حمایت آن لازم است و در حمایت کردن، از حق متجاوز نمی کند و انصاف را از دست نمی دهد این قسم ممدوح و پسندیده، و از صفات فاضله است و آن را غیرت گویند، چنانکه گذشت
هوش مصنوعی: این متن به تلاش برای حمایت از خود یا اموری که به شخص مربوط می‌شود اشاره دارد، مانند دین، مال، قبیله، عشیره، اهالی شهر یا صنعت. این حمایت می‌تواند به دو دسته تقسیم شود. اگر کسی در حمایت از چیزی که باید از آن محافظت کرد، سعی کند و در این کار از حقوق دیگران تعدی نکند و انصاف را رعایت کند، این نوع حمایت مثبت و مطلوب است و به آن غیرت گفته می‌شود.
و اگر چیزی را که حمایت می کند، چیزی است که حمایت آن شرعا خوب نیست، یا در حمایت، از حق و انصاف تجاوز می کند و به باطل داخل می شود، این قسم عصبیت مذموم است و از رذایل صفات متعلقه به قوه غضبیه است.
هوش مصنوعی: اگر چیزی که مورد حمایت قرار می‌گیرد، از نظر شرع خوب نیست یا به حق و انصاف تجاوز کرده و به اقدام نادرست منتهی می‌شود، این نوع تمايلات عصبیت منفی محسوب می‌شود و جزو ویژگی‌های ناپسند مربوط به خشم است.
و به این اشاره فرمودند حضرت سید الساجدین علیه السلام وقتی که از عصبیت از او پرسیدند پس فرمود: «عصبیتی که صاحب آن گناهکار است آن است که آدمی بدان قبیله خود را بهتر از نیکان قبیله دیگر ببیند و عصبیت، آن نیست که کسی قبیله خود را دوست داشته باشد، و لیکن آن است که آدمی اعانت بکند قبیله خود را بر ظلم» و عصبیت را که در اخبار و احادیث اطلاق می کنند این قسم را مذموم می خوانند و آن از صفات مهلکه و آدمی را به شقاوت ابدی گرفتار می کند.
هوش مصنوعی: حضرت سید الساجدین علیه السلام در پاسخ به سوال درباره عصبیت فرمودند: عصبیتی که ناپسند و گناهکار است، این است که انسان قبیله خود را از نیکان قبیله دیگر بهتر ببیند. عصبیت به معنای دوست داشتن قبیله خود نیست، بلکه این مفهوم شامل حمایت کردن قبیله خود در ظلم و ستم است. این نوع عصبیت است که در احادیث و اخبار مذمت شده و از ویژگی‌های خطرناکی به شمار می‌آید که می‌تواند انسان را به بدبختی ابدی گرفتار کند.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «هر که تعصب بکشد یا تعصب از برای او بکشند رشته اسلام از گردن او جدا می شود» و فرمود که «هر که به قدر حبه خردلی عصبیت در دل او باشد خدا در روز قیامت او را با اعراب جاهلیت برخواهد انگیخت» و از حضرت سیدالساجدین علیه السلام مروی است که «هیچ حمیتی داخل بهشت نمی شود مگر حمیت حمزه بن عبدالمطلب علیه السلام در آن وقت که مشرکین بچه دان شتر را در حالت سجود معبود همایون بر سر سید کاینات افکندند غضب و حمیت، حمزه را بر آن داشت که دین اسلام را قبول نمود» و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود که «فرشتگان چنان پنداشتند که ابلیس از ایشان است و خدای می دانست که از ایشان نیست پس حمیت و غضب، او را بر آن داشت که حقیقت خود را ظاهر کرده گفت: مرا از آتش خلق کردی و آدم را از خاک».
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام فرمودند که اگر کسی دچار تعصب شود یا به خاطر او تعصب ورزند، ارتباط او با اسلام قطع می‌شود. همچنین فرمودند که اگر کسی حتی به اندازه یک دانه خردل در دلش تعصب داشته باشد، در روز قیامت با عرب‌های جاهلیت محشور خواهد شد. همچنین از امام سجاد نقل شده است که هیچ نوع تعصبی جز تعصب حمزه بن عبدالمطلب به بهشت وارد نمی‌شود. این تعصب زمانی رخ داد که مشرکان، فرزند شتری را در حال سجده بر سر پیامبر اسلام انداختند و حمزه از غضب و تعصب خود به دین اسلام گروید. امام جعفر صادق نیز فرمودند که فرشتگان فکر کردند ابلیس از میان آن‌هاست، اما خداوند می‌دانست که نیست و ابلیس به خاطر حسد و خشمش حقیقت خود را نمایان کرد و گفت: «مرا از آتش آفریدی و آدم را از خاک».