گنجور

صفت هیجدهم - علاج خودستایی و تزکیه نفس

و آن عبارت از این است که آدمی را در مقام اثبات کمال و نفی نقص از خود برآید و این از نتایج عجب است و قبح آن ظاهر و مبین است، زیرا که هر که حقیقت خود را شناخت و به قصور و نقصانی که لازم ذات انسان است برخورد، دیگر زبان به مدح خود نمی گشاید علاوه بر اینکه این امری است در نظر همه مردم قبیح، و هر که خودستائی نماید در نظرها بی وقع و بی مقدار و پست و بی اعتبار می گردد و از این جهت امیرالمومنین علیه السلام فرمود که «تزکیة المرء نفسه قبیحة» یعنی «ستایش مرد، خود را قبیح است» و آنچه گذشت در بیان حقارت انسان و پستی او کافی است از برای بیان قبح خودستائی پس سزاوار از برای هر کس آن است که از این صفت قبیحه کناره کند، و هر سخنی می خواهد بگوید در آن تأمل کند، که متضمن خودستائی نباشد.

به چشم کسان درنیاید کسی
که از خود بزرگی نماید بسی
مگو تا بگویند مدحت هزار
چو خود گفتی از کس توقع مدار
تو آنگه شوی پیش مردم عزیز
که مر خویشتن را نگیری به چیز
صفت هفدهم - بغی و سرکشی: که عبارت است از گردن کشی و سرکشی از فرمان کسی که اطاعت او لازم است و این بدترین نوع از انواع کبر است، زیرا که اطاعت نکردن کسی که اطاعت او لازم است، مانند: پیغمبران و اوصیای ایشان، منجر به کفر می شود و بیشتر طوایف کفار به این جهت بر کفر باقی ماندند و هلاک شدند، چون: یهود و نصاری و کفار قریش و غیر ایشان و غالب آن است که ظلم و تعدی بر مسلمین، و مقهور کردن ایشان و امثال آن به سبب این صفت می شود و شکی نیست که اینها همه از مهلکات عظیمه هستند.صفت نوزدهم - عصبیت: و آن عبارت است از سعی نمودن در حمایت خود یا چیزی که به خود نسبت دارد، از دین و مال و قبیله و عشیره و اهل شهر یا اهل صنعت خود و امثال اینها، به قول یا فعل و این بر دو قسم است، زیرا که آن را که حمایت می کند و سعی در دفع بدی از آن می کند اگر چیزی است که حفظ و حمایت آن لازم است و در حمایت کردن، از حق متجاوز نمی کند و انصاف را از دست نمی دهد این قسم ممدوح و پسندیده، و از صفات فاضله است و آن را غیرت گویند، چنانکه گذشت

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و آن عبارت از این است که آدمی را در مقام اثبات کمال و نفی نقص از خود برآید و این از نتایج عجب است و قبح آن ظاهر و مبین است، زیرا که هر که حقیقت خود را شناخت و به قصور و نقصانی که لازم ذات انسان است برخورد، دیگر زبان به مدح خود نمی گشاید علاوه بر اینکه این امری است در نظر همه مردم قبیح، و هر که خودستائی نماید در نظرها بی وقع و بی مقدار و پست و بی اعتبار می گردد و از این جهت امیرالمومنین علیه السلام فرمود که «تزکیة المرء نفسه قبیحة» یعنی «ستایش مرد، خود را قبیح است» و آنچه گذشت در بیان حقارت انسان و پستی او کافی است از برای بیان قبح خودستائی پس سزاوار از برای هر کس آن است که از این صفت قبیحه کناره کند، و هر سخنی می خواهد بگوید در آن تأمل کند، که متضمن خودستائی نباشد.
هوش مصنوعی: آدمی باید از خودستایی و تأکید بر کمالات خود دوری کند و به نقص‌ها و محدودیت‌های انسانی‌اش واقف باشد. چون کسی که خود را به درستی می‌شناسد، نمی‌تواند به مدح و ستایش خود بپردازد. این رفتار در نظر مردم زشت و ناپسند است و باعث می‌شود که فرد در نظر دیگران بی‌اعتبار و پست به نظر برسد. به همین دلیل، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند که ستایش خود زشت است. نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که انسان باید از خاصیت خودستایی دوری کند و هر زمانی که می‌خواهد حرفی بزند، باید توجه کند که به نوعی به خودستایی ختم نشود.
به چشم کسان درنیاید کسی
که از خود بزرگی نماید بسی
هوش مصنوعی: کسی که خود را خیلی بزرگ جلوه می‌دهد، در نظر مردم به چشم نمی‌آید و برای آنها اهمیت خاصی ندارد.
مگو تا بگویند مدحت هزار
چو خود گفتی از کس توقع مدار
هوش مصنوعی: نگو که دیگران درباره‌ات بگویند، چون اگر خودت تعریف و تمجید کنی، از هیچ‌کس انتظار نداشته باش که برایت چیزی بگوید.
تو آنگه شوی پیش مردم عزیز
که مر خویشتن را نگیری به چیز
هوش مصنوعی: وقتی که خودت را به چیزهای دنيوی وابسته نکنید و به آنها تکیه نکنید، در نظر مردم با ارزش و عزیز خواهی شد.