گنجور

فصل - راه معالجه تکبر

دانستی که کبر از جمله مهلکات، و مانع وصول به سعادات است و باعث آن نیست مگر حمق و سفاهت و بی‌خردی و غفلت، زیرا که همه آسمان ها و زمینها و آنچه در آنها موجود است در جنب مخلوقات خدا هیچ و بی مقدارند و همچنین زمین در جنب آسمان ها، و موجودات زمین در جنب زمین، و حیوانات در جنب آنچه بر روی زمین است، و انسان در جنب حیوانات، و این مسکین بیچاره متکبر، در جنب افراد انسان پس چه شده است او را که بزرگی کند.

خویشتن را بزرگ می بینی
راست گفتند یک، دو بیند لوچ

ای احمق قدر و مقدار خود را بشناس و ببین چیستی و کیستی و چه برتری بر دیگران داری، به فکر خود باش و خود را بشناس.

تا تطاول نپسندی و تکبر نکنی
که خدا را چو تو در ملک بسی جانورست

اول و آخر خود را در نظر گیر و اندورن خود را مشاهده کن، ای منی گندیده و ای مردار ناپسندیده، ای جوال نجاسات و ای مجمع کثافات، ای جانور متعفن و ای کرمک عفن، ای عاجز بی دست و پا و ای به صدهزار احتیاج مبتلا، تو کجا و تکبر کجا؟ ای ایاز از پوستینت یاد آر.

شپشی خواب و آرام از تو می گیرد، و جستن موشی تو را از جا می جهاند لحظه ای گرسنگی از پایت درآورد دو درم غذای زیادتی باد گندیده از حلقومت بیرون می فرستد و به اندک حرکت زمین، چون سپند از جا می جهی بسا باشد در شب تاریک از سایه خود می ترسی و غیر اینها از آنچه من و تو می دانیم دیگر تو را با کبر چه افتاده است؟

قد خم، موی سفید، اشک دمادم یحیی
تو بدین هیئت اگر عشق نبازی چه شود

پس در صدد معالجه این مرض برآی و بدان که معالجه آن مانند معالجه مرض عجب است، چون کبر، متضمن معنی عجب نیز هست و از معالجات مخصوصه مرض کبر، آن است که آدمی آیات و اخباری که در مذمت این صفت رسیده به نظر درآورد و آنچه در مدح و خوبی ضد آن، که تواضع است وارد شده ملاحظه کند، چنانچه خواهد آمد.

علاوه بر این، آنکه تأمل کند که حکم کردن به بهتری خود را از دیگری غایت جهل و سفاهت است، زیرا که می تواند که اخلاق کریمه نیز در آن غیر باشد، که این متکبر آگاه نباشد، که مرتبه او در نزد خدا بسیار بالاتر و بیشتر باشد و چگونه صاحب بصیرت جرأت می کند که خود را بر دیگری ترجیح دهد، با وجود اینکه مناط امر، خاتمه است و خاتمه کسی را به غیر از خدا نمی داند با وجود اینکه همه کس آفریده یک مولی، و بنده یک درگاه اند و همه قطره ای از دریای جود و کرم خداوند مجید، و پرتوی از اشعه یک خورشید.

پس لازم است بر هر کسی که احدی را به نظر بد و عداوت نبیند، بلکه کل را به چشم خوبی و نظر دوستی ملاحظه کند هان، تا نگوئی کجا رواست که عالم پرهیزگار، نهایت ذلت و انکسار از برای فاسق شرابخوار به جا آورد و او را از خود بهتر بیند، با وجود اینکه او را آشکار به فسق و فجور مشغول می بیند، و به تقوی و ورع خود یقین دارد و نیز چرا جایز است که مرد متدین، گمراه کافری، یا فاسق فاجری را دوست داشته باشد با آنکه خدا او را دشمن دارد.

و احادیث در بغض فی الله و ترغیب دشمنی در راه خدا متواتر است، زیرا که گوئیم: تواضع و فروتنی این نیست که نهایت ذلت و انکسار را به عمل آورد و نه اینکه از برای خود در هیچ مزیتی بر غیر نبیند، زیرا که ممکن نیست که دانای به علمی خود را در این علم برتر از جاهل به آن نبیند بلکه حقیقت تواضع آن است که خود را فی الواقع بهتر و خوب تر، و در نزد خدا مقرب تر نداند و همچنین نداند که به خودی خود مستحق برتری است بر دیگری و تکبر و آثار تکبر را به ظهور نرساند، زیرا که مناط امر، خاتمه است و هیچ کس به خاتمه دیگری عالم نتواند شد شاید که کافر هفتاد ساله با ایمان از دنیا برود و عابد صد ساله خاتمه اش به خیر نباشد.

و بالجمله، ملاحظه خاتمه و فهمیدن اینکه برتری و کمال نیست مگر به قرب خداوند سبحانه و سعادت در آخرت، غیر از آن چیزی است که در دنیا ظاهر می شود از اعمال، یا آنچه را اهل دنیا کمال دانند و نه نفی تواضع از برای هر احدی

و اما مقدمه بغض فی الله و دشمنی از برای خدا، پس جواب آن این است که هر کسی را باید دوست داشت از راه اینکه مخلوق خدا و آفریده او است و به این جهتی که مذکور شد خود را از او بالاتر ندانست.

و اما دشمنی با او و غضب بر او به جهت کفر و نسق، ضرر ندارد و منافاتی نیست میان خشم و غضب از برای خدا بر یکی از بندگان او به جهت معصیتی که از او صادر شده، و میان بزرگی نکردن بر او، زیرا که خشم تو از برای خدا است نه از برای خود، و خدا تو را در هنگام ملاحظه معاصی امر به غضب فرموده است، و تواضع و کبر نکردن نسبت به خود تو است یعنی خود را از اهل سعادت و بهشت و او را از اهل شقاوت و جهنم ندانی، بلکه ترس بر خود به جهت گناهان پنهانی که از تو صادر شده بیش از ترس بر آن شخص باشد، از این گناهی که از او ظاهر گشته.

پس لازم بغض فی الله و غضب از برای او بر شخصی این نیست که بر او برتری و تکبر کنی و قدر و مرتبه خود را بالاتر از او بدانی و این مانند آن است که بزرگی را فرزندی و غلامی باشد و غلام را بر فرزند خود موکل نماید که او را ادب بیاموزد و چون خلاف قاعده از او سر زند تأدیبش کند و بزند پس آن غلام چنانچه خیرخواه و فرمانبردار باشد هر وقت از آن فرزند آنچه لایق او نیست صادر شد باید به جهت اطاعت آقای خود، بر آن فرزند غضب کند و او را بزند، و اما چون فرزند آقای اوست باید او را دوست داشته باشد و تکبر و برتری بر او نکند، بلکه تواضع و فروتنی کند، و قدر خود را در پیش آقا بالاتر از قدر آن فرزند نداند.

و بدان برای مرض کبر، معالجه عملی نیز هست که باید بر آن مواظبت نمود تا صفت کبر زایل شود و آن این است که خود را بر ضد آن، که تواضع است بدارد و خواهی نخواهی از برای خدا و خلق شکستگی و فروتنی کند و مداومت بر اعمال و اخلاق متواضعین نماید، تا تواضع ملکه او شود و ریشه شجره کبر از مزرع دل او کنده شود.

فصل - اقسام تکبر و درجات متکبرین: بدان که تکبر به سه قسم است: اول آنکه تکبر بر خدا کند، همچنان که نمرود و فرعون کردند و این بدترین انواع تکبر، بلکه اعظم افراد کفر است و سبب این، محض جهل و طغیان است و به این قسم خدای تعالی اشاره فرموده که «إن الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین» یعنی «به درستی که کسانی که تکبر و گردن کشی از بندگی من می نمایند زود باشد که داخل جهنم شوند، در حالتی که ذلیل و خوار باشند» .فصل - نشانه های تکبر و تواضع: زنهار، تا فریب نفس و شیطان را نخوری و خود را صاحب ملکه تواضع، و خالی از مرض کبر ندانی، تا نیک مطمئن شوی و خود را در معرض آزمایش و امتحان درآوری، زیرا که بسیار می شود که آدمی ادعای خالی بودن از کبر را می کند، بلکه خود نیز چنان گمان می کند ولی چون وقت امتحان می رسد معلوم می شود که این مرض در خفایای نفس او مضمر است و فریب نفس اماره را خورده و خود را بی کبر دانسته، و به این جهت از معالجه و مجاهده دست کشیده

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دانستی که کبر از جمله مهلکات، و مانع وصول به سعادات است و باعث آن نیست مگر حمق و سفاهت و بی‌خردی و غفلت، زیرا که همه آسمان ها و زمینها و آنچه در آنها موجود است در جنب مخلوقات خدا هیچ و بی مقدارند و همچنین زمین در جنب آسمان ها، و موجودات زمین در جنب زمین، و حیوانات در جنب آنچه بر روی زمین است، و انسان در جنب حیوانات، و این مسکین بیچاره متکبر، در جنب افراد انسان پس چه شده است او را که بزرگی کند.
هوش مصنوعی: دانستی که تکبر یکی از خطرناک‌ترین خصوصیات است که مانع از رسیدن به موفقیت و سعادت می‌شود و این حالت نتیجه‌ی نادانی، شور و هیجان، عدم خرد و غفلت از حقایق است. چرا که تمام آسمان‌ها و زمین‌ها و آنچه در آنها وجود دارد در مقابل مخلوقات خداوند هیچ و بی‌ارزش‌اند. به همین ترتیب، زمین در برابر آسمان‌ها، و موجودات زمین در مقابل خود زمین، و حیوانات در برابر تمامی چیزهایی که بر روی زمین هستند، و انسان‌ها در مقایسه با حیوانات، و در نهایت این فرد متکبر در مقایسه با دیگر انسان‌ها نیز کوچک و بی‌مقدار است. پس چه چیزی باعث شده که او به خود ببالد؟
خویشتن را بزرگ می بینی
راست گفتند یک، دو بیند لوچ
هوش مصنوعی: اگر خود را بزرگ و با ارزش ببینی، در واقع این افکار می‌تواند بر عینک دید تو تأثیر بگذارد و باعث شود که واقعیت را به گونه‌ای دیگر ببینی. در این حالت، ممکن است که برخی نواقص را نادیده بگیری و تنها بر اساس دیدگاه خود، چیزها را قضاوت کنی.
ای احمق قدر و مقدار خود را بشناس و ببین چیستی و کیستی و چه برتری بر دیگران داری، به فکر خود باش و خود را بشناس.
هوش مصنوعی: ای نادان، ارزش و اهمیت خود را درک کن و متوجه شو که چه هستی و کی هستی و چه فضیلت‌هایی نسبت به دیگران داری. بر روی خودت تمرکز کن و خودت را بشناس.
تا تطاول نپسندی و تکبر نکنی
که خدا را چو تو در ملک بسی جانورست
هوش مصنوعی: اگر به خودپسندی و فخر فروشی نپردازی، باید بدانی که خداوند در جهان، موجودات زیادی دارد که از تو کمتر نیستند.
اول و آخر خود را در نظر گیر و اندورن خود را مشاهده کن، ای منی گندیده و ای مردار ناپسندیده، ای جوال نجاسات و ای مجمع کثافات، ای جانور متعفن و ای کرمک عفن، ای عاجز بی دست و پا و ای به صدهزار احتیاج مبتلا، تو کجا و تکبر کجا؟ ای ایاز از پوستینت یاد آر.
هوش مصنوعی: به لحظه‌ای بیندیش که از کجا آمده‌ای و به کجا می‌روی. درون خود را بررسی کن و به حقیقت وجودی‌ات نگاه کن. ای موجودی که به فساد و ناپاکی شناخته می‌شوی، ای انباشته از زشتی‌ها و ناتوانی‌ها، چه تناقضی بین تو و احساس برتری که داری وجود دارد؟ به یاد داشته باش که در نهایت، همه ما به یک سرنوشت مشترک دچار خواهیم شد.
شپشی خواب و آرام از تو می گیرد، و جستن موشی تو را از جا می جهاند لحظه ای گرسنگی از پایت درآورد دو درم غذای زیادتی باد گندیده از حلقومت بیرون می فرستد و به اندک حرکت زمین، چون سپند از جا می جهی بسا باشد در شب تاریک از سایه خود می ترسی و غیر اینها از آنچه من و تو می دانیم دیگر تو را با کبر چه افتاده است؟
هوش مصنوعی: شخصی با خیال راحت و آرام در خواب است، اما وقتی موشی به سر و صدا می‌آید، او از جا می‌پرد. لحظه‌ای احساس گرسنگی می‌کند و با دو درهم غذای اضافه که به سختی از حلقش خارج می‌شود، اوضاعش بدتر می‌شود. با اندک حرکتی از زمین، فوراً می‌جهد. ممکن است در شب تاریک از سایه خودش بترسد، و از آنچه که من و تو می‌دانیم، بهانه‌هایی دیگر هم وجود دارد. حالا چه بلایی بر سر تو آمده که اینقدر مغروری؟
قد خم، موی سفید، اشک دمادم یحیی
تو بدین هیئت اگر عشق نبازی چه شود
هوش مصنوعی: قدی خمیده و مویی سفید، اشکی که همیشه جاری است. اگر در این حال و احوال عاشق نشوی، چه بر سرت خواهد آمد؟
پس در صدد معالجه این مرض برآی و بدان که معالجه آن مانند معالجه مرض عجب است، چون کبر، متضمن معنی عجب نیز هست و از معالجات مخصوصه مرض کبر، آن است که آدمی آیات و اخباری که در مذمت این صفت رسیده به نظر درآورد و آنچه در مدح و خوبی ضد آن، که تواضع است وارد شده ملاحظه کند، چنانچه خواهد آمد.
هوش مصنوعی: پس برای درمان این بیماری تلاش کن و بدان که درمان آن همچون درمان بیماری خودپسندی است، زیرا که تکبر شامل معنای خودپسندی نیز می‌شود. یکی از راه‌های درمان ویژه مرض تکبر این است که انسان آیات و روایت‌هایی را که به نکوهش این صفت پرداخته بررسی کند و همچنین به مطالبی که در ستایش و خوبی مقابل آن، یعنی تواضع، بیان شده توجه کند، همان‌طور که در ادامه خواهد آمد.
علاوه بر این، آنکه تأمل کند که حکم کردن به بهتری خود را از دیگری غایت جهل و سفاهت است، زیرا که می تواند که اخلاق کریمه نیز در آن غیر باشد، که این متکبر آگاه نباشد، که مرتبه او در نزد خدا بسیار بالاتر و بیشتر باشد و چگونه صاحب بصیرت جرأت می کند که خود را بر دیگری ترجیح دهد، با وجود اینکه مناط امر، خاتمه است و خاتمه کسی را به غیر از خدا نمی داند با وجود اینکه همه کس آفریده یک مولی، و بنده یک درگاه اند و همه قطره ای از دریای جود و کرم خداوند مجید، و پرتوی از اشعه یک خورشید.
هوش مصنوعی: فردی که به برتری خود نسبت به دیگران قضاوت می‌کند، در واقع نشان‌دهنده‌ی نادانی و بی‌خبری بالایی است. زیرا ممکن است در دیگران ویژگی‌های اخلاقی والایی وجود داشته باشد که او از آن‌ها بی‌خبر است. این فرد متکبر نمی‌داند که جایگاه او نزد خداوند ممکن است بسیار پایین‌تر از دیگران باشد. چگونه می‌تواند کسی که بصیرت دارد، خود را بالاتر از دیگری بداند، در حالی که پایان و نتیجه واقعی کارها تنها به خداوند مربوط می‌شود و هیچ‌کس غیر از او در این مورد اطلاعی ندارد. همه انسان‌ها مخلوق یک خدا هستند و در حقیقت، هر یک تنها بخشی از دریای رحمت و مهربانی خداوند را تشکیل می‌دهند.
پس لازم است بر هر کسی که احدی را به نظر بد و عداوت نبیند، بلکه کل را به چشم خوبی و نظر دوستی ملاحظه کند هان، تا نگوئی کجا رواست که عالم پرهیزگار، نهایت ذلت و انکسار از برای فاسق شرابخوار به جا آورد و او را از خود بهتر بیند، با وجود اینکه او را آشکار به فسق و فجور مشغول می بیند، و به تقوی و ورع خود یقین دارد و نیز چرا جایز است که مرد متدین، گمراه کافری، یا فاسق فاجری را دوست داشته باشد با آنکه خدا او را دشمن دارد.
هوش مصنوعی: بنابراین، ضروری است که هر فردی که هیچ کس را با دید منفی و دشمنی نمی‌بیند، بلکه همه را با چشم مثبت و با محبت نگاه می‌کند، بیندیشد. چگونه ممکن است که فردی عالم و پرهیزگار، پایین‌ترین ذلت را برای فردی فاسق و شراب‌خوار پذیرفته و او را از خود برتر بداند، در حالی که به وضوح می‌بیند که آن فرد در گناه و معصیت است و به تقوی و پرهیزگاری خود یقین دارد. همچنین، چرا یک مرد مذهبی باید گمراهی را یا فردی فاسق را دوست داشته باشد در حالی که خداوند او را دشمن می‌دارد؟
و احادیث در بغض فی الله و ترغیب دشمنی در راه خدا متواتر است، زیرا که گوئیم: تواضع و فروتنی این نیست که نهایت ذلت و انکسار را به عمل آورد و نه اینکه از برای خود در هیچ مزیتی بر غیر نبیند، زیرا که ممکن نیست که دانای به علمی خود را در این علم برتر از جاهل به آن نبیند بلکه حقیقت تواضع آن است که خود را فی الواقع بهتر و خوب تر، و در نزد خدا مقرب تر نداند و همچنین نداند که به خودی خود مستحق برتری است بر دیگری و تکبر و آثار تکبر را به ظهور نرساند، زیرا که مناط امر، خاتمه است و هیچ کس به خاتمه دیگری عالم نتواند شد شاید که کافر هفتاد ساله با ایمان از دنیا برود و عابد صد ساله خاتمه اش به خیر نباشد.
هوش مصنوعی: احادیث در مورد داشتن دشمنی در راه خدا و نفرت به خاطر خدا بسیار نقل شده است. تواضع و فروتنی به معنای فرو رفتن در ذلت و نداشتن هیچ گونه برتری بر دیگران نیست. یک فرد دانشمند به طور طبیعی خود را برتر از یک فرد نادان در همان علم می‌داند. اما حقیقت تواضع این است که انسان باید خود را در واقع بهتر و نزد خدا نزدیک‌تر نداند و احساس برتری نسبت به دیگران نکند و نشانه‌های تکبر را بروز ندهد. زیرا مهم‌ترین نکته در این مسأله سرانجام کار است و هیچ کس نمی‌تواند به نتایج و سرانجام کار دیگری آگاه باشد؛ ممکن است شخصی که سال‌ها کافر بوده، ناگهان با ایمان بمیرد و برعکس، فردی عابد هیچ‌گاه به سرانجام نیکو دست نیابد.
و بالجمله، ملاحظه خاتمه و فهمیدن اینکه برتری و کمال نیست مگر به قرب خداوند سبحانه و سعادت در آخرت، غیر از آن چیزی است که در دنیا ظاهر می شود از اعمال، یا آنچه را اهل دنیا کمال دانند و نه نفی تواضع از برای هر احدی
هوش مصنوعی: در نهایت، باید توجه داشت که برتری و کمال حقیقی تنها در نزدیکی به خداوند و خوشبختی در زندگی پس از مرگ است، و این با آنچه در دنیا از اعمال و کارها یا آنچه افراد دنیا کمال می‌دانند، متفاوت است. این موضوع نباید به معنای نفی تواضع در برابر دیگران تلقی شود.
و اما مقدمه بغض فی الله و دشمنی از برای خدا، پس جواب آن این است که هر کسی را باید دوست داشت از راه اینکه مخلوق خدا و آفریده او است و به این جهتی که مذکور شد خود را از او بالاتر ندانست.
هوش مصنوعی: مقدمه‌ای درباره بغض و دشمنی در راه خدا این است که هر فردی باید مورد محبت قرار گیرد زیرا او مخلوق و آفریده خداست و به همین دلیل نباید خود را بالاتر از دیگران دانست.
و اما دشمنی با او و غضب بر او به جهت کفر و نسق، ضرر ندارد و منافاتی نیست میان خشم و غضب از برای خدا بر یکی از بندگان او به جهت معصیتی که از او صادر شده، و میان بزرگی نکردن بر او، زیرا که خشم تو از برای خدا است نه از برای خود، و خدا تو را در هنگام ملاحظه معاصی امر به غضب فرموده است، و تواضع و کبر نکردن نسبت به خود تو است یعنی خود را از اهل سعادت و بهشت و او را از اهل شقاوت و جهنم ندانی، بلکه ترس بر خود به جهت گناهان پنهانی که از تو صادر شده بیش از ترس بر آن شخص باشد، از این گناهی که از او ظاهر گشته.
هوش مصنوعی: دشمنی و خشم بر کسی به خاطر کفر و معصیت او ضرری ندارد و با آنکه باید بر معصیت او خشمگین بود، هیچ تناقضی در این نیست که بر او بزرگ نداشت. خشم تو باید از روی رضایت خدا باشد نه از روی منافع شخصی. خداوند به تو فرمان داده که در برابر معاصی دیگران خشمگین باشی. همچنین، باید تواضع داشته باشی و خود را بالاتر از دیگران ندانید؛ یعنی نباید تصور کنی که تو یکی از اهل بهشت هستی و او از اهل جهنم. بلکه باید در مورد گناهان خود بیشتر نگران باشی تا گناهان دیگران، حتی اگر گناهان آنها نمایان شده باشد.
پس لازم بغض فی الله و غضب از برای او بر شخصی این نیست که بر او برتری و تکبر کنی و قدر و مرتبه خود را بالاتر از او بدانی و این مانند آن است که بزرگی را فرزندی و غلامی باشد و غلام را بر فرزند خود موکل نماید که او را ادب بیاموزد و چون خلاف قاعده از او سر زند تأدیبش کند و بزند پس آن غلام چنانچه خیرخواه و فرمانبردار باشد هر وقت از آن فرزند آنچه لایق او نیست صادر شد باید به جهت اطاعت آقای خود، بر آن فرزند غضب کند و او را بزند، و اما چون فرزند آقای اوست باید او را دوست داشته باشد و تکبر و برتری بر او نکند، بلکه تواضع و فروتنی کند، و قدر خود را در پیش آقا بالاتر از قدر آن فرزند نداند.
هوش مصنوعی: غضب کردن برای خدا و بر اساس محبت به او به این معنا نیست که خود را از دیگران بالاتر ببینی یا متکبر باشی. برای مثال، مانند این است که یک شخص بزرگ، یک غلام داشته باشد و آن غلام را مسئول تربیت فرزند خود کند. اگر غلام ببیند که فرزند در جایی اشتباه می‌کند، به خاطر اطاعت از آقای خود باید او را reprimand کند. اما در عین حال، چون فرزند آقا است، باید به او محبت کند و بر او تکبر نکند. در واقع، او باید با فروتنی رفتار کند و مقام خود را بالاتر از مقام آن فرزند نبیند.
و بدان برای مرض کبر، معالجه عملی نیز هست که باید بر آن مواظبت نمود تا صفت کبر زایل شود و آن این است که خود را بر ضد آن، که تواضع است بدارد و خواهی نخواهی از برای خدا و خلق شکستگی و فروتنی کند و مداومت بر اعمال و اخلاق متواضعین نماید، تا تواضع ملکه او شود و ریشه شجره کبر از مزرع دل او کنده شود.
هوش مصنوعی: برای درمان بیماری خود بزرگ بینی، باید به یک روش عملی توجه کرد که موجب از بین رفتن این خصلت می‌شود. این روش شامل تقویت تواضع در خود است. فرد باید به طور主动 به فروتنی و خضوع در برابر خدا و دیگران بپردازد و به انجام مداوم اعمال و اخلاق متواضعانه بپردازد. بدین ترتیب، تواضع به عادت و فضیلتی اساسی در وجود او تبدیل شده و ریشه خود بزرگ بینی از دل او حذف می‌شود.