گنجور

فصل هشتم - حصول ملکات نفسانیه به تکرار اعمال

بدان که هر نفسی در مبادی آفرینش و اوان طفولیت، از جمیع صفات و ملکات خالی است، مانند صفحه ای که ساده از نقش و صورت باشد، و حصول ملکات و تحقق صفات به واسطه تکرار اعمال و افعال متقضیه آنها است و هر عملی که یک مرتبه سر زد اثری از آن در دل حاصل، و در مرتبه دوم آن اثر بیشتر می شود، تا بعد از تکرار عمل، اثر مستحکم و ثابت می گردد و «ملکه راسخه» می شود در نفس، همچنان که انگشت چون مجاور آتش شود حرارت در آن تأثیر می کند و گرمی در آن ظاهر می شود، لیکن ضعیف است و به مجرد دور کردن از آتش سرد می شود و هرگاه مجاورت طول کشید تأثیر حرارت در آن بیشتر می شود، و رنگ آتش در آن هم می رسد، و بعد از آن روشن می شود و آتشی می گردد که هر چه به آن نزدیک شود می سوزد، و هر چه به آن مقابل شود روشن می کند و همین است سبب در سهولت تعلیم اطفال و تأدیب ایشان، و صعوبت تغییر اخلاق مشایخ و پیران و هرگاه کسی مراقبت احوال خود کند، و نظری در اعمال و افعال خود کند، و صفحه دل خود را گشوده و به دید بصیرت در آن تأمل نماید، بر‌می‌خورد به ملکات و صفاتی که در آنجا رسوخ کرده اند، و اکثر مردم به جهت گرفتاری علایق و کثرت عوایق از نقوش و نفوس خود غافلند.

اما چون زمان رحلت از این سرای پندار، و مسافرت به عالم بقا و قرار رسد، دل از مشاغل دنیویه فارغ، و ریشه علایق از مزرع خاطر منقلع، و پرده طبیعت از مقابل دیده بصیرت برداشته شود، و نظر او بر لوح دل و صفحه نفس افتد چنانکه حق سبحانه و تعالی فرموده: «و اذا الصحف نشرت» و در مکان دیگر می فرماید: «فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید» یعنی «پس در آن روز پرده از پیش دیده تو برداشته می شود، و چشم تو تیزبین می گردد، و اعمال خود را می بینی» پس نتایج اعمال خود را معاینه می بیند، و ثمرات افکار و افعال خود را مشاهده می کند، و می رسد به آنچه در کتاب کریم است که «و کل انسان الزمناه طائره فی عنقه و نخرج له یوم القیمه کتابا یلقیه منشورا، اقرا کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا» یعنی «هر شخصی را لازم ساخته ایم عمل او را از خیر و شر در گردن او مانند طوق که از او جدا نمی شود و در روز قیامت کتابی را که اعمال او در آن ثبت است به جهت او بیرون می آوریم، در حالی که گشاده باشد و بر او عرضه شود، آنگاه به او گفته می شود بخوان نامه عمل خود را، و کافی هستی تو از برای محاسبه خود».

پس کسانی که در دنیا از احوال خود غافل، و اوقات خود را صرف لهو و باطل نموده اند، بی اختیار می گویند: «ما لهذا الکتاب لایغادر صغیره و لاکبیره الااحصیها» یعنی «چگونه است این کتاب که باقی نگذارده است از اعمال صغیره و کبیره را مگر اینکه شمرده است آن را».

توجه به صحت جسم، و غفلت از صحت و روح: چون معلوم شد که قیاس بیماری و صحت نفس به مرض و سلامتی بدن، محض جهل و خطاست، پس عجب از طایفه ای که شب و روز اوقات خود را صرف محافظت صحت بدن فانی می کنند، و صبح و شام در دفع امراض جسمانیه سعی تام به عمل می آورند، و قول طبیب فاسقی، بلکه کافری را گردن اطاعت نهاده و به شرب دواهای ناگوار، و ارتکاب اعمال ناهنجار قیام می نمایند، و سر از فرمان طبیب الهی در تحصیل حصول ملکات نفسانیه به تکرار اعمال سعادت دائمیه و حیات ابدیه می پیچند، و معالجه نفس را اندک و سهل می شمارند.فصل نهم - فایده علم اخلاق و برتری آن بر سایر علوم: چون که شناختی که حیات ابد، و سعادت سرمد، از برای انسان موقوف است به دفع اخلاق ذمیمه و اوصاف رذیله، و کسب ملکات ملکیه و صفات قدسیه، و این میسر نمی شود مگر به شناختن رذائل صفات و فضائل ملکات، و تمیز نیک و بد آنها از یکدیگر، و دانستن معالجاتی که در علم اخلاق از برای تهذیب نفس مقرر است، معلوم می شود که شرف این علم از سایر علوم برتر، و ثمر و فایده اش بیشتر است.

اطلاعات

منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که هر نفسی در مبادی آفرینش و اوان طفولیت، از جمیع صفات و ملکات خالی است، مانند صفحه ای که ساده از نقش و صورت باشد، و حصول ملکات و تحقق صفات به واسطه تکرار اعمال و افعال متقضیه آنها است و هر عملی که یک مرتبه سر زد اثری از آن در دل حاصل، و در مرتبه دوم آن اثر بیشتر می شود، تا بعد از تکرار عمل، اثر مستحکم و ثابت می گردد و «ملکه راسخه» می شود در نفس، همچنان که انگشت چون مجاور آتش شود حرارت در آن تأثیر می کند و گرمی در آن ظاهر می شود، لیکن ضعیف است و به مجرد دور کردن از آتش سرد می شود و هرگاه مجاورت طول کشید تأثیر حرارت در آن بیشتر می شود، و رنگ آتش در آن هم می رسد، و بعد از آن روشن می شود و آتشی می گردد که هر چه به آن نزدیک شود می سوزد، و هر چه به آن مقابل شود روشن می کند و همین است سبب در سهولت تعلیم اطفال و تأدیب ایشان، و صعوبت تغییر اخلاق مشایخ و پیران و هرگاه کسی مراقبت احوال خود کند، و نظری در اعمال و افعال خود کند، و صفحه دل خود را گشوده و به دید بصیرت در آن تأمل نماید، بر‌می‌خورد به ملکات و صفاتی که در آنجا رسوخ کرده اند، و اکثر مردم به جهت گرفتاری علایق و کثرت عوایق از نقوش و نفوس خود غافلند.
هوش مصنوعی: هر انسانی در آغاز تولد و در دوران کودکی از تمامی ویژگی‌ها و صفات خالی است، شبیه به یک صفحه سفید که هیچ چیزی بر روی آن نقش نبسته است. کسب صفات و ایجاد ویژگی‌ها به واسطه تکرار عمل‌ها و کارهایی که انجام می‌دهیم به دست می‌آید. هر بار که عملی انجام می‌شود، اثر آن در دل به‌وجود می‌آید و در بار دوم آن اثر تقویت می‌شود، تا اینکه با تکرار، اثر به‌طور دائمی و مستحکم در نفس فرد شکل می‌گیرد و به یک «ملکه ثابت» تبدیل می‌شود. به‌طور مثال، وقتی که انگشت در نزدیکی آتش قرار می‌گیرد، حرارت آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد و گرما در آن احساس می‌شود، اما این تأثیر ضعیف است و اگر فاصله بگیرد، سرد می‌شود. اما با گذشت زمان و نزدیکی بیشتر به آتش، حرارت قوی‌تر و در نهایت انگشت به حرارت آتش دچار می‌شود، به‌طوری‌که هر چه به آن نزدیک‌تر شود می‌سوزد و هر چه رو در رو قرار گیرد، روشن می‌کند. به همین دلیل، آموزش و تربیت کودکان آسان‌تر از تغییر رفتار بزرگ‌ترها است. اگر فرد به رفتارهای خود توجه کند و به دقت در دلش تأمل نماید، متوجه صفات و ویژگی‌هایی خواهد شد که در او شکل گرفته‌اند. اما اکثر افراد به دلیل مشغله‌ها و مشکلات زندگی، از ویژگی‌ها و حالات درونی خود غافل می‌مانند.
اما چون زمان رحلت از این سرای پندار، و مسافرت به عالم بقا و قرار رسد، دل از مشاغل دنیویه فارغ، و ریشه علایق از مزرع خاطر منقلع، و پرده طبیعت از مقابل دیده بصیرت برداشته شود، و نظر او بر لوح دل و صفحه نفس افتد چنانکه حق سبحانه و تعالی فرموده: «و اذا الصحف نشرت» و در مکان دیگر می فرماید: «فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید» یعنی «پس در آن روز پرده از پیش دیده تو برداشته می شود، و چشم تو تیزبین می گردد، و اعمال خود را می بینی» پس نتایج اعمال خود را معاینه می بیند، و ثمرات افکار و افعال خود را مشاهده می کند، و می رسد به آنچه در کتاب کریم است که «و کل انسان الزمناه طائره فی عنقه و نخرج له یوم القیمه کتابا یلقیه منشورا، اقرا کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا» یعنی «هر شخصی را لازم ساخته ایم عمل او را از خیر و شر در گردن او مانند طوق که از او جدا نمی شود و در روز قیامت کتابی را که اعمال او در آن ثبت است به جهت او بیرون می آوریم، در حالی که گشاده باشد و بر او عرضه شود، آنگاه به او گفته می شود بخوان نامه عمل خود را، و کافی هستی تو از برای محاسبه خود».
هوش مصنوعی: زمانی که فرد از این دنیا می‌رود و به دنیای ابدی وارد می‌شود، تمام تعلقات دنیوی از دلش دور می‌شود و ریشه‌های وابستگی‌اش از ذهنش برچیده می‌شود. در آن لحظه، حجاب طبیعت از جلوی چشمان بصیرتش کنار می‌رود و او می‌تواند در دل و نفس خود نگاهی بیندازد. در آن زمان، او به حقیقت اعمالش پی می‌برد و نتایج افکار و کردارهایش را مشاهده می‌کند. به یاد می‌آورد که خداوند هر انسانی را به اعمالش گره زده و در روز قیامت کتابی از اعمالش را به او ارائه می‌دهد تا خودش آن را بخواند و از محاسبه خود آگاه شود.
پس کسانی که در دنیا از احوال خود غافل، و اوقات خود را صرف لهو و باطل نموده اند، بی اختیار می گویند: «ما لهذا الکتاب لایغادر صغیره و لاکبیره الااحصیها» یعنی «چگونه است این کتاب که باقی نگذارده است از اعمال صغیره و کبیره را مگر اینکه شمرده است آن را».
هوش مصنوعی: افرادی که در زندگی از وضعیت خود بی‌خبر هستند و وقت خود را صرف سرگرمی‌های بی‌فایده می‌کنند، به‌طور ناخودآگاه می‌گویند: «این کتاب چگونه است که هیچ کدام از کارهای کوچک و بزرگ را نادیده نگذاشته و همه را حساب کرده است».