گنجور

توجه به صحت جسم، و غفلت از صحت و روح

چون معلوم شد که قیاس بیماری و صحت نفس به مرض و سلامتی بدن، محض جهل و خطاست، پس عجب از طایفه ای که شب و روز اوقات خود را صرف محافظت صحت بدن فانی می کنند، و صبح و شام در دفع امراض جسمانیه سعی تام به عمل می آورند، و قول طبیب فاسقی، بلکه کافری را گردن اطاعت نهاده و به شرب دواهای ناگوار، و ارتکاب اعمال ناهنجار قیام می نمایند، و سر از فرمان طبیب الهی در تحصیل حصول ملکات نفسانیه به تکرار اعمال سعادت دائمیه و حیات ابدیه می پیچند، و معالجه نفس را اندک و سهل می شمارند.

ترا یزدان همی‌گوید، که در دنیا مخور باده
ترا ترسا همی‌گوید، که در صفرا مخور حلوا
ز بهر دین نه بگذاری، حرام از گفتن یزدان
ز بهر تن تو بگذاری، حلال از گفته ترسا

و چون پرده غفلت برداشته شود، و بیماری نفس خود را معاینه ببیند، و دسترس به دوائی نداشته باشد فریاد «یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله» از نهاد ایشان برآید.

علم بدون تزکیه، علم نیست: و پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «و لا تدخل الملائکه بیتا فیه کلب» یعنی «ملائکه داخل نمی شود بر خانه ای که در آن سگ باشد» پس، هرگاه خانه دل مملو از صفات رذیله که سگان درنده هستند باشد، چگونه ملائکه که حمله علوم و معارفند داخل می شوند؟ و از اینجا معلوم می شود که کسانی که عمر خود را صرف تحصیل علم از طریق مجادلات کلامیه و استدلالات فکریه نموده اند، و از تزکیه نفس از صفات ذمیمه غافل مانده اند، بلکه دلهای ایشان متعلق به قاذورات دنیای دنیه، و نفوس ایشان منقاد قوه غضبیه و شهویه است، از حقیقت علم بی خبر، و سعی ایشان بی ثمر است و آنچه را تحصیل کرده اند و علم پندارند، برخلاف واقع است، زیرا که علم حقیقی را بهجت و سرور و صفا و نوری است، و دلی را که نور علم واقعی در آن داخل شد مستغرق لجه عظمت خداوند جلیل، و محو مشاهده جمال جمیل می شود، و التفات به غیر او نمی کند و غایت همت اکثر این اشخاص تحصیل زخارف دنیا، و حصول منصب و جاه و شهرت در بلاد، و تسخیر قلوب عباد است و نه همین است که صفات خبیثه و اخلاق رذیله، مانع از طلوع انوار علوم حقیقیه از مطلع فیوضات الهیه باشد و بس، بلکه بدون تزکیه نفس و تصفیه قلب، عبادات ظاهر را اثری، و طاعات بدنیه را ثمری نیست و چه فایده مترتب می شود بر آراستن ظاهر و کاستن باطن قال الله سبحانه: «ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر» یعنی «نماز، باز می دارد. نمازگزاران را از اعمال زشت و منکر» اگر نماز با خباثت باطن و اخلاق سیئه مقبول خداوند بی نیاز بودی، پس چرا می بینی اکثر مردم را که هر روز نماز پنجگانه بجا می آورند، و هر ساعت چندین منکر و معصیت از ایشان صادر می شود؟ و حضرت فرمودند: «الصلوه معراج المومن» یعنی «به واسطه نماز مومن عروج می کند به معارج قرب پروردگار» پس اگر آنچه می کنیم نماز باشد، چرا بجز تنزل و هبوط از خود نمی یابیم؟فصل هشتم - حصول ملکات نفسانیه به تکرار اعمال: بدان که هر نفسی در مبادی آفرینش و اوان طفولیت، از جمیع صفات و ملکات خالی است، مانند صفحه ای که ساده از نقش و صورت باشد، و حصول ملکات و تحقق صفات به واسطه تکرار اعمال و افعال متقضیه آنها است و هر عملی که یک مرتبه سر زد اثری از آن در دل حاصل، و در مرتبه دوم آن اثر بیشتر می شود، تا بعد از تکرار عمل، اثر مستحکم و ثابت می گردد و «ملکه راسخه» می شود در نفس، همچنان که انگشت چون مجاور آتش شود حرارت در آن تأثیر می کند و گرمی در آن ظاهر می شود، لیکن ضعیف است و به مجرد دور کردن از آتش سرد می شود و هرگاه مجاورت طول کشید تأثیر حرارت در آن بیشتر می شود، و رنگ آتش در آن هم می رسد، و بعد از آن روشن می شود و آتشی می گردد که هر چه به آن نزدیک شود می سوزد، و هر چه به آن مقابل شود روشن می کند و همین است سبب در سهولت تعلیم اطفال و تأدیب ایشان، و صعوبت تغییر اخلاق مشایخ و پیران و هرگاه کسی مراقبت احوال خود کند، و نظری در اعمال و افعال خود کند، و صفحه دل خود را گشوده و به دید بصیرت در آن تأمل نماید، بر‌می‌خورد به ملکات و صفاتی که در آنجا رسوخ کرده اند، و اکثر مردم به جهت گرفتاری علایق و کثرت عوایق از نقوش و نفوس خود غافلند.

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون معلوم شد که قیاس بیماری و صحت نفس به مرض و سلامتی بدن، محض جهل و خطاست، پس عجب از طایفه ای که شب و روز اوقات خود را صرف محافظت صحت بدن فانی می کنند، و صبح و شام در دفع امراض جسمانیه سعی تام به عمل می آورند، و قول طبیب فاسقی، بلکه کافری را گردن اطاعت نهاده و به شرب دواهای ناگوار، و ارتکاب اعمال ناهنجار قیام می نمایند، و سر از فرمان طبیب الهی در تحصیل حصول ملکات نفسانیه به تکرار اعمال سعادت دائمیه و حیات ابدیه می پیچند، و معالجه نفس را اندک و سهل می شمارند.
هوش مصنوعی: این متن بیان می‌کند که وقتی مشخص شد که مقایسه وضعیت روح با بیماری و سلامتی جسمی نادرست است، جای تعجب دارد که برخی از افراد وقت بسیاری را صرف حفظ سلامت جسم خود می‌کنند و تمامی تلاششان را برای جلوگیری از بیماری‌های جسمی به کار می‌برند. این افراد به توصیه‌های پزشکانی که ممکن است فاسد یا حتی کافر باشند، گوش می‌دهند و برای نوشیدن داروهای نا خوشایند و انجام کارهای نادرست تلاش می‌کنند؛ اما از دستورات خداوند برای دستیابی به رفتارهای نیک و زندگی ابدی غفلت می‌کنند و به درمان روح خود به سادگی نگاه می‌کنند.
ترا یزدان همی‌گوید، که در دنیا مخور باده
ترا ترسا همی‌گوید، که در صفرا مخور حلوا
هوش مصنوعی: خداوند به تو می‌گوید که در دنیا به سراغ نوشیدنی نرو و ترسا (نماد دین دیگری) هم به تو می‌گوید که شیرینی‌ها را در شرایط خاص نخور.
ز بهر دین نه بگذاری، حرام از گفتن یزدان
ز بهر تن تو بگذاری، حلال از گفته ترسا
هوش مصنوعی: برای دین خود حرام می‌دانی که چیزی را از یزدان بگویی، اما برای جسم و تن خود، آنچه را ترسایی می‌گوید، حلال می‌شماری.
و چون پرده غفلت برداشته شود، و بیماری نفس خود را معاینه ببیند، و دسترس به دوائی نداشته باشد فریاد «یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله» از نهاد ایشان برآید.
هوش مصنوعی: زمانی که انسان از غفلت بیرون آید و بیماری روحی خود را ببیند، اما نتواند برای درمان آن کاری کند، از عمق دلش فریاد می‌زند: «ای کاش از آنچه در راه خدا از دست داده‌ام، حسرت نخورده بودم.»