شمارهٔ ۳۰
ای خدا خواهم برون از هر دو عالم عالمی
تا ز رنج جسم و جان آنجا بیاسایم دمی
این خمار کهنه ی ما را کجا باشد علاج
از سبو تا خم دریغا گر ز می بودی یمی
زخم دل را مرهمی جستم طبیبی دید و گفت
زخم شست قاتلی هست این ندارد مرهمی
آدمی زادی که می گویند اگر این مردمند
ای خوشا جایی که در آنجا نباشد آدمی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای خدا خواهم برون از هر دو عالم عالمی
تا ز رنج جسم و جان آنجا بیاسایم دمی
هوش مصنوعی: ای خدا، میخواهم از این دنیا و آن دنیا بیرون بروم تا در آنجا از درد و رنج روح و جسمم لحظهای آرامش بیابم.
این خمار کهنه ی ما را کجا باشد علاج
از سبو تا خم دریغا گر ز می بودی یمی
هوش مصنوعی: خمار قدیمی ما را کجا درمانی است؟ از ظرف تا خمره، دریغ که ای کاش یک جرعه شراب بود.
زخم دل را مرهمی جستم طبیبی دید و گفت
زخم شست قاتلی هست این ندارد مرهمی
هوش مصنوعی: در جستجوی درمانی برای درد دل خود، به طبیبی برخورد کردم که گفت: زخم شست تو به قدری عمیق و کشنده است که هیچ درمانی برای آن وجود ندارد.
آدمی زادی که می گویند اگر این مردمند
ای خوشا جایی که در آنجا نباشد آدمی
هوش مصنوعی: کسی که به نوع بشر اشاره میکند، به این معنی است که اگر این افراد نمونهای از انسانیت هستند، چه خوب است که جایی باشد که در آن هیچ انسانی وجود نداشته باشد.