گنجور

شمارهٔ ۲۶

مژده ای دل خیمه بیرون از جهان خواهم زدن
خیمه بر بالای هفتم آسمان خواهم زدن
بارگه بالاتر از کون و مکان خواهم کشید
پنج نوبت بر فراز لامکان خواهم زدن
آشیان در شاخسار قدس او خواهم کشید
قدسیان را هم صفیر از آشیان خواهم زدن
دست همّت بر رخ کون و مکان خواهم فشاند
پای غیرت بر سر جان و جهان خواهم زدن
مهر از این نامهربانان سربه سر خواهم برید
دست بر دامان یار مهربان خواهم زدن
پیچ و تاب طره طرّار را خواهم گشود
دست بر آن گیسوی عنبرفشان خواهم زدن
آسمان را پشت سر خواهم فکند و بوسه ها
آستانش را به رغم آسمان خواهم زدن
در گلستان وصالش همچو گل خواهم شکفت
دسته‌های گل به سر زان گلستان خواهم زدن
بر سر یاران «صفایی» شورها خواهم فکند
مهر خاموشی پس آنگه بر زبان خواهم زدن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مژده ای دل خیمه بیرون از جهان خواهم زدن
خیمه بر بالای هفتم آسمان خواهم زدن
هوش مصنوعی: ای دل، بشارت بده که به زودی از این دنیا خارج خواهم شد و در آسمان هفتم، جایی برای زندگی و آرامش برپا خواهم کرد.
بارگه بالاتر از کون و مکان خواهم کشید
پنج نوبت بر فراز لامکان خواهم زدن
هوش مصنوعی: من به مرتبه‌ای فراتر از جهان و مکان دست خواهم یافت و پنج بار بر بالای جایی که هیچ مکانی وجود ندارد، پرچمی خواهم افراشت.
آشیان در شاخسار قدس او خواهم کشید
قدسیان را هم صفیر از آشیان خواهم زدن
هوش مصنوعی: می‌خواهم در فضای مقدس او خانه‌ای بسازم و به فرشتگان هم از آشیان خود آواز و نغمه‌ای خواهم داد.
دست همّت بر رخ کون و مکان خواهم فشاند
پای غیرت بر سر جان و جهان خواهم زدن
هوش مصنوعی: می‌خواهم با اراده‌ام بر همهٔ موجودات تأثیر بگذارم و با غیرتم بر جان و دنیا تسلط پیدا کنم.
مهر از این نامهربانان سربه سر خواهم برید
دست بر دامان یار مهربان خواهم زدن
هوش مصنوعی: من از نامهربانان قطع رابطه می‌کنم و به سوی یار مهربان خود می‌روم.
پیچ و تاب طره طرّار را خواهم گشود
دست بر آن گیسوی عنبرفشان خواهم زدن
هوش مصنوعی: می‌خواهم گیسوی زیبا و پرطراوت او را باز کنم و به آن دست بزنم.
آسمان را پشت سر خواهم فکند و بوسه ها
آستانش را به رغم آسمان خواهم زدن
هوش مصنوعی: من آسمان را پشت سر می‌گذارم و به رغم آسمان، بوسه‌هایی بر آستانش می‌زنم.
در گلستان وصالش همچو گل خواهم شکفت
دسته‌های گل به سر زان گلستان خواهم زدن
هوش مصنوعی: در باغ عشقش مثل گل می‌شوم و در این گلزار، شاخه‌های گل را بر سر می‌زنم.
بر سر یاران «صفایی» شورها خواهم فکند
مهر خاموشی پس آنگه بر زبان خواهم زدن
هوش مصنوعی: در جمع دوستانم شور و هیجان به پا خواهم کرد و بعد از آن، سکوت را انتخاب کرده و به تدریج کلمات را بر زبان می‌آورم.