گنجور

شمارهٔ ۲

تاراج کنی تا چند ای مغبچه ایمان‌ها
کافر تو چه می‌خواهی از جان مسلمان‌ها
تیری به من افکندی ای طرفه کز آن یک تیر
در هر بن موی من پنهان شده پیکان‌ها
ای خضر مبارک‌پی بنمای مرا یاری
سرگشته چنین تا کی گردم به بیابان‌ها
دامن مکش از دستم ای جان که به امیدت
یکباره کشیدم من دست از همه دامان‌ها
زخمی به سر زخم است با زخم تو مرهم‌ها
دردی به سر درد است با درد تو درمان‌ها
آیا چه نمایان شد از چاک گریبانش
کاو چون گرهی بگشود، شد چاک گریبان‌ها
پروانه صفت گردم گرد سر هر شمعی
از روی تو چون روشن شد شمع شبستان‌ها
مقصود من محزون از باغ تماشا نیست
چون بوی تو دارد گل گردم به گلستان‌ها
باشی تو اگر ساقی پیمانه تو پیمایی
از توبه یاران داد، ای وای ز پیمان‌ها
از عشق تو هرکس را آسان شده هر مشکل
بیچاره صفایی را مشکل شده آسان‌ها

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تاراج کنی تا چند ای مغبچه ایمان‌ها
کافر تو چه می‌خواهی از جان مسلمان‌ها
هوش مصنوعی: ای دختر زیبارو، تا چه زمانی می‌خواهی ایمان‌ها را نابود کنی؟ تو چه هدفی از آسیب زدن به جان مسلمانان داری؟
تیری به من افکندی ای طرفه کز آن یک تیر
در هر بن موی من پنهان شده پیکان‌ها
هوش مصنوعی: تو با یک تیر به من آسیب زدی، به‌طوری‌که هر رشته موی من به گونه‌ای پنهان شده که مانند چند پیکان احساس می‌شود.
ای خضر مبارک‌پی بنمای مرا یاری
سرگشته چنین تا کی گردم به بیابان‌ها
هوش مصنوعی: ای خضر با نیکوصفات، به من کمک کن تا از این سرگردانی رهایی یابم و دیگر در بیابان‌ها سرگردان نمانم.
دامن مکش از دستم ای جان که به امیدت
یکباره کشیدم من دست از همه دامان‌ها
هوش مصنوعی: ای عزیز، دامن خود را از دستم نکش که به خاطر تو، به یکباره از همه چیز و همه رابطه‌ها دست برداشتم.
زخمی به سر زخم است با زخم تو مرهم‌ها
دردی به سر درد است با درد تو درمان‌ها
هوش مصنوعی: زخمی که به سر دارم، خود زخم دیگری است، و با زخم تو هیچ مرهمی مؤثر نیست. دردی که حس می‌کنم، با درد تو هیچ درمانی ندارد.
آیا چه نمایان شد از چاک گریبانش
کاو چون گرهی بگشود، شد چاک گریبان‌ها
هوش مصنوعی: آیا چه چیزی از شکاف دامنش نمایان شد که با باز شدنش، چاک‌های دیگر دامن‌ها نیز باز شدند؟
پروانه صفت گردم گرد سر هر شمعی
از روی تو چون روشن شد شمع شبستان‌ها
هوش مصنوعی: من تبدیل به پروانه‌ای می‌شوم که دور هر شمع می‌چرخد؛ چون روشنایی تو شب‌های تار را روشن می‌کند.
مقصود من محزون از باغ تماشا نیست
چون بوی تو دارد گل گردم به گلستان‌ها
هوش مصنوعی: من هدفم از تماشای باغ و گل‌ها غمگینی نیست؛ زیرا وقتی بوی تو در فضا پخش می‌شود، من مانند گلی در میان گلستان‌ها می‌شوم.
باشی تو اگر ساقی پیمانه تو پیمایی
از توبه یاران داد، ای وای ز پیمان‌ها
هوش مصنوعی: اگر تو ساقی باشی و پیمانه‌ات را با شراب پر کنی، حالا که از دوستانی که عهد و پیمان‌شان را شکسته‌اند، خبری به تو رسیده است، وای بر تو از این پیمان‌ها و بی‌وفایی‌ها!
از عشق تو هرکس را آسان شده هر مشکل
بیچاره صفایی را مشکل شده آسان‌ها
هوش مصنوعی: عشق تو باعث شده است که مشکلات برای هر کسی که درگیر آن است، راحت‌تر شود؛ در حالی که برای بیچاره‌هایی که در صفای عشق مشکل دارند، این راحتی در دسترس نیست.