شمارهٔ ۱۹
در سر افتاده ست شوق باده ام
چون کنم در دام زهد افتاده ام
ساده لوحم همگنان دانند و من
در پی مه طلعتان ساده ام
هوش خواهد از من و من عقل و هوش
در خراباتی گرو بنهاده ام
از محبت می کنندم منع و من
خود ز مادر با محبت زاده ام
فاش کردی ای صفایی سرّ من
شرم کن از مصحف و سجّاده ام
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در سر افتاده ست شوق باده ام
چون کنم در دام زهد افتاده ام
هوش مصنوعی: شوق نوشیدن شراب در دل من به شدت وجود دارد، اما چگونه میتوانم از آن لذت ببرم در حالی که در دام زهد و پارسایی گرفتار شدهام؟
ساده لوحم همگنان دانند و من
در پی مه طلعتان ساده ام
هوش مصنوعی: من آدم سادهای هستم و دوستانم هم این را میدانند، اما من هنوز در جستجوی زیبایی چهرهات هستم.
هوش خواهد از من و من عقل و هوش
در خراباتی گرو بنهاده ام
هوش مصنوعی: من از دست هوش و فهم خود خستهام و آن را در دیوانگی و بیخیالی سپردهام.
از محبت می کنندم منع و من
خود ز مادر با محبت زاده ام
هوش مصنوعی: من را از محبت منع میکنند، در حالی که من خود از محبت به دنیا آمدهام.
فاش کردی ای صفایی سرّ من
شرم کن از مصحف و سجّاده ام
هوش مصنوعی: به طور واضحی، ای زیبایی، راز من را آشکار کردی. از قرآن و سجادهام خجالت بکش.