مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۹۸

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>امروز حریف عشق بانگی زد فاش</p></div>
<div class="m2"><p>گر اوباشی جز بر اوباش مباش</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>دی نیست شده است بین میندیش ز لاش</p></div>
<div class="m2"><p>فردا که نیامده است از وی متراش</p></div></div>

کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1388

رباعی شمارهٔ ۹۹۹

امروز حریف عشق بانگی زد فاش
گر اوباشی جز بر اوباش مباش
دی نیست شده است بین میندیش ز لاش
فردا که نیامده است از وی متراش

هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به عشق و زندگی اشاره می‌کند. او می‌گوید اگر کسی به عشق علاقه‌مند است، نباید خود را به دیگران شبیه کند. او همچنین تأکید دارد که نباید در مورد آینده نگران بود و باید از لحظه حال لذت برد؛ زیرا آینده هنوز نیامده و نباید به خاطر آن از حال غافل شد.

رباعی شمارهٔ ۹۹۷

رباعی شمارهٔ ۹۹۸

هوش مصنوعی: امروز عشق صدای بلندی سر داد. اگر تو آدمی بی‌قید و قانون هستی، بهتر است که فقط با هم‌نوعان خود باشی و در زندگی‌ات به کسی دیگر نزدیک نشوید.

امروز حریف عشق بانگی زد فاش

گر اوباشی جز بر اوباش مباش

هوش مصنوعی: به فکر فردای نامعلوم نباش که هنوز نیامده است، بلکه به حال و شرایط فعلی توجه کن.

دی نیست شده است بین میندیش ز لاش

فردا که نیامده است از وی متراش

رباعی شمارهٔ ۹۹۸

اطلاعات

برگردان به زبان ساده