گنجور

رباعی شمارهٔ ۵۴۷

ایام وصال یار گوئی که نبود
وان دولت بیشمار گوئی که نبود
از یار به جز فراق بر جای نماند
رفت آن همه روزگار گوئی که نبود

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ایام وصال یار گوئی که نبود
وان دولت بیشمار گوئی که نبود
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که زمان بودن با محبوب به گونه‌ای است که انگار هرگز وجود نداشته است و آن خوشبختی و نعمت‌های زیاد نیز به نوعی از بین رفته‌اند و به یاد نمی‌آیند.
از یار به جز فراق بر جای نماند
رفت آن همه روزگار گوئی که نبود
هوش مصنوعی: جز جدایی از یار چیزی باقی نماند، انگار تمام آن روزها اصلاً وجود نداشتند.