گنجور

رباعی شمارهٔ ۴۰۷

ماهی تو که فتنه‌ای ندارم ز تو دست
درمان ز که جویم که دلم از تو بخست
می طعنه زنی که بر جگر آبت نیست
گر بر جگرم نیست چه شد بر مژه هست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ماهی تو که فتنه‌ای ندارم ز تو دست
درمان ز که جویم که دلم از تو بخست
هوش مصنوعی: من از تو هیچ فتنه‌ای ندارم، پس برای درمان درد دلم به کجا بروم وقتی که دل من از تو جدا شده است؟
می طعنه زنی که بر جگر آبت نیست
گر بر جگرم نیست چه شد بر مژه هست
هوش مصنوعی: اگر تو نوشیدنی را به من طعنه می‌زنی، چون بر قلبم تأثیری ندارد، بی‌فایده است. چه ارزشی دارد که بر چشمانم روشنایی هست، وقتی که در دل من خبری از آن نیست؟

حاشیه ها

1398/02/24 22:04

ماهی تو که فتنه‌ای ” ندارم ” ز تو دست
|
❋ بر گرفته از نسخه استاد بدیع‌الزمان فروزانفر ❋
|
با سپاس فراوان از دست اندرکاران گرامی
سایت ارزشمند گنجور