گنجور

رباعی شمارهٔ ۳۷۹

گر حلقهٔ آن زلف چو شستت نگرفت
تا باده از آن دو چشم مستت نگرفت
می طعنه زنند دشمنانم شب و روز
کز پای درآمدی و دستت نگرفت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر حلقهٔ آن زلف چو شستت نگرفت
تا باده از آن دو چشم مستت نگرفت
هوش مصنوعی: اگر حلقه آن موی زیبا تو را نگیرد، تا زمانی که باده از آن دو چشم مست تو را نگیرد.
می طعنه زنند دشمنانم شب و روز
کز پای درآمدی و دستت نگرفت
هوش مصنوعی: دشمنانم شب و روز به من طعنه می‌زنند که تو از پا افتادی و هیچ کس به کمکت نیامد.