گنجور

رباعی شمارهٔ ۳۵۸

عاشق نبوَد آن که سبُک چون جان نیست
شب همچو ستاره گرد مه گردان نیست
از من بشنو، این سخنِ بهتان نیست
بی‌باد و هوا رقص علَم امکان نیست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عاشق نبوَد آن که سبُک چون جان نیست
شب همچو ستاره گرد مه گردان نیست
هوش مصنوعی: عاشق واقعی کسی است که در مقابل عشقش همچون جان خود اهمیت قائل است. عشق او باید به اندازه‌ای عمیق باشد که در شب تاریک مانند ستاره‌ای به وجود محبوبش تابش کند و دور او بچرخد.
از من بشنو، این سخنِ بهتان نیست
بی‌باد و هوا رقص علَم امکان نیست
هوش مصنوعی: به من گوش کن، این حرف یک افترا نیست. بدون وجود انگیزه و اوج احساس، تحقق هر چیزی ممکن نیست.

حاشیه ها

1402/03/08 23:06
کوروش

منظور از باد و هوا در مصرع پایانی چیست

1402/04/05 22:07
آینهٔ صفا

جلال الدین عاشقِ حقیقی را به سه چیز - یا بهتر بگوییم با سه عمل - توصیف می‌کند:
۱. همچون جان یا روح سبک و بی‌وزن باشد
۲. همچون ستارگان حولِ ماه در گردش باشد
۳. همچون پرچم به دست باد در حرکت باشد
صفت «سبک» نشان دهنده‌ی رهایی از همه تعلقات است و اوج این سبکی در فنا و خیزش جان از تن است.
صفت «گردان» تعهدِ راسخ به معشوق است، چرا که در رهِ عشق مسیری جز گردش به دور ماهِ معشوق وجود ندارد، حتی اگر این گردش به وصل نیانجامد.
صفت «رقصندگی پرچم» نیز اشاره به چیرگیِ تامِ اراده‌ی معشوق بر هستیِ عاشق است. پرچم یا علم از خود جنبش و جانی ندارد و تنها باد است که آنرا به حرکت وامی‌دارد. تنها عامل حرکت و جنبندگیِ عاشق نیز باد و هوا و سودایی است که از جانب معشوق برمی‌خیزد.