رباعی شمارهٔ ۳۴۱
زان روی که دل بستهٔ آن زنجیر است
در دامن تو دست زدن تقدیر است
چون دست به دامنش زدم گفت بهل
گفتم که خموش روز گیراگیر است
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زان روی که دل بستهٔ آن زنجیر است
در دامن تو دست زدن تقدیر است
هوش مصنوعی: به خاطر این که دل به آن زنجیر وابسته است، دست زدن به تو در دامن مقدر شده است.
چون دست به دامنش زدم گفت بهل
گفتم که خموش روز گیراگیر است
هوش مصنوعی: وقتی به او دست یافتم و خواستم کمکی بگیرم، گفت بگذار کنار. به او گفتم که سکوت کند چون روز دشواری است.