گنجور

رباعی شمارهٔ ۳۴۰

زان روز که چشم من به رویت نگریست
یک دم نگذشت کز غمت خون نگریست
زهرم بادا که بی‌تو می‌گیرم جام
مرگم بادا که بی‌تو می‌باید زیست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زان روز که چشم من به رویت نگریست
یک دم نگذشت کز غمت خون نگریست
هوش مصنوعی: از آن روزی که به چهره‌ات نگاه کردم، لحظه‌ای نگذشت که از غم تو اشک نریزم.
زهرم بادا که بی‌تو می‌گیرم جام
مرگم بادا که بی‌تو می‌باید زیست
هوش مصنوعی: بدون تو زندگی برایم سخت و کشنده است، انگار که با نوشیدن جام مرگ، خود را به هلاکت می‌اندازم.