رباعی شمارهٔ ۲۴۷
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
رباعی شمارهٔ ۲۴۷ به خوانش بهناز شکوهی
حاشیه ها
سلام
معنی واژه ی " جُزوم" را پیدا نکردم؛
اما با توجه به مفهوم مصراع دوم و استفاده از قرینگی
دو نکته را لازم است بنویسم:
1_ با توجه به وزن شعر، بعداز کلمه ی جُزوم واژه ی "من" جا افتاده است.
2_ با توجه به مصراع دوم شعر و ترکیب " هر پاره ی من " می توان حدس زد که " جُزوم " به معنی جمع اجزاء، (جزء جزء ) به کار رفته است. (اگر معنی دیگری نداشته باشد.)
در نتیجه با این برداشت:
بر جُزوم من نشان معشوق من است = بر روی تک تک اجزای بدن من نشانه ای از معشوقه وجود دارد.
بر جُزوم من نشانِ معشوق منست
هر پاره ی من زبانِ معشوق منست
چون چنگ منم در بر او تکیه زده
این نالهام از بنانِ معشوق منست
لازم به توضییح است:
در بسیاری از مواردی که از ساز چنگ برای بیان عشق و ارادت به معشوقه استفاده شده؛
منظور شاعر، اشاره به ساختمان این ساز بوده است،
به ویژه اشاره به سیم های متعدد این ساز و تشبیه آن به بند بند ِ وجود عاشق (اجزاء).
نگاه کنید به سرگذشت موسیقی ایران اثر روح الله خالقی
انتشارات صفی علی شاه
جلد اول در میان موضوع " ویولن همسایه " و
توضیح ساختمان ساز رباب :
پاورقی
بنواز مرا که بی تو برخاست
چون چنگ ز هر رگم فغانی
نی نی چو ربابم از غم تو
یعنی که رگی و استخوانی
عطار
ارادتمندم
راستین معتبرزاده
Rastinmotabarzade@gmail.com
در ادامه ی مطلب پیش
در مورد معنی واژه ی "جزوم"
جمله یاران تو سنگند و تویی مرجان چرا
آسمان با جملگان جسمست و با تو جان چرا
چون تو آیی جزو جزوم جمله دستک می زنند
چون تو رفتی جمله افتادند در افغان چرا
با خیالت جزو جزوم می شود خندان لبی
می شود با دشمن تو مو به مو دندان چرا
دیوان شمس غزلیات
بر هر جُزوٓم ...
ضمن ارادت نسبت به جناب راستین زاده
بنده هم در باب معنی واژه جزوم تحقیقاتی کردم البته که چیزی پیدا نکردم اما حس میکنم معنی غم و غمزدگان میده.
لطفا اگه کسی معنی دقیق میدونه دریغ نکنه.
شاید در مصرع اول بیت اول یک واژه من بین دو واژه جزوم و نشان گم شده باشد.
بر جزوه من نشان معشوق منست
هر پاره من زبان معشوق منست
من آن جزوه (دفتر-کتاب و ..) هستم که بر جلدم نشان توست.
اولِ دفتر به نامِ ایزدِ دانا
صانعِ پروردگار ، حیّ توانا
نام تو سرآغاز داستان زندگی من است.
برگ برگ زندگی من نشان تو دارد.
برگ درختان سبز پیش خداوند هوش
هر ورقیش دفتری است معرفت کردگار
سلام
با توجه به اینکه در مصرع دوم از زبان و سخن استفاده شده آیا نمیتونه جزوم از جزم (به معنای ساکن شدن و سکوت کردن) آمده باشد؟