گنجور

رباعی شمارهٔ ۲۳۹

پائی که همی رفت به سروستان مست
دستی که همی چید ز گل دسته بدست
از بند و گشاد دهن دام اجل
آن دست بریده گشت و آن پای شکست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پائی که همی رفت به سروستان مست
دستی که همی چید ز گل دسته بدست
هوش مصنوعی: پایی که در حال رفتن به جایی در شب بود، دستش مشغول چیدن گل‌ها بود.
از بند و گشاد دهن دام اجل
آن دست بریده گشت و آن پای شکست
هوش مصنوعی: زندگی به رغم تمام تلاش‌ها و کوشش‌ها، ناگهان به پایان می‌رسد و انسان‌ها ممکن است در مسیرشان به مشکلات و موانع دچار شوند. در نهایت، هر چند که ممکن است به خود آسیب بزنند، اما پایان کار برای همه یکسان است و هیچ‌چیزی نمی‌تواند از سرنوشت جلوگیری کند.

خوانش ها

رباعی شمارهٔ ۲۳۹ به خوانش بهناز شکوهی