رباعی شمارهٔ ۲
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
رباعی شمارهٔ ۲ به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
dar mesrae aval,an shame rokhe to lagani nist biya.mishe befarmaeed manie lagani chist?
sepasgozaram
لگن ظرف زیر شمع است
وجود ما ربطی به جسم خاکی ندارد ونیازی به پنهان کردن خوبی ها نیست خوبی ها جز جدانشدنی از ماست
معنا لگن منظور جسم خاکی نیست معنا روح ماست
روح شاد
جمع این رباعی از 8778
حقیقت انسان ورای این کالبد خاکی ست و ذات انسان از عشق است.
به نظر من حقیقت انسان جز این جسم فانی نیست مگر به انسانیت که راز مانایی است.
تمام این شعر سر و سواله
همین فعل ساده "بیا" یعنی چی؟
کجا بیام. مخاطب کیه. بیام که چی بشه
درود بر شما.
حسنی که پنهان شدنی نیست ، همان فراخوان روح شماست.
حمید جان دوست عزیز
مراد حضرت مولانا از بیا در شعر ،دعوت کردن انسان از این مسیرهای نادرستی چون خشم و ... که در شعر نام برده به مسیر های درستی که پس از خواندن هر بیت استنباط میشود است .
آن شمع رخ تو لگنی نیست بیا
وان نقش تو از آب منی نیست بیا
لگن ظرف شمع میشه
لنگ ظرف شمع است
۱. قلب انسان جایگاه عشق است. عشق برای عارف سوزان است. در نتیجه قلب عاشق را به شمع تشبیه کردهاند که میسوزد
۲. منظور از لگن جسم انسان است
۳. وجود حقیقی ما این جسم خاکی نیست و نیازی به پنهان کردن خوبی ها نیست چون صفات خدایی همراه روح ماست
منظور شمع جان انسان بسیار با ارزش تر از آنست که در لگن بی ارزشی بسوزد . خداوند انسان والا را از این لگن بی ارزش به بالا میخواند ومیگوید بیا
منظور از آب منی چیست؟