گنجور

رباعی شمارهٔ ۱۸۸۵

رفتم به طبیب گفتم ای بینائی
افتادهٔ عشق را چه می‌فرمایی
ترک صفت و محو وجودم فرمود
یعنی که ز هر چه هست بیرون آئی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رفتم به طبیب گفتم ای بینائی
افتادهٔ عشق را چه می‌فرمایی
هوش مصنوعی: به پزشک مراجعه کردم و گفتم ای پزشک بینا، در مورد درد ناشی از عشق چه نظری داری؟
ترک صفت و محو وجودم فرمود
یعنی که ز هر چه هست بیرون آئی
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که باید از ویژگی‌های خود و وجود خود دور شوی و به طور کلی از هر چیزی که در زندگی‌ات هست، خارج شوی. یعنی باید فراتر از خودت بروی و به حالت‌هایی دست پیدا کنی که به نوعی رهایی از دنیای مادی و محدوده‌های فردی را نشان می‌دهد.

حاشیه ها

1398/04/24 20:06
ایران

رفتم به طبیب گفتم ای بینائی
افتادهٔ عشق را چه می‌فرمایی
ترک صفت و محو وجودم فرمود
یعنی که ز هر چه هست بیرون آئی
رفتم به طبیب جاهل حاذقی گفتم داروی عاشق چیست؟