گنجور

رباعی شمارهٔ ۱۸۷۸

دوشینه مرا گذاشتی خوش خفتی
امشب به دغل به هر سویی می‌افتی
گفتم که مرا تا به قیامت جفتی
گو آن سخنی که وقت مستی گفتی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوشینه مرا گذاشتی خوش خفتی
امشب به دغل به هر سویی می‌افتی
هوش مصنوعی: می‌گویند که شب گذشته به خواب راحتی رفتم و در دل این خواب، تو به طعنه و فریب به هر طرف مشغول کارهایی بودی.
گفتم که مرا تا به قیامت جفتی
گو آن سخنی که وقت مستی گفتی
هوش مصنوعی: به کسی گفتم که تا قیامت، همدم من باش و آن حرفی را که در حال خوشی و شادابی زدی، به یادم بیاور.

حاشیه ها

1398/03/12 12:06
ایران

دوشینه مرا گذاشتی خوش خفتی/امشب به دغل بهر سوئی میافتی
گفتم که مرا تا به قیامت جفتی/گو آن سخنی که وقت مستی گفتی
گوید که خداوندا مگر نگفتی تو آن منی؟ پس چرا بنظر پشیمانیو بنظر حیله میافکنی در جدائی ؟ و ادامه میدهد که دیگر جفتیم و رهایی از انسان ترا ممکن نیست تا قیامت و بیاد آر که مست بودی و به انسان گفتی که: تو آن منی

1398/03/12 15:06
محسن ، ۲

ایران خانم
دوشینه مرا گذاشتی خوش خفتی
امشب به دغل بهر سوئی میافتی
گفتم که مرا تا به قیامت جفتی
گو آن سخنی که وقت مستی گفتی
انگار خدای شما خوش می خوابد ، دغلباز وحیله گرست و مست هم بوده
خدای شما چقدر با خدای من تفاوت دارد

1398/03/18 17:06
ایران

دوشینه مرا گذاشتی خوش خفتی
امشب به دغل بهر سوئی میافتی
گفتم که مرا تا به قیامت جفتی
گو آن سخنی که وقت مستی گفتی
دیشب تومراگذاشتی خوش خفتی،امشب چودگردغلشدی،میافتی