رباعی شمارهٔ ۱۸۱۰
بینام و نشان چون دل و جانم کردی
بیکیف طرب دست زنانم کردی
گفتم به کجا روم که جان را جانیست
بیجا و روان همچو روانم کردی
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بینام و نشان چون دل و جانم کردی
بیکیف طرب دست زنانم کردی
هوش مصنوعی: بیخبر و بدون نشانه مانند دل و جانم کردی، و بیحالت و بیخبر از شادی به حالت طرب و جشن آوردهای.
گفتم به کجا روم که جان را جانیست
بیجا و روان همچو روانم کردی
هوش مصنوعی: گفتم به کجا بروم که بیجایی برای جان وجود ندارد، و تو با رفتار خود جان مرا به درد و رنج انداختی.

مولانا