گنجور

رباعی شمارهٔ ۱۷۹۹

بر ظلمت شب خیمهٔ مهتاب زدی
می‌خفت خرد بر رخ او آب زدی
دادی همه را به وعده خواب خرگوشی
وز تیغ فراق گردن خواب زدی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر ظلمت شب خیمهٔ مهتاب زدی
می‌خفت خرد بر رخ او آب زدی
هوش مصنوعی: در دل شب تاریک، تابش نور ماه را مانند یک چادر گسترده‌ای. آرامشی که بر چهره‌اش نشسته، همچون شکوفه‌هایی است که بر روی آب در حال خواب هستند.
دادی همه را به وعده خواب خرگوشی
وز تیغ فراق گردن خواب زدی
هوش مصنوعی: تو به همه قول داده‌ای که در رؤیاهای شیرین به سر ببری، اما به‌خاطر جدایی و دوری، آهی جانسوز بر دل داری.