رباعی شمارهٔ ۱۶
ای اشک روان بگو دلافزای مرا
آن باغ و بهار و آن تماشای مرا
چون یاد کنی شبی تو شبهای مرا
اندیشه مکن بیادبیهای مرا
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای اشک روان بگو دلافزای مرا
آن باغ و بهار و آن تماشای مرا
هوش مصنوعی: ای اشک جاری، بگو به من که دلانگیز من کجاست، آن باغ و بهار و آن منظرههای زیبا چگونهاند؟
چون یاد کنی شبی تو شبهای مرا
اندیشه مکن بیادبیهای مرا
هوش مصنوعی: وقتی که تو به یاد من هستی، نگران رفتارهای بد من نباش.
حاشیه ها
1396/09/12 00:12
5443
1398/01/02 02:04
نیاز
ای باد سحر خبر بده مر ما را
در ره دیدی آن دل آتشپا را
دیدی دل پرآتش و پرسودا را
کز آتش بسوخت صد خارا را
1402/07/26 20:09
وحید یزدی
مولانا خطاب به اشک روی گونهاش میگوید که به یار من که باعث شادی قلبم است، آن کسی که با بودنش گویی من در بهشت و در فصل بهار هستم و به تماشای او میپردازم. اگر شبی به یاد من افتادی، یاد خوبیهای من بیفت نه بدیها و بیادبیهای من