رباعی شمارهٔ ۱۳۱۸
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
Sala:
روزها روزه گرفتن و شبها شب زنده داریه
نور در طریقت یعنی اینکه تصور کنی نور خدا درقلبت میریزن یک راه طریقته چون خدا رو صوفیان نور میدونن و مرحله اول ذکرشون باده ی بی جام نور خداست که در قلبشون ریخته میشه و بیت آخر اشاره دار که متشرعین صوفیان رو کافر میدونن
سلام دوست عزیز. این نوع تاویل مقداری سبک انگاری هست گرچه مضمون رباعی نزدیک به مضمون شما نزدیک هست اما مولوی یک عارف هست نه صوفی زاهد و عابد!
متشرعین هم اهل تصوف و زهد و تارک دنیا رو کافر نمیخونند و ای بسا التماس دعا هم به اونها بگن، مشکل اصلی متشرعین عرفای بالله هستند که مست از جام معرفت الله هستند و به تعبیر والای امیرالمومنین یغبقون کاس الحکمه بعد الصبوح یعنی هر صبح و شام از فیوضات مستقیم الهیه یعنی باده بی جام بهره مند میشوند و لذا اهل تشرع تهمت کفر و تباهی به عرفا میزنند و لذا مولانا در مقام حسن تعلیل دارد ماییم که بی هیچ سرانجام خوشیم
درود
استاد لطفی هم در کنسرت ترکیه این شعر رو اجرا کردن با سه تار
لطفا اضافه کنید این مورد رو هم
موفق باشید
سالار عقیلی در آهنگ مست و رسوا از این شعر استفاده کرده
به نظر بنده حقیر. مصرع سوم این شعر از نظر وزن و آوا با بقیه شعر همخوانی ندارد. شاید که این مشکل به خاطر از قلم افتادن و انتقال متن از کتاب اصلی به سایر کتب و .... باشد.
من فکر میکنم شاید این شکلی شعر زیباتر میشد:
گویند که هیچ سرانجام ندارید شما.
در این صورت در مصرع آخر آن کلمه "بی هیچ سرانجام "هم
پاسخ همین " هیچ سرانجام " مصرع سوم به نظر می آید.
آقای فراهانی باید بگم وزن این مصراع کاملا صحیح و درسته و فقط کافیه که اون رو بایه ریتم ساده بخونید تا متوجه بشید.اگر پیدا کردن وزن براتون سخته
آقای فراهانی،
وزن رباعی به گونه ایست که باید بتوان هموزن با مصرع آن گفت «لا حول و لا قوت الا بالله»، که میشود ده هجا.
گو - یند - سر - انـ - جام - نـ - دا - رید - شـ - ما
1 - 2 - 3 - 4 - 5 - 6 - 7 - 8 - 9 - 10
برای اینکه درستی وزن را آزمون کنید، وزن را بخوانید و سپس همین مصرع را:
مفعول مَفاعیل مَفاعیل فَعَل
گویند سرانجام ندارید شما
با سلام.
مصرع دوم از بیت یک را هم اساتید معنا بفرمایید
سلام
اشاره به تکفیر عارفین بالله از سوی متشرعین قشری دارد که مولوی در مقام پاسخ میگوید ما عارفین هستیم که با همین مطلبی که متشرعین آن را کفر محسوب میکنند خوش هستیم ( حقیقت والای اسرار توحید الهی )