رباعی شمارهٔ ۱۲۲
آن جان که از او دلبر ما شادانست
پیوسته سرش سبز و لبش خندان است
اندازهٔ جان نیست چنان لطف و جمال
آهسته بگوئیم مگر جانانست
رباعی شمارهٔ ۱۲۱: آنجا که توی همه غم و جنگ و جفاسترباعی شمارهٔ ۱۲۳: آن جاه و جمالی که جهانافروز است
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن جان که از او دلبر ما شادانست
پیوسته سرش سبز و لبش خندان است
هوش مصنوعی: آن روحی که باعث خوشحالی معشوق ماست، همیشه سرزنده و لبخند بر لب دارد.
اندازهٔ جان نیست چنان لطف و جمال
آهسته بگوئیم مگر جانانست
هوش مصنوعی: لطف و زیبایی آنقدر عمیق و خیرهکننده است که نمیتوان به راحتی دربارهاش صحبت کرد، مگر اینکه آن زیبایی متعلق به معشوق باشد.
خوانش ها
رباعی شمارهٔ ۱۲۲ به خوانش بهناز شکوهی
حاشیه ها
1398/02/02 22:05
آن جان که از او دلبر ما شادانست
پیوسته سرش سبز و لبش خندان است
اندازهٔ جان نیست چنان لطف و جمال
آهسته بگوئیم مگر جانانست
انسانی که روح خود را دریافته و جانی که خدا دوستش دارد پیوسته خندان و سلامت است وچنان زیبائی و عظمتی می یابد که گوئی خداوندی دراوست وجزئی از عظمت خداست.