غزل شمارهٔ ۹۹۳
زان ازلی نور که پروردهاند
در تو زیادت نظری کردهاند
خوش بنگر در همه خورشیدوار
تا بگدازند که افسردهاند
سوی درختان نگر ای نوبهار
کز دی دیوانه بپژمردهاند
لب بگشا هیکل عیسی بخوان
کز دم دجال جفا مردهاند
بشکن امروز خمار همه
کز می تو چاشنیی بردهاند
درده تریاق حیات ابد
کاین همگان زهر فنا خوردهاند
همچو سحر پرده شب را بدر
کاین همه محجوب دو صد پردهاند
بس کن و خاموش مشو صدزبان
چونک یکی گوش نیاوردهاند
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زان ازلی نور که پروردهاند
در تو زیادت نظری کردهاند
هوش مصنوعی: از نوری که از آغاز وجود داشته و در تو پرورش یافته، بیشتر از آنچه فکر میکنی به تو توجه شده است.
خوش بنگر در همه خورشیدوار
تا بگدازند که افسردهاند
هوش مصنوعی: به زیبایی به اطراف خود نگاه کن، مانند خورشید که نور میافشاند، تا ببینی چگونه غم و ناراحتیها ذوب میشوند و از بین میروند.
سوی درختان نگر ای نوبهار
کز دی دیوانه بپژمردهاند
هوش مصنوعی: به درختان نگاه کن، ای بهار نو، چرا که از روزگاران گذشته، بسیاری از درختان پژمرده و بیحال شدهاند.
لب بگشا هیکل عیسی بخوان
کز دم دجال جفا مردهاند
هوش مصنوعی: بیا زبانت را باز کن و مانند عیسی سخن بگو، چرا که از نفس دجال (نماد شر) مردمان زخمهای زیادی خوردهاند و جانشان گرفته شده است.
بشکن امروز خمار همه
کز می تو چاشنیی بردهاند
هوش مصنوعی: امروز همهی غم و خواب را بشکن، زیرا که میت تازهای همه را شاد کرده است.
درده تریاق حیات ابد
کاین همگان زهر فنا خوردهاند
هوش مصنوعی: درد، درمانی برای زندگی ابدی است، چرا که همه مردم زهر نابودی را چشیدهاند.
همچو سحر پرده شب را بدر
کاین همه محجوب دو صد پردهاند
هوش مصنوعی: مثل سحر که پرده شب را کنار میزند، این همه چیزهایی که پنهان و جلوی چشم ما هستند، به اندازهی دو صد پرده پوشیدهاند.
بس کن و خاموش مشو صدزبان
چونک یکی گوش نیاوردهاند
هوش مصنوعی: سکوت کن و حرف نزن، چون دربارهات کسی گوش نمیدهد.
حاشیه ها
1388/01/25 17:03
رسته
بیت دو
ظاهرا غلط: بگذارند
شاید بهتر باشد: بگدازند
---
پاسخ: جایگزینی مطابق نظر شما صورت گرفت.
1397/05/16 01:08
هـ کـ ش
درود بر شما.
در بند پنجم شاید بجای واژه ی "بشکن"، واژه "برشکن" درست تر آید.