گنجور

غزل شمارهٔ ۹۸۸

بوی دلدار ما نمی‌آید
طوطی این جا شکر نمی‌خاید
هر مقامی که رنگ آن گل نیست
بلبل جان‌ها بنسراید
خوش برآییم دوست حاضر نیست
عشق هرگز چنین نفرماید
همه اسباب عشق این جا هست
لیک بی‌او طرب نمی‌شاید
مادر فتنه‌ها که می‌باشد
طربی بی‌رخش نمی‌زاید
هر شرابی که دوست ساقی نیست
جز خمار و شکوفه نفزاید
همه آفاق پرستاره شود
گازری را مراد برناید
بی اثرهای شمس تبریزی
از جهان جز ملال ننماید

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بوی دلدار ما نمی‌آید
طوطی این جا شکر نمی‌خاید
هوش مصنوعی: بوی محبوب ما به اینجا نمی‌رسد و طوطی در اینجا شکر و شیرینی نمی‌خواهد.
هر مقامی که رنگ آن گل نیست
بلبل جان‌ها بنسراید
هوش مصنوعی: هر جایی که شکوه و زیبایی وجود نداشته باشد، بلبلان جان‌ها آواز نخواهند خواند.
خوش برآییم دوست حاضر نیست
عشق هرگز چنین نفرماید
هوش مصنوعی: اگر با دوستی خوش باشیم که در کنار ما نیست، عشق هرگز چنین دستوری نخواهد داد.
همه اسباب عشق این جا هست
لیک بی‌او طرب نمی‌شاید
هوش مصنوعی: در اینجا تمام امکانات و عوامل عشق مهیا است، اما بدون او شادی و سرور حاصل نمی‌شود.
مادر فتنه‌ها که می‌باشد
طربی بی‌رخش نمی‌زاید
هوش مصنوعی: مادر همه فتنه‌ها، شوق و خوشحالی است و بدون وجود چهره‌ای زیبا، چنین شوق و نشاطی به وجود نمی‌آید.
هر شرابی که دوست ساقی نیست
جز خمار و شکوفه نفزاید
هوش مصنوعی: هر نوشیدنی که محبوب دلبند من نیست، تنها باعث دردسر و افسردگی می‌شود و هیچ شادی و زیبایی نمی‌آورد.
همه آفاق پرستاره شود
گازری را مراد برناید
هوش مصنوعی: تمامی آسمان‌ها پر از ستاره خواهد شد، اما هرگز آرزوی یک گازر برآورده نخواهد شد.
بی اثرهای شمس تبریزی
از جهان جز ملال ننماید
هوش مصنوعی: بدون تأثیر شمس تبریزی، دنیای اطراف تنها می‌تواند ملال و ناامیدی را به ارمغان آورد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۹۸۸ به خوانش عندلیب