اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رسم نو بین که شهریار نهاد
قبله مان سوی شهر یار نهاد
هوش مصنوعی: رسم جدیدی بیاور که پادشاه، جهت قبلهمان را به سمت شهر محبوبش قرار داده است.
نقد عشاق را عیار نبود
او ز کان کرم عیار نهاد
هوش مصنوعی: عشق واقعی ارزش و معیار ندارد، زیرا کسانی که از ما محبت و لطف میکنند، آن را به گونهای بینظیر و خاص ارائه میدهند.
گل صدبرگ برگ عیش بساخت
روی سوی بنفشه زار نهاد
هوش مصنوعی: گل صدبرگ به زیبایی و نشاطش پرداخته و به سمت بنفشه آسیبدیده نگریسته است.
هر که را چون بنفشه دید دوتا
کرد یکتا و در شمار نهاد
هوش مصنوعی: هر کس که مانند گل بنفشه را دید، او را از یک به دو تبدیل کرد و در حساب خود جا داد.
بی دلان را چو دل گرفت به بر
سرکشان را چو سر خمار نهاد
هوش مصنوعی: زمانی که دل بیدلان را گرفت، سرکشان مانند کسی شدند که سرش در خماری است.
منتظر باش و چشم بر در دار
کو نظر را در انتظار نهاد
هوش مصنوعی: منتظر باش و چشم به در داشته باش، زیرا نگاهت در انتظار است.
غم او را کنار گیر که غم
روی بر روی غمگسار نهاد
هوش مصنوعی: غم او را کنار بگذار، زیرا غم بر دل کسی که در کنار توست سنگینی میکند.
کس چه داند که گلشن رخ او
بر دل بیدلم چه خار نهاد
هوش مصنوعی: هیچکس نمیداند که زیبایی چهره او بر دل بیخبرم چه زخمهایی گذاشته است.
از دل بیدلم قرار مجوی
کاندر او درد بیقرار نهاد
هوش مصنوعی: از دل بیدلی که دارم آرامشی نخواهی یافت، زیرا در آن دل، دردی بیقرار وجود دارد.
آهوان صید چشم او گشتند
چونک رو جانب شکار نهاد
هوش مصنوعی: آهوان از زیبایی چشم او به دام افتادند، چونکه او به سمت شکار خویش نگاه کرد.
آن زره موی در کمان ز کمین
تیرهای زره گذار نهاد
هوش مصنوعی: زرهای که مانند موی در کمان قرار گرفته، از کمین تیرهایی که به زره متمایل شدهاند، بیرون آمده است.
خویشتن را چو در کنار گرفت
خلق را دور و برکنار نهاد
هوش مصنوعی: هنگامی که به خودم پرداختم و درونم را بررسی کردم، دیگران را از خودم دور کردم و در حاشیه قرار دادم.
رحمتش آه عاشقان بشنید
آهشان را بس اعتبار نهاد
هوش مصنوعی: رحمت او صدای آه و ناله عاشقان را شنید و به آنها ارزش و اعتبار بخشید.
در عنایات خویششان بکشید
جرمشان را به جای کار نهاد
هوش مصنوعی: در رحمت و توجه خود، گناهشان را بهجای کار مفید قرار دادند.
نور عشاق شمس تبریزی
نور در دیده شمس وار نهاد
هوش مصنوعی: نور عشاق، همچون نوری که از چشمان شمس تبریزی میتابد، در دل شمس ایستاده و جاودانه میدرخشد.
حاشیه ها
در این غزل آشکارا بیان میشود که شمس تبریزی روش و آیین نو در عاشقی به وجود میآورد
در شیوه کلاسیک و سنتی شیخ همه کاره خانقاه است و دراویش او را پیروی میکنند و درجه آنان به میزان پیروی آنان مربوط است و شیخ خود خرقه از شیخ و یا پیر قبلی میگیرد
هیچ عیاری برای سنجش عشق وجود ندارد به جز سر سپردگی تازه واردان و این یادگار آیین باستانی مهر است که نزد اخوان صفا نیز بسیار منظم و روشمند دنبال میگردد و در اسماعیلیه نیز بسیار کارآمد و موثر مورد بهره برداری قرار میگیرد
جلال دین و شمس انسان را و عشق را و هستی را و زندگی را و خدا را و جان را و دل را و ماه را و خورشید را و وجود را و مرگ را و روح را و خلاصه همه چیز را معنی نو میبخشند و آن را به همه عرضه میکنند
شمس این پندار نو را میآورد و جلال دین آنرا به گفتار نو در میآورد و راه ما را برای کردار نو میگشاید
عشق نیرویی میشود که راه نویی را برای همه در زندگی باز میکند کسانی که با این فرهنگ آشنا میشوند به نویی راه مییابند
نوروزشان پیروز
جرمشان را به جای کار نهاد
کار: خدمت
مصرع یعنی: خطایشان را خدمت انگاشت