غزل شمارهٔ ۹۴۵
ندا رسید به جانها که چند میپایید
به سوی خانه اصلی خویش بازآیید
چو قاف قربت ما زاد و بود اصل شماست
به کوه قاف بپرید خوش چو عنقایید
ز آب و گل چو چنین کنده ایست بر پاتان
بجهد کنده ز پا پاره پاره بگشایید
سفر کنید از این غربت و به خانه روید
از این فراق ملولیم عزم فرمایید
به دوغ گنده و آب چه و بیابانها
حیات خویش به بیهوده چند فرسایید
خدای پر شما را ز جهد ساخته است
چو زندهاید بجنبید و جهد بنمایید
به کاهلی پر و بال امید میپوسد
چو پر و بال بریزد دگر چه را شایید
از این خلاص ملولید و قعر این چه نی
هلا مبارک در قعر چاه میپایید
ندای فاعتبروا بشنوید اولوالابصار
نه کودکیت سر آستین چه میخایید
خود اعتبار چه باشد به جز ز جو جستن
هلا ز جو بجهید آن طرف چو برنایید
درون هاون شهوت چه آب میکوبید
چو آبتان نبود باد لاف پیمایید
حطام خواند خدا این حشیش دنیا را
در این حشیش چو حیوان چه ژاژ میخایید
هلا که باده بیامد ز خم برون آیید
پی قطایف و پالوده تن بپالایید
هلا که شاهد جان آینه همیجوید
به صیقل آینهها را ز زنگ بزدایید
نمیهلند که مخلص بگویم اینها را
ز اصل چشمه بجویید آن چو جویایید
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ندا رسید به جانها که چند میپایید
به سوی خانه اصلی خویش بازآیید
هوش مصنوعی: ندایی به دلها رسید که چرا تا چه مدت به دور از سرزمین خود زندگی میکنید، به سوی خانه اصلیتان بازگردید.
چو قاف قربت ما زاد و بود اصل شماست
به کوه قاف بپرید خوش چو عنقایید
هوش مصنوعی: وقتی به نزدیکی ما میرسید، ریشه و بنیاد شما در آنجا است. پس با خوشی و سرور مانند پرندههای افسانهای به این مکان بروید.
ز آب و گل چو چنین کنده ایست بر پاتان
بجهد کنده ز پا پاره پاره بگشایید
هوش مصنوعی: این بیت بیان میکند که اگر انسان به طبیعت و شرایط خود واقف نباشد، مانند ریشهای است که از زمین کنده شده و در برابر فشار و مشکلات تسلیم میشود. وقتی بر او فشار بیاید، به راحتی از هم میپاشد و توان مقاومت ندارد. به این ترتیب، درک و آگاهی از خود و محیط اطراف اهمیت زیادی دارد.
سفر کنید از این غربت و به خانه روید
از این فراق ملولیم عزم فرمایید
هوش مصنوعی: سفر کنید و از این تنهایی دور شوید، به خانه برگردید؛ ما از این جدایی خسته و دلگیر شدهایم، پس اراده کنید و حرکت کنید.
به دوغ گنده و آب چه و بیابانها
حیات خویش به بیهوده چند فرسایید
هوش مصنوعی: برای چه زندگی خود را بیفایده در بیابانها و در جستجوی آب و دوغ بگذرانیم؟
خدای پر شما را ز جهد ساخته است
چو زندهاید بجنبید و جهد بنمایید
هوش مصنوعی: خداوند به خاطر تلاش و کوشش شما را خلق کرده است. حالا که زندهاید، باید حرکت کنید و تلاش کنید.
به کاهلی پر و بال امید میپوسد
چو پر و بال بریزد دگر چه را شایید
هوش مصنوعی: کس کسالت و تنبلی را به امید و آرزو میپایند و این موجب میشود که آن امید و آرزو به تدریج از بین برود. زمانی که انگیزه و تلاش از بین برود، دیگر چه چیزی میتواند امیدی به وجود آورد؟
از این خلاص ملولید و قعر این چه نی
هلا مبارک در قعر چاه میپایید
هوش مصنوعی: شما از این رهایی خستهاید و در اعماق این چاه، نی خوشحال در حال تماشا است.
ندای فاعتبروا بشنوید اولوالابصار
نه کودکیت سر آستین چه میخایید
هوش مصنوعی: به شنیدن دعوت میشوید تا عبرت بگیرید، ای صاحبان بصیرت. نکنید که مانند کودکان، درگیر چیزهای ناچیز و بیارزش شوید.
خود اعتبار چه باشد به جز ز جو جستن
هلا ز جو بجهید آن طرف چو برنایید
هوش مصنوعی: به جز جستجوی علم و دانش، چه ارزش و ارزشی برای انسان وجود دارد؟ پس از تلاش و کوشش در این مسیر، باید از چیزهای بیارزش و کماهمیت دوری کنیم.
درون هاون شهوت چه آب میکوبید
چو آبتان نبود باد لاف پیمایید
هوش مصنوعی: درون هاون شهوت، به معنای این است که اگر عشق و اشتیاقی وجود نداشته باشد، هیچ کاری از پیش نمیرود. وقتی که تلاش و انگیزهای نیست، صحبت کردن یا فخر فروشی به هیچ دردی نمیخورد.
حطام خواند خدا این حشیش دنیا را
در این حشیش چو حیوان چه ژاژ میخایید
هوش مصنوعی: خداوند این دنیا را همچون چیزی بیارزش میداند و در این دنیای بیاهمیت، انسانها مانند حیوانات، بیهدف و بیخود در حال حیات هستند.
هلا که باده بیامد ز خم برون آیید
پی قطایف و پالوده تن بپالایید
هوش مصنوعی: ببخشید، حالا که نوشیدنی خوشمزهای آمده است، بیایید برای پذیرایی از آن، خود را آماده کنیم و لذت ببریم.
هلا که شاهد جان آینه همیجوید
به صیقل آینهها را ز زنگ بزدایید
هوش مصنوعی: به شتاب، به کمک شاهدی که جان را میجوید، آینهها را صیقل دهید و زنگها را از آنها پاک کنید.
نمیهلند که مخلص بگویم اینها را
ز اصل چشمه بجویید آن چو جویایید
هوش مصنوعی: این جمله به ما میگوید که اگر حقیقت و اصل موضوع را میخواهید، باید به منبع اصلی آن توجه کنید و آن را جستجو کنید. تنها با شنیدن و بیان کردن نمیتوان به درک عمیق رسید، بلکه باید در پی منبع و ریشه حقیقت باشید.
حاشیه ها
1396/10/03 19:01
نادر..
نمیهلند که مخلص بگویم اینها را
ز اصل چشمه بجویید آن، چو جویایید..
1398/06/12 22:09
شهره
ندا رسید به جانها که چند می پایید؟
به سوی خانهُ اصلّی خویش بازآیید
چوقاف قله ما اصل زاد وبوم شماست
به سوی قاف برآیید خوش که عنقایید
1399/08/25 15:10
ایمان عبیدی
در این حشیم چو حیوان جو زار میخوایید.
تویه این برنامه معرفت دقیقه 39 از این شهر استفاده شده
پیوند به وبگاه بیرونی/
1402/04/09 13:07
محمود خوش چین
ندای فاعتبروا بشنوید اولوالابصار
نه کودکید سر آستین چه میخایید