گنجور

غزل شمارهٔ ۹۳۲

مها به دل نظری کن که دل تو را دارد
که روز و شب به مراعاتت اقتضا دارد
ز شادی و ز فرح در جهان نمی‌گنجد
که چون تو یار دلارام خوش لقا دارد
همی‌رسد به گریبان آسمان دستش
که او چو سایه ز ماه تو مقتدا دارد
به آفتاب تو آن را که پشت گرم شود
چرا دلیر نباشد حذر چرا دارد
چرا به پنجه کمرگاه کوه را نکشد
کسی که ز اطلس عشق خوشت قبا دارد
تو خود جفا نکنی ور کنی جفا بر دل
بکن بکن که به کردار تو رضا دارد
چرا نباشد راضی بدان جفای لطیف
که او طراوت آب و دم صبا دارد
در آتش غم تو همچو عود عطاریست
دل شریف که او داغ انبیا دارد
خمش خمش که سخن آفرین معنی بخش
برون گفت سخن‌های جان فزا دارد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مها به دل نظری کن که دل تو را دارد
که روز و شب به مراعاتت اقتضا دارد
هوش مصنوعی: مها، به قلب خود نگاهی بینداز که قلب تو را دارد. این قلب همیشه در فکر و رعایت حال توست، چه در روز و چه در شب.
ز شادی و ز فرح در جهان نمی‌گنجد
که چون تو یار دلارام خوش لقا دارد
هوش مصنوعی: در دنیا هیچ چیز به اندازه‌ی شادی و خوشحالی که از داشتن تو به دست می‌آید، جا نمی‌شود.
همی‌رسد به گریبان آسمان دستش
که او چو سایه ز ماه تو مقتدا دارد
هوش مصنوعی: دست او به آسمان می‌رسد و مانند سایه‌ای که از ماه تو سرچشمه می‌گیرد، او همواره از تو پیروی می‌کند.
به آفتاب تو آن را که پشت گرم شود
چرا دلیر نباشد حذر چرا دارد
هوش مصنوعی: چرا کسی که تحت نور و گرمای آفتاب قرار می‌گیرد، باید از خطرات بترسد و دلیر نباشد؟
چرا به پنجه کمرگاه کوه را نکشد
کسی که ز اطلس عشق خوشت قبا دارد
هوش مصنوعی: چرا باید کسی که لباسش از پارچه ی زیبای عشق دوخته شده، به جنگ و زد و خورد با قدرت کوه اقدام نکند؟
تو خود جفا نکنی ور کنی جفا بر دل
بکن بکن که به کردار تو رضا دارد
هوش مصنوعی: اگر خودت خیانت نکنی، یا اگر خیانت نیز کنی، دل را آزرده کن، زیرا دل به رفتار تو راضی است.
چرا نباشد راضی بدان جفای لطیف
که او طراوت آب و دم صبا دارد
هوش مصنوعی: چطور ممکن است کسی از بی‌نظمی و ناملایمات رنج نبرد در حالی که او شادابی و تازگی جریان آب و نسیم صبح را دارد؟
در آتش غم تو همچو عود عطاریست
دل شریف که او داغ انبیا دارد
هوش مصنوعی: دل من در آتش غم تو مانند عود خوشبوست که عطرش در فضا پخش می‌شود، و این غم با داغی که پیامبران داشته‌اند، بر دل من سنگینی می‌کند.
خمش خمش که سخن آفرین معنی بخش
برون گفت سخن‌های جان فزا دارد
هوش مصنوعی: سکوت کن که سخن‌سرا با کلماتش معانی عمیقی را به وجود می‌آورد و سخنانی دارد که جان را شاداب می‌کند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۹۳۲ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۹۳۲ به خوانش نازنین بازیان