غزل شمارهٔ ۹۳۰
سپاس و شکر خدا را که بندها بگشاد
میان به شکر چو بستیم بند ما بگشاد
به جان رسید فلک از دعا و ناله من
فلک دهان خود اندر ره دعا بگشاد
ز بس که سینه ما سوخت در وفا جستن
ز شرم ما عرق از صورت وفا بگشاد
ادیم روی سهیلیم هر کجا بنمود
غلام چشمه عشقیم هر کجا بگشاد
پس دریچه دل صد در نهانی بود
که بسته بود خدا بنده خدا بگشاد
در این سرا که دو قندیل ماه و خورشیدست
خدا ز جانب دل روزن سرا بگشاد
الست گفت حق و جانها بلی گفتند
برای صدق بلی حق ره بلا بگشاد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سپاس و شکر خدا را که بندها بگشاد
میان به شکر چو بستیم بند ما بگشاد
هوش مصنوعی: به خاطر شکرگزاری و سپاس به درگاه خدا، از اینکه مشکلهایمان حل شد و مشکلاتی که بر سر راهمان بود برداشته شد، بسیار خوشنودیم. وقتی به شکرگزاری پرداختیم، درهای بسته به روی ما گشوده شد.
به جان رسید فلک از دعا و ناله من
فلک دهان خود اندر ره دعا بگشاد
هوش مصنوعی: آسمان از دعاها و نالههای من به ستوه آمده است و در پاسخ به این دعاها، دهان خود را باز کرده است.
ز بس که سینه ما سوخت در وفا جستن
ز شرم ما عرق از صورت وفا بگشاد
هوش مصنوعی: به دلیل فشاری که بر دل ما ناشی از سوختن و رنج کشیدن وجود دارد، در پی وفا و صداقت، از شدت شرم و خجلتی که داریم، عرق از چهره وفا بیرون زد.
ادیم روی سهیلیم هر کجا بنمود
غلام چشمه عشقیم هر کجا بگشاد
هوش مصنوعی: هر کجا که برویم، نشان از زیبایی و محبت داریم و اگر چشمه عشق در جایی باز شود، ما هم در آنجا حاضر هستیم.
پس دریچه دل صد در نهانی بود
که بسته بود خدا بنده خدا بگشاد
هوش مصنوعی: در درون دل هر انسانی رازها و اسرار زیادی وجود دارد که اغلب پنهان و بسته است، اما تنها خداوند میتواند آن درها را باز کند و به انسان اجازه دهد که به آن اسرار دست یابد.
در این سرا که دو قندیل ماه و خورشیدست
خدا ز جانب دل روزن سرا بگشاد
هوش مصنوعی: در این خانه، دو منبع نورانی مانند ماه و خورشید وجود دارد و خداوند از سمت دل، پنجرهای به این خانه باز کرده است.
الست گفت حق و جانها بلی گفتند
برای صدق بلی حق ره بلا بگشاد
هوش مصنوعی: در روز ازل، خداوند از موجودات پرسید که آیا او را میشناسند و همه پاسخ مثبت دادند. به همین دلیل، راه حقیقت و رهایی برای آنها با وضوح مشخص شد.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۹۳۰ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1396/10/24 13:12
نادر..
میان به شکر چو بستیم، بند ما بگشاد..
گشوده شد