گنجور

غزل شمارهٔ ۹۳

میندیش میندیش که اندیشه گری‌ها
چو نفطند بسوزند ز هر بیخ تری‌ها
خرف باش خرف باش ز مستی و ز حیرت
که تا جمله نیستان نماید شکری‌ها
جنونست شجاعت میندیش و درانداز
چو شیران و چو مردان گذر کن ز غری‌ها
که اندیشه چو دامست بر ایثار حرامست
چرا باید حیلت پی لقمه بری‌ها
ره لقمه چو بستی ز هر حیله برستی
وگر حرص بنالد بگیریم کری‌ها

اطلاعات

وزن: مفاعیل مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

میندیش میندیش که اندیشه گری‌ها
چو نفطند بسوزند ز هر بیخ تری‌ها
هوش مصنوعی: به فکر نداشته باش که افکار و اندیشه‌ها مانند نفت هستند و هر جا که رطوبتی وجود داشته باشد، می‌سوزند.
خرف باش خرف باش ز مستی و ز حیرت
که تا جمله نیستان نماید شکری‌ها
هوش مصنوعی: مست و گیج باش و از حالت خرابی خارج نشو، چرا که تا زمانی که نی‌ها به یکدیگر وصل نشده‌اند، می‌توانند شادی‌های بسیاری را تجربه کنند.
جنونست شجاعت میندیش و درانداز
چو شیران و چو مردان گذر کن ز غری‌ها
هوش مصنوعی: شجاعت را از سر خود بیرون کن و به فکر آن نباش؛像 شیرها و مردان واقعی، به سادگی از سختی‌ها عبور کن.
که اندیشه چو دامست بر ایثار حرامست
چرا باید حیلت پی لقمه بری‌ها
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به اینکه اگر فکر و اندیشه مانند دامی باشد که انسان را به چالش می‌کشد، پس چرا باید برای دستیابی به لقمه‌ای به حیله و فریب متوسل شد. در واقع، نویسنده به اهمیت صداقت و تلاش راستین در زندگی تأکید می‌کند و نشان می‌دهد که نباید به روش‌های نادرست و فریبنده برای رسیدن به خواسته‌ها متوسل شد.
ره لقمه چو بستی ز هر حیله برستی
وگر حرص بنالد بگیریم کری‌ها
هوش مصنوعی: زمانی که به سوی لقمه‌ای که می‌خواهی حرکت می‌کنی، در برابر هر گونه ترفند و فریب می‌توانی مقاومت کنی. اما اگر به حرص و طمع دچار شوی، ممکن است گرفتار مشکلات و مصیبت‌ها شوی.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۹۳ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۹۳ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۹۳ به خوانش آرش خیرآبادی
غزل شمارهٔ ۹۳ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1397/09/07 17:12
پوریا صفری

درود
ممنون میشم یگی از دوستان شعر رو تفسیر کنند.

1397/10/08 13:01
یکی (ودیگر هیچ)

به نام او
میندیش میندیش که اندیشه گری‌ها
چو نفطند بسوزند ز هر بیخ تری‌ها
اندیشهء دنیا و اندیشهء جاه و مقام و شهرت وصلاح اندیشی ها و عاقبت اندیشی های دنیوی را از خود دور کن!
چرا که این نوع اندیشه ها تو را از اشتغال به موضوع اصلی و هدف غایی آمدن به این جهان دور می کنند و زمان وعمر ارزشمند تو را همچون نفتی که بر هیزم بریزی می سوزانند و آن طراوت و شادابی که روح افزاست را از تو می گیرند.
خرف باش خرف باش ز مستی و ز حیرت
که تا جمله نیستان نماید شکری‌ها
در مقابل جلوه گری های دنیای ظاهر خرفت و کودن باش و مست و حیران ظواهر نباش
جنونست شجاعت میندیش و درانداز
چو شیران و چو مردان گذر کن ز غری‌ها
غرور و تکبر و ادعاهای کاذب دنیایی را دیوانگی بپندار و خود را وارد معرکه گیری های ظاهری نکن
شیران و مردان ظاهر تنها به غرشی و ادعای توانمندی خویش می نازند ولی شیران و مردان واقعی سالکان راه اویند که بی هیچ ادعایی سر خویش را در گمنامی و در ره وصال او می بازند.
که اندیشه چو دامست بر ایثار حرامست
چرا باید حیلت پی لقمه بری‌ها
وقتی که تفکر و اندیشهء دنیوی داشته باشی در دام دنیای ظاهری گرفتاری و توان ایثار و ازخود گذشتن در مسیر عشق الهی نخواهی داشت(ممکن است ادعایش را داشته باشی ولی هنگامی که موقع ایثار رسید توان اینکار از تو سلب می شود و عاقبت اندیشی تو را از آن باز می دارد)
ره لقمه چو بستی ز هر حیله برستی
وگر حرص بنالد بگیریم کری‌ها
اگر دست از بدست آوردن خواهش های نفس کشیدی از دام مکر دنیا رسته ای
ولی اگر حرص مالکیت و کسب مقامات تو را به چنگ آورد در مقابل سخن حق کر و ناشنوا می شوی! و منیت و مدارک و نشان های افتخار تو هویت باقی را از تو می گیرند.

1397/10/08 13:01
یکی (ودیگر هیچ)

در بیت اول اینطور نیز می توان گفت که اگر پای درخت سرسبزی نفت بریزی آنرا خشک می کند و ریشهء آن را می سوزاند بنابراین اگر این اندیشه های دنیوی را به خورد روح بدهی طراوت و زیبایی هایی را که از طریق روح به جان آدمی می رسد خشکانده و ازبین می بری!